در گفتوگو با مدیرعامل چادرملو مطرح شد
معدن جایگزین مناسب برای نفت
به نظر شما آیا دستیابی به این هدف اقتصادی مهم یعنی جایگزینی تولید مواد معدنی به جای نفت امکانپذیر است؟
شکی نیست که ظرفیتهای بسیار بالای معدنی ایران قابلیت توسعه بیش از پیش را دارند تا جاییکه میتوان به جرات ادعا کرد، محصولات معدنی ایران در صورت رفع مشکلات موجود و تکمیل زنجیره تولید بهترین و مناسبترین جایگزین برای برداشته شدن اتکای دولت بر درآمدهای نفتی است. ایران جزو 10 کشور نخست جهان و اولین کشور خاورمیانه از نظر داشتن ذخایر معدنی است. تاکنون نزدیک به 70 نوع ماده معدنی با 40 میلیارد تن ذخیره قطعی در کشور شناسایی شده که ارزشی معادل 770 میلیارد دلار دارد. جالب است بدانید اکتشافاتی که تاکنون انجام شده کمتر از 8 درصد مساحت جغرافیایی کشور است که در صورت وجود ارادهای قوی و برنامهریزی مناسب میتوان به منابع بسیار غنیتری دسترسی پیدا کرد. بررسیها نشان داده ایران روی کمربند آهن، روی، سرب، مس و طلا قرار دارد و دست کم 100 سال مواد معدنی برای تولید و استخراج دارد ولی با وجود همه این ذخایر بسیار غنی معدنی و پتانسیل رشد اقتصادی کشور به واسطه معادن، ایران تاکنون نتوانسته برداشت مناسبی از ذخایر معدنی خود داشته باشد و سهم صادرات مواد معدنی در تولید ناخالص داخلی کشور بسیار اندک است. ما با 390 میلیون تن برداشت سالانه از ذخایر معدنی، کمتر از 04/ 0 درصد از ذخایر خود را استخراج میکنیم درحالی که استاندارد برداشت از ذخایر معدنی در جهان یک درصد است.
به نظر میرسد در شرایط فعلی محصولات معدنی و صنایع فولادی پتانسیل و آمادگی بیشتری برای ورود به بازار جهانی داشته باشند، نظر شما چیست؟
سنگآهن یکی از فراوانترین عناصر فلزی موجود در زمین است که طبق بررسیهای بهعمل آمده اکسید آن، حدود ۵ درصد از پوسته زمین را تشکیل میدهد. براساس مطالعات انجام شده تاکنون حدود ۶/ ۴ میلیارد تن ذخیره زمینشناسی سنگآهن در ایران شناسایی شده که ۵/ ۲ میلیارد تن آن ذخیره قطعی است. این عنصر، بهعنوان ماده اولیه اصلی تولید فولاد، بیشترین سهم هزینه را در قیمت تمام شده فولاد دارد. طبق آمارهای موجود، در کشـور چیـن حـدود ۳۹ درصد، در کشـورهای اروپایی ۳۱ درصد و در ایران حدود ۲۵ درصد قیمت تمام شده تولید فولاد را، هزینه تامین سنگ آهن تشکیل میدهد. به همین دلیل یکی از مزیتهای مهم اقتصادی برای مجتمعهای فولادسازی کشور، استفاده از سنگ آهن داخلی است، زیرا نقش عمدهای در کاهش قیمت تمامشده و همچنین صرفهجویی ارزی در تولید فولاد دارد. در حال حاضر سه حوزه معدنی بزرگ در کرمان، یزد و خراسان شناسایی شده که توسط شرکتهای بزرگ معدنی در حال بهرهبرداری هستند و عمده تولید کشور را انجام میدهند، در مجموع ۶۲ میلیون تن سنگآهن در کشور برای تولید محصولات دانهبندی و کنسانتره استخراج میشود. در حال حاضر میزان تولید سالانه سنگآهن دانهبندی و کنسانتره در ایران حدود ۴۲میلیون تن است که مجتمع معدنی و صنعتی چادرملو با تولید ۵/ ۱۰ میلیون تن کنسانتره و ۵/ ۱ میلیون تن سنگ آهن دانهبندی شده بزرگترین تولیدکننده کشور است. همچنین اکنون حدود ۱۷ میلیون تن فولاد در کشور تولید میشود که میزان مصرف داخلی هم تقریبا به همین میزان است.
