گروه بورس - سلیمان کرمی: در سال‌های اخیر نوسانات زیادی را در بازار سهام شاهد بوده‌ایم. «دنیای اقتصاد» بارها به بررسی موج‌های هیجانی که عامل اصلی رشدهای پرشتاب و در ادامه ریزش‌های مداوم شاخص بوده، پرداخته است. حضور این موج‌های هیجانی در میان تازه‌کارهای بازار و عمدتا معامله‌گران خرد قابل درک است، زیرا انتظار تحلیل عمیقی از این فعالان در بازار سهام وجود ندارد. در این میان از عده‌ای که به‌عنوان تحلیلگر و کارشناس بازار شناخته می‌شوند، انتظار می‌رود که بر اساس‌بررسی‌های عمیق‌تری نسبت به سایرین در معاملات شرکت کنند. اما واقعیت خلاف این موضوع را نشان می‌دهد. این افراد با عنوان کارشناس بعضا عامل اصلی هیجان در بازار هستند.

در نتیجه این تحلیل‌ها عمق زیادی ندارد و بیشتر به تناسب حال بازار منتشر می‌شوند. در این خصوص، می‌توان به گذشته نه چندان دور و در زمان رشدهای پرشتاب شاخص کل در زمستان سال گذشته اشاره کرد. بسیاری از کارشناسان در شرایطی که شاخص رشدهای پرشتابی را تجربه می‌کرد، نسبت به ادامه رشد ابراز خوش‌بینی می‌کردند. در حالی که همین افراد در زمان رکود بورس در پاییز سال گذشته و پیش از شروع روند صعودی، سقف شاخص را در خوش‌بینانه‌ترین حالت پس از رفع تحریم‌های بین‌المللی سطوحی بسیار کمتر از ۸۰ هزار واحد (مقدار شاخص در پایان سال گذشته همزمان با توقف در مسیر صعودی) پیش‌بینی کرده بودند. در ادامه این کارشناسان با رکود نسبی که در خرداد بر بازار حاکم شده بود، نظرات خود را تغییر داده و ادعای نبود عامل بنیادی برای حمایت از شاخص کل را داشتند. بر این اساس به نظر می‌رسد تحلیل‌ها آن هم از سوی به اصطلاح تحلیلگران بسیار سطحی بوده و معدود کارشناسان بر تحلیل‌های خود ثابت قدم مانده‌اند. به عبارت دیگر هیجان و خبر تنها اساس تحلیل این افراد است و سرانجام روند قیمت سهام پس از فروکش کردن هیجانات مورد توجه قرار نمی‌گیرد.

نگرش بازار هیجان به بورس

شدت تحلیل‌های هیجان محور و بر اساس وضعیت بازار برای نمادها به مراتب بیشتر است. در این میان علاوه بر اظهار نظر کلی که درباره یک سهم وجود دارد، بحث بازدهی سهام نیز خودنمایی می‌کند. به این ترتیب، کارشناسان معمولا بر اساس سلیقه خود که آن نیز از نوع سهامی که در سبد خود دارند، جهت می‌گیرد نسبت به یک سهم خوش‌بین یا بدبین هستند. در این میان، بعضا برخی حد انصاف را رعایت می‌کنند و از اظهار نظر نسبت به همه سهم‌ها خودداری می‌کنند.

تحلیل‌های هیجانی محور و بر اساس شرایط روز در میان تکنیکالیست‌ها کاملا رایج است. در این میان سایر تحلیلگران نیز بر اساس نوسان روزانه (فضای حاکم بر بازار در کوتاه‌مدت) درخصوص سهام مختلف اظهار نظر می‌کنند.

آنچه مشخص است تحلیل این افراد دوره بسیار کوتاه‌مدت را در بر می‌گیرد. تحلیلی هم که ارائه می‌شود، بر اساس اخباری است که این افراد به واسطه حضورشان در بازار به دست آورده‌اند. در شرایطی که این افراد که به‌عنوان کارشناسان بازار شناخته می‌شوند، این چنین رفتار معاملاتی را از خود نشان می‌دهند، انتظاری از سایرین وجود ندارد. پس از پایان رشدهای پرشتاب مطابق آنچه در سال‌های اخیر به دفعات مشاهده شده است، همین کارشناسان به انتقاد وضعیت بنیادی اقتصاد و شرکت‌ها می‌پردازند.

باید به این موضوع توجه داشت که یک کارشناس در صورتی برازنده این عنوان است که علاوه بر شرایط کنونی ریسک‌های آینده شرکت را نیز در نظر بگیرد. برای مثال شرکتی که در سال‌های گذشته با زیان انباشته سنگین مواجه بوده است و مشکلات زیادی در صورت‌های مالی آن وجود داشته، باید از ابتدا در توجه این افراد به ظاهر کارشناس قرار گیرد.

برای مثال در زمان رشدهای پرشتاب خودرویی‌ها همه به وضعیت بنیادی نامناسب آنها چه در روند فروش و همچنین حجم بالای تسهیلات بانکی آگاه بوده‌اند. بی‌توجهی به این موضوع و خرید سهم تنها بر‌اساس اخبار، نمادهای خودرویی را با رشدهای عجیبی مواجه کرد. در حالی که در هفته‌های اخیر با انتشار صورت‌های مالی بزرگان این گروه، برخی به این موضوع اشاره دارند. در حالی که با توجه به وضعیت صنعت خودرو در سال گذشته وضعیت کنونی تا حدی مورد انتظار بود. سال ۹۴ خودروسازان با مشکل شدید فروش مواجه بودند تا جایی که با کمک دولت انبارهای این شرکت‌ها تا حدود زیادی خالی شد (اعطای تسهیلات خرید خودرو در پاییز سال گذشته). با این حال، درادامه همچنان نشانه‌ای از رونق قابل توجه فروش محصولات در این گروه وجود نداشت. بدهی عظیم این شرکت‌ها به بانک‌ها و حجم بالای تسهیلات نیز موضوع دیگری در صورت‌های مالی بود. انتظار برای حذف این بدهی‌ها با انعقاد قرارداد خارجی وجود نداشت. در این میان به طولانی بودن زمان تولید محصول با شراکت خارجی‌ها در زمان انعقاد قرارداد اشاره شده بود. در صورتی که پیش از این نسبت به این موارد آگاهی کافی وجود داشت، عکس‌العمل کنونی و پس از نزول ماه‌های اخیر این گروه از کارشناسان قابل درک نیست. بسیاری از این افراد تنها بر اساس برخی موارد هیجانی مانند خبر افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی سیگنال خرید ارسال می‌کردند. موضوعی که به ندرت اثر مفیدی در بهبود وضعیت بنیادی شرکت خواهد داشت. پیش از شروع سال جدید و همچنین در فروردین بعضا شاهد رشد قیمتی سهام گروه کالایی بودیم. رشد قیمت‌های جهانی تقویت قیمت سهام این گروه را به دنبال داشت،‌ در حالی که از آن زمان کارشناسان بازارهای کالایی در سطح جهان به عدم پایداری قیمت‌ها اشاره کرده بودند. گرچه قیمت‌ها از کف خود در دوران رکود کالاها در زمستان فاصله گرفته است و اثر مثبت آن بر شرکت‌های کالایی مشاهده می‌شود، اما رشدهای عجیب قیمت سهام این گروه در اوایل اردیبهشت موضوعی بود که بار دیگر بی‌توجهی به عمق تحلیل‌ها را عنوان می‌کند. در این خصوص، قیمت هر سهم «کگل» در میانه اردیبهشت تا ۲۵۰ تومان رشد کرد، در حالی که در شرایط کنونی قیمت این سهم به ۱۸۰ تومان رسیده است.

گرچه انتظار بهبود سودآوری این شرکت مطابق با هم گروهی خود «کچاد» وجود دارد اما باید توجه داشت که مقدار سود به ازای میزان سرمایه‌گذاری توجیه پذیر است یا خیر. در شرایط کنونی احتمال افت قیمت سنگ ‌آهن با توجه به انباشت این کالا در چین عنوان می‌شود، موضوعی که در زمان رشدهای قیمت این کالا در ابتدای سال در بازارهای جهانی مورد اشاره بود. بر این اساس، زمانی که ضعف تحلیل در میان به اصطلاح تحلیلگران محسوس است، نمی‌توان از سایر معامله‌گران بازار انتظار خلاف این را داشت. در این بازار خبر است که قیمت یک سهم را متحول می‌کند. در حالی که کمتر کسی به اثر این خبر بر وضعیت بنیادی شرکت توجه می‌کند. فعالان بازار بر اساس تمایلات خود و بازدهی که تاکنون از این طریق به دست آورده‌اند، دست به تحلیل و خرید یک سهم می‌زنند. در این میان می‌توان مواردی برای عمق بخشیدن به تحلیل‌ها در نظر گرفت مانند ایجاد بازار آتی سهام. از سوی دیگر نیز می‌توان با حذف برخی موانع دست و پا گیر در معاملات مانند دامنه نوسان، حجم مبنا یا افزایش مقدار سهام شناور به تقویت عمق تحلیل کمک کرد. البته این موضوع در سال‌های اخیر بارها مورد تاکید کارشناسان ارشد بازار بوده است اما اقدام جدی از سوی مسوولان صورت نگرفته است.

اصرار به بلوک‌زنی در معاملات عادی سهام

شاخص کل بورس تهران روز گذشته با افت ۸۱ واحدی (معادل ۱/ ۰ درصد) مواجه شد. این در حالی است که شاخص کل هم وزن با اثرگذاری یکسان نمادها افت ۴/ ۰ درصدی را تجربه کرد. بر این اساس حمایت حقوقی‌ها از نمادهای بزرگ مانند خرید «فارس» در لحظه نخست معاملات و همچنین معاملات سنگین «وغدیر» در نیم ساعت پایانی معاملات بار دیگر به حمایت از شاخص کل اشاره داشت. گرچه معاملات بلوکی برای کمک به رشد شاخص نسبت به روزهای گذشته به خصوص روز یکشنبه کمتر مشاهده شد، اما همچنان این باور که می‌توان مصنوعی از افت شاخص جلوگیری کرد، وجود دارد. گرچه بارها این موضوع اثبات شده که شاخص در نهایت به سمت ارزش ذاتی خود حرکت می‌کند و حمایت‌های مصنوعی تنها روند این کار را کند می‌کند.

در انتظار سکون شاخص با توقف بزرگان

هفته آینده برگزاری مجامع به‌عنوان مهم‌ترین اتفاق بازار شمرده می‌شود. نمادهای بزرگی از گروه‌های مختلف مانند بانک، خودرو، پالایشی و سایر گروه‌ها در هفته آینده مجامع عادی سالانه خود را برگزار می‌کنند. در این شرایط، با توقف این نمادها برای مجامع احتمال اینکه حجم و ارزش معاملات افت داشته باشد، وجود دارد. علاوه بر این با توجه به اینکه عمده این نمادها از سهام مورد توجه بازار بوده‌اند، احتمال اینکه شاخص نیز با کم نوسانی بیش از پیش مواجه شود، وجود دارد. دوشنبه «خودرو» به‌عنوان یکی از این نمادهای بزرگ و مورد توجه بازار به منظور برگزاری امروز مجمع متوقف شد که البته این نماد، اصلاحیه تاخیر این مجمع و عدم برگزاری آن تا هفته آینده را روی «کدال» منتشر کرد. پایان تیر و انتشار اخبار مجامع می‌تواند بر تغییرات قیمتی سهام در مرداد اثرگذار باشد.