پتروشیمی در انتظار رفع گره خوراک
گروه بورس کالا - محمدحسین بابالو: پس از بارها شکسته شدن ضربالاجل تعیین نرخ خوراک هنوز این قیمت نه تعیین و نه اعلام رسمی شده است، بنابراین ابهام موجود در بازار، تولیدات و دورنمای سرمایهگذاریها باز هم ادامه خواهد داشت. با توجه به کاهش شدید قیمتهای جهانی محصولات پتروشیمی، برخی نگرانیها در عرصه بینالمللی و ادامه شرایط سخت تولید به نظر میرسد نیاز به اعلام واقعبینانه نرخ خوراک بیشتر از گذشته حس شده تا طبقه حاکمیتی، صنایع بالادستی و پاییندستی از آن منتفع شوند.
هماکنون مدت زیادی است که بازارهای داخلی مواد اولیه و محصولات پتروشیمی و حتی بازار سهام منتظر اعلام قیمت خوراک بهعنوان مهمترین عامل در تعیین قیمت تمام شده پلیمرها، محصولات شیمیایی و حتی کود است.
گروه بورس کالا - محمدحسین بابالو: پس از بارها شکسته شدن ضربالاجل تعیین نرخ خوراک هنوز این قیمت نه تعیین و نه اعلام رسمی شده است، بنابراین ابهام موجود در بازار، تولیدات و دورنمای سرمایهگذاریها باز هم ادامه خواهد داشت. با توجه به کاهش شدید قیمتهای جهانی محصولات پتروشیمی، برخی نگرانیها در عرصه بینالمللی و ادامه شرایط سخت تولید به نظر میرسد نیاز به اعلام واقعبینانه نرخ خوراک بیشتر از گذشته حس شده تا طبقه حاکمیتی، صنایع بالادستی و پاییندستی از آن منتفع شوند.
هماکنون مدت زیادی است که بازارهای داخلی مواد اولیه و محصولات پتروشیمی و حتی بازار سهام منتظر اعلام قیمت خوراک بهعنوان مهمترین عامل در تعیین قیمت تمام شده پلیمرها، محصولات شیمیایی و حتی کود است. در همین زمان در عین ابهام در دورنمای این بازار و همچنین تزریق تردید برای سرمایهگذاریهای جدید، قیمتهای جهانی مواد اولیه نیز به شدت کاهش یافته که به افت قیمتهای جهانی انجامیده است. اگر متانول یا کود اوره یا برخی از گریدهای پیشرفته پلیمرها را نادیده بگیریم میتوان گفت جهتگیری کلی در بازار پتروشیمیها کاهشی است که به کاهش شدید سودآوری شرکتهای تولیدی و همچنین عقبنشینی خریداران منتهی شده است.
ابهامات در تعیین نرخ خوراک هماکنون وارد چندمین سال پیاپی شده و هنوز هم به هیچ نتیجه قابل اتکایی دست نیافته است. این در حالی است که گمانهزنیها نشان میدهد میزان خوراک شرکتهای پتروشیمی چیزی بیشتر از ۵ درصد از کل تولیدات گاز طبیعی کشورمان نیست، بنابراین توجه بیش از حد دولت به این میزان محدود در برابر شرکتهای پتروشیمی حاضر در بورس اوراق بهادار، تنها به ابهام موجود در بازار و صنعت دامن میزند که نقطه قوتی برای کل اقتصاد کشور نبوده و همچنین حاکی از وجود برخی اختلاف نظرها در بخشهای مهم حاکمیتی است. وضعیتی که بیشتر از بیثباتی اقتصادی حکایت میکند که سیگنال منفی بزرگی برای جذابترین صنعت مادر در کشورمان به شمار میآید.
با پیگیری خبرها به این نتیجه میرسیم که هرگاه سیستم تصمیمگیری دولتی به یک جمعبندی کلی نزدیک میشود رخدادهایی غیرمنتظره باعث شده تا اعلام نظر نهایی به تعویق بیفتد و باز هم کش و قوسهای آن ادامه یابد. وضعیتی که به جرات میتوان گفت برای هیچ فرد، نهاد یا شرکتی جذاب نیست و ریسکهای سیستماتیک و غیرسیستماتیک را تقویت میکند.
از سوی دیگر مدتها است در بازارهای جهانی قیمت حاملهای انرژی یا مواد اولیه صنایع پتروشیمی با یک جهتگیری مشخص نوسان میکند، هرچند که دامنه و برد این نوسانات متفاوت است ولی شیب و جهتگیری اغلب آنها یکی است هرچند که شدت و ضعف متفاوتی دارند که برای مقایسه قیمت نفت خام یا گاز طبیعی بیشتر صدق میکند. این جهتگیریها در حالی اهمیت بیشتری پیدا میکند که شاهد افت شدید قیمت نفت هستیم و به نظر نمیرسد به این زودی وارد یک فاز صعودی قدرتمند و بازگشت به قیمتهای بالای پیشین باشیم. این رخداد در شرایطی به ثبت رسید که قیمت خوراک با نرخ ۱۳ سنت بهصورت ثابت تعیین شده که در شرایط فعلی به هیچ عنوان جوابگوی واقعیتهای بازارهای جهانی نیست.
شنیدهها، اظهارنظرها و گمانهزنیها حکایت از آن دارد که در طرح جدید قیمتها بهصورت شناور تعیین شوند و این به آن معنی است که در نوسان قیمتها احتمالا تولیدکننده متضرر نشده ولی هنوز نیازهای کلی بازار را تامین نمیکند زیرا سرمایهگذاریهای جدید نیاز به تعیین بلندمدت قیمت خوراک دارند که البته تعیین ۱۰ ساله قیمتها نیز در دستور کار قرار گرفته است. البته از لحاظ فنی نیازی نیست که نرخ خوراک در زمان طولانیمدتی تعیین شود زیرا در شرایط روز جهانی عمر مفید یک واحد پتروشیمی هیچگاه به ۱۰ سال نمیرسد بنابراین با تکیه بر وضعیت روز جهانی، تمرکز بر نرخهای طولانیمدت به رغم تغییرات سریع تکنولوژیها شاید جوسازیهایی بر پایه مسائل فنی باشد.
تقسیمبندیهای فنی
هماکنون بخش بزرگی از محصولات تولید شده در داخل کشور از قیمت و ارزش افزوده پایینی برخوردار است که هر چه میگذرد نیز بر این واحدها یا ظرفیت تولید آنها افزوده میشود. اگر بهصورت واقعی به بازارهای جهانی نگاهی بیندازیم در کنار تولید از زغالسنگ، متانول یکی از ارزانترین کالاهای پتروشیمی است که هماکنون با ظرفیت ۵ میلیون تن در سال در حال تولید بوده و برنامهریزیها برای رسیدن به ظرفیت ۲۵ میلیون تنی آن وجود دارد. هرچند برخی بررسیها بر پایه استفاده از متانول در سوخت از افزایش تقاضای جهانی حکایت دارد ولی محدودیتهای زیستمحیطی و تولیدات داخلی دورنمای چندان جذابی را پیش روی این بازار قرار نمیدهد. از سوی دیگر تولید کود اوره نیز شرایط مشابهی دارد ولی به دلیل بسته شدن یکی پس از دیگری واحدهای بزرگ تولیدی و افزایش تقاضا در کشاورزی میتوان شرایط بهتری را برای این کالا در نظر گرفت. از سوی دیگر تولید کودهای پیشرفته بر پایه فسفاتها و مواد پتاسیمدار را نیز باید در کنار تولید اوره در نظر گرفت که ارزش افزوده بالایی را در کل برای این صنعت در پیش خواهد داشت.
نکته دیگر تولید پلیمرهای متنوع است که بر مبنای فرآیندهای مختلف تولید کارآیی و قیمتهای مختلفی داشته که قطعا ارزش افزوده و سرمایهگذاری اولیه بیشتری دارند. با توجه به وجود صنایع پاییندستی قدرتمند و همچنین بازار مصرف گسترده برای محصولات نهایی، توجه به این قبیل تولیدات و تولیدکنندگان نیز میتواند داده مهمی برای تعیین نرخ خوراک به شمار بیاید.
وضعیت جدید در بازارهای جهانی
در بازارهای جهانی مدتی است که قیمت محصولات پتروشیمی در مسیر کاهش قرار گرفته و مشخص نیست که این روند کاهشی تا چه زمانی ادامه خواهد یافت. این در حالی است که در هفته گذشته شاهد رشد افسارگسیخته قیمت نفت بودیم که میتواند نکته مثبتی برای ورود بازار محصولات پتروشیمی و مخصوصا پلیمرها باشد هرچند که هنوز مشخص نیست این وضعیت ادامه خواهد یافت یا خیر.
نکته دیگری که در بازارهای جهانی اهمیت پیدا میکند محدود شدن بازارهای صادراتی است زیرا خریداران اصلی محصولات پلیمری در حال مقاومسازی اقتصادهای خود هستند تا حد امکان از واردات بینیاز شوند. این وضعیت در حالی وخیمتر میشود که تولیدات گستردهای بر پایه زغالسنگ نیز به بازار تزریق شده و هر روز بر این روند افزوده میشود. بهعنوان مثال شیوه جدید تولید که هر روز بخش بیشتری از صنعت پتروشیمی در چین را تصاحب میکند باعث خواهد شد تا در سال جاری حجم واردات پلیمرها بهصورت مشخص از ۹ میلیون تن در سال گذشته به ۴ میلیون تن در سال میلادی جاری کاهش یابد.
این در حالی است که با توجه به ذخایر عظیم زغالسنگ در کشورهای شرقی همچون چین یا اندونزی و همچنین کشوری مثل هند باید برای گسترش این شیوه تولید برنامهریزی کرد، زیرا رقیب قدرتمندی برای تولید از نفت یا گاز خواهد بود. از سوی دیگر بهصورت کلی قیمت تمام شده در این شیوه تولید بیشتر از تولیدات بر پایه گاز طبیعی یا خوراکهای مایع است که در کنار عوارض زیست محیطی آن میتواند رقابت را به نفع تولیدات مرسوم متمایل سازد البته تعرفه واردات به کشورهای مختلف و حمایتهای دولتی را نیز باید در هر کشوری بهصورت مجزا بررسی کرد.
موارد فوق برای آینده بازارهای صادراتی ایران یا کشورهای مشابه بسیار مهم و حتی خطرناک خودنمایی میکند. با توجه به این موارد قراردادهای دوجانبه یا چندجانبه برای کاهش هزینههای دولتی واردات را باید در دستور کار قرار داد هرچند که ممکن است برای بازارهای داخلی و تولیدات بومی کشورها مشکلاتی را ایجاد کند که در کل نیاز به تصمیمگیریهای کلان دارد. از طرف دیگر کاهش ارزش ارزها در اغلب اقتصادهای نوظهور را باید جدی گرفت، زیرا توان واردات را با افزایش قیمتهای تمام شده محصولات وارداتی محدود ساخته و باز هم توجه به تولیدات داخلی را تقویت خواهد کرد. با توجه به تمامی موارد ذکر شده نیاز به کاهش هزینه تولید نه یک نیاز بلکه یک ضرورت به شمار میرود که در صورت عدم تقویت صادرات، میتواند بازارها و صنایع پاییندستی داخلی را تقویت کند.
ارسال نظر