با توجه به برنامه افق توسعه کشور تا سال ۱۴۰۴، تولید ۵۵ میلیون تن فولاد پیشبینی شده، برای رسیدن به این میزان تولید چه شرایطی لازم است؟
اگر قرار باشد در افق 1404 حدود 55 میلیون تن فولاد تولید شود باید چیزی در حدود 135 میلیون تن سنگ آهن برداشت شود و از آن 8/ 14 میلیون تن سنگآهن دانهبندی، 2/ 77 میلیون تن کنسانتره و 72 میلیون تن گندله تولید کرد. در حالی که هماکنون ظرفیت استخراج سنگ آهن در کشور 40 میلیون تن، کنسانتره 24 میلیون تن، گندله 22 میلیون تن و آهن اسفنجی 18 میلیون تن است و سال گذشته حدود 2 میلیون تن گندله وارد کردیم. بنابراین رسیدن به مرز تولید 55 میلیون تن فولاد تنها با صدور مجوز و راهاندازی کارخانههای مختلف فولادی محقق نمیشود، بلکه آنچه حائز اهمیت است، تامین مواد اولیه این واحدها است، در آینده نزدیک این واحدها، نیاز به مواد اولیه کنسانتره و گندله سنگآهن پیدا خواهند کرد و از این رو، انجام اکتشافات گسترده در سطح کشور برای شناسایی معادن سنگ آهن ضروری است تا درنتیجه زنجیره تولید فولاد در همه بخشها بهصورت متوازن توسعه یابد و در این شرایط است که اقتصاد مقاومتی عینیت پیدا میکند و میتوانیم مدعی باشیم که اتکای درآمد کشور از دوش صنعت نفت برداشته شده است.
به نظر شما چگونه میتوانیم علاوه بر ترسیم دورنمای روشن از صنعت فولاد، دغدغههای تکمیل زنجیره تولید و خروج از اقتصاد تک محصولی را برطرف کنیم؟
واقعیت این است که برخی موانع موجود در بخش معدن کشور در سالهای اخیر علاوه بر کاهش سرمایهگذاری در این بخش، موجب غیرفعال شدن برخی معادن فعال کشور هم شده است. الان سهم بخش معدن از تولید ناخالص داخلی ما کمتر از یک درصد است؛ در حالی که حداقل باید ۳ درصد باشد که لازمه آن، اقدامات عاجل مسوولان دولتی و قانونگذاران محترم است. اگر بخواهم مشکلات بخش معادن و صنایع معدنی را خلاصه کنم باید به نبود شناخت کافی از پتانسیلهای معدنی کشور و ضعف برنامههای اکتشافی و تامین منابع مالی لازم برای آنها، اجرا نشدن برنامه چهارم و پنجم توسعه در بخش اکتشاف و توسعه معادن، کمتوجهی به توسعه زیرساختهای مورد نیاز بخش معدن، نقص قوانین و بوروکراسیها در مقابل سرمایهگذاری داخلی و خارجی، افزایش هزینههای انرژی، حملونقل و...، اجرا نشدن سند استراتژی توسعه صنعتی (سال ۸۴)، تعرفههای بالای بهره مالکانه، حقوق دولتی و حق انتفاع بدون در نظر گرفتن شرایط موجود، کمبود نقدینگی، بهره زیاد بانکها، تسهیلات کم، تحریم و مشکل قطع همکاری و تعاملات بینالمللی، فقدان جهتگیری توسعهای با نگاه صادراتی با رعایت افزایش ارزش افزوده در فرآوردهها، نامناسب بودن محیط کسب و کار برای سرمایهگذاری داخلی، خارجی و تولید، چابک نبودن دولت و سازمانهای دولتی مرتبط و کاهش شدید قیمتهای جهانی که همه این عوامل موجب افزایش ریسک و بی انگیزه کردن بخشخصوصی برای سرمایهگذاری شده است.
با تمام موانع پیشرو، این پرسش مطرح است که چادرملو چگونه توانسته است به فعالیت خود ادامه دهد؟
شرکت معدنی و صنعتی چادر ملو که سهام آن متعلق به صدها هزار سهامدار حقیقی و حقوقی است با وجود موانع داخلی و مشکلات ناشی از تحریمهای اقتصادی سعی کرد با اتخاذ تدابیری نه تنها به فعالیت تولیدی خود ادامه دهد، بلکه طرحها و برنامههای توسعه خود را هم هر چند با قدری تاخیر در برنامه زمانبندی، اما با موفقیت به پیش ببرد.
ارسال نظر