یادداشت
حسابرسی و استقلال
ناصر محامی / حسابدار رسمی
اگر بخواهیم در یک کلمه یا یک عبارت حسابرسی را تعریف کنیم، باید بگوییم حسابرسی عبارت است از: زنگارزدایی و رونمایی از صورتهای مالی و شفافسازی آنها، اگر گزارش حسابرسی نتواند این کار را انجام بدهد یعنی حسابرسی انجام نشده است. حسابرسی زمانی میتواند صورتهای مالی را شفاف و روشن کند که در عمل مستقل و فارغ از فشار و آتوریته تهیهکننده صورتهای مالی باشد که به آن استقلال میگوییم. پس شرط لازم برای انجام خدمات اطمینان بخش، استقلال است. خب برای اینکه استقلال داشته باشیم، لازم است در ابتدا خودمان بهعنوان حسابدار رسمی انسانی شجاع، مسوول و درستکار باشیم و دوم هزینه استقلال آنقدر سنگین نباشد که در عمل به تسلیم منجر شود یعنی از من حسابرس باید در مقابل دریافت حقالزحمهام، استمرار کار حرفهایم و منزوی نشدنم حمایت کافی بشود تا این شرط بنیانی حسابرسی یعنی استقلال تحقق پیدا بکند.
اولی وابسته به من حسابدار رسمی و دومی به سیستم و فضای عمومی کشور وابسته است، یعنی نیازمند وجود قوانین حمایتی روشن و سختگیرانه نسبت به منافع عمومی است تا فضای کار برای استقلال حسابرس فراهم شود. بنابراین حسابرسی چه بخواهیم و چه نخواهیم متاثر از اوضاع اجتماعی و سیاسی کشور است. بهطور طبیعی با توجه به ذات خدمات اطمینانبخشی و اعتباردهی، تقویت استقلال حسابرسان در بلندمدت وابسته به تقویت جامعه مدنی است. اگر جامعه مدنی قویتر شود حسابرسی خودبهخود تقویت خواهد شد، زیرا جامعه مدنی از طریق مطبوعات آزاد و نهادهای مردمی عملکرد بنگاهها و نهادهای اقتصادی را اعم از خصوصی یا دولتی، کنترل میکند و هزینههای تخلف را از طریق طرح و بحث آنها در عرصه عمومی و پیش چشم عموم بالا میبرد و در نتیجه در دراز مدت موجب تقویت استقلال حسابرس میشود.
در کوتاهمدت در وضعیتی که ما هستیم برای اینکه حسابرس بتواند استقلالش را بهتر حفظ بکند لازم است به توانمندی حرفه از نظر اقتصادی فکر کنیم مثلا در حال حاضر محور اصلی فعالیتهای حرفه، انجام خدمات حسابرسی است که اصلا کافی نیست و باید بهطور طبیعی در کنار آن خدمات دیگری همانند خدمات تخصصی برای محاکم قضایی، خدمات برآورد ارزش شرکتها، خدمات پیشرفته و نوین مدیریتی و اطلاعاتی نیز ارائه شود تا منابع مالی متنوعتری در دسترس اعضا حرفه قرار بگیرد و از خطر وابستگی مالی آنها به حسابرسی و مشتریان خدمات حسابرسی بکاهد.
همینطور باید به ادغام موسسات بهعنوان روشی برای کاهش هزینههای موسسه داری و استحکام ساختاری آنها مساعدت کنیم. بدیهی است، برخی از این تدابیر نیازمند اصلاح و تعدیل مقررات و قوانین و برخی دیگر نیازمند آموزشها و کسب مهارتهای جدید است.
ارسال نظر