ناصر محامی / حسابدار رسمی

بر‌خلاف عقل که پدیده‌ای فیزیولوژیک است و خیلی نمی‌توان بر میزان آن تاثیر گذاشت، عقلانیت (rationality) پدیده‌ای اکتسابی است که در بستری تاریخی و اجتماعی شکل گرفته و تکامل می‌یابد و می‌تواند ارتقا یابد یا تخریب شود. آنچه که تفاوت ملت‌ها را رقم می‌زند و موجب تفاوت دستاوردهای ملی می‌شود، عقلانیت آنهاست نه ‌آی‌کی‌یو یا بهره هوشی.

 

توانمند‌سازی (empowerment) حرفه حسابرسی اشاره به پروسه‌ای است که در حیطه اجتماعی به افزایش نفوذ، مشارکت و تاثیرگذاری مستمر حرفه و در حیطه اقتصادی به تامین رفاه پایدار ذی‌نفعان حرفه و افزایش مستمر سهم حرفه از درآمد ملی منجر می‌شود. بنابراین، رشد حرفه بخشی از توانمندسازی حرفه است. توانمندسازی حرفه محصول بهینه‌سازی جامعه حرفه‌ای است و پروسه‌ای متکی به رشد آرام عقلانیت است.

اولین چالش عقلانیت در حرفه حسابرسی تقدم ذهنیت برشناخت است، برخلاف تصور بسیاری از اعضای حرفه، اکثریتی از ما دارای شناخت جامع از حرفه حسابرسی نیستیم. برای بسیاری از ما حرفه حسابرسی در استانداردهای حسابداری و حسابرسی و در رسیدگی و مسائل فنی گزارشگری و... خلاصه می‌شود، نه برای ما و نه برای جامعه بزرگ‌تری که در آن قرار گرفته‌ایم تعریف حسابرسی از دیدگاه اقتصاد سیاسی و جامعه‌شناسی و کارکرد تاریخی و اجتماعی حرفه و علایق اجتماعی و سیاسی حسابرسی و ذی‌نفعان سیاسی و اجتماعی آن خیلی روشن نیست.

متاسفانه ما مساله شناخت را دستِ کم گرفته‌ایم. اکثر ما حسابداران رسمی تصور می‌کنیم چون سال‌ها است که در این حرفه مشغول کاریم پس حرفه را از هر جهتی شناخته‌ایم. اما این گزاره در عین درستی، از یک دیدگاه، نادرست است. نگاهی به اساسنامه جامعه حسابداران رسمی و بسیاری از دستورالعمل‌ها، آیین‌نامه‌ها و عُرف‌ها و روتین‌های موجود که حسب مورد، اشکالات ماهوی یا سو‌گیری مشخص آنها به نفع تحکیم موقعیت جریان‌های خاص یا عدم تناسب بسیاری از مقررات با همدیگر در مجموع باعث ایجاد مشکلات متعددی در اداره جامعه حرفه‌ای اعم از پذیرش حسابداران رسمی جدید، تنظیم مناسبات حرفه‌ای، نظارت حرفه‌ای و تنبیه متخلفان و امثالهم شده، نشانگر این است که اسناد مورد اشاره نه بر مبنای شناخت از جایگاه اجتماعی حرفه در سلسه مراتب اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه یا شناخت از ماهیت و الزامات موسسه‌داری و سازماندهی و اداره یک نهاد حرفه‌ای، بلکه براساس ذهنیت معدودی از ذی‌نفعان ضمنی حرفه حسابرسی که به دستگاه‌های تصمیم‌گیر و تصمیم ساز نزدیک‌تر بوده‌اند تدوین شده‌اند.

هر آرزو یا ایده‌ای برای آینده حرفه یا تدوین و طراحی راهبرد و استراتژی و برنامه بلندمدت برای آن یا اصلاح اساسنامه و قوانین و مقررات حاکم فعلی، بی‌شک نیازمند پشتوانه عظیم نظری است که از شناخت جامع حرفه می‌گذرد. منظور پشتوانه نظری درخصوص دانش حسابداری و حسابرسی نیست، بلکه دانش قابل توجه برای تحلیل و جانمایی حرفه در کانتکست اقتصاد و جامعه‌شناسی است و این شروع عقلانیت در حرفه است. اکنون که در آستانه ششمین انتخابات شورای عالی جامعه حسابداران رسمی ایران هستیم توجه جدی به مقوله شناخت حرفه و انتقال قدرت به اهالی مطلع حرفه از اهمیت حیاتی برخوردار است.