در نشستی در روزنامه «دنیای اقتصاد» مطرح شد
نیاز به بازبینی شیوه قیمتگذاری پلیمرها
محمدحسین بابالو: هماکنون قیمتهای محصولات پتروشیمی در بورس کالای ایران بر مبنای قیمتهای پایه استخراج شده توسط دفتر صنایع تکمیلی شرکت ملی پتروشیمی اعلام میشود که در گذشته بهصورت ماهانه بوده، ولی هماکنون به شکل دوهفته یکبار اعلام و ملاک عمل قرار میگیرد. وجود سقف ۱۰ درصدی برای نوسان قیمت پلیمرها به استثنای پلیاستایرنها، خرید با ظرفیت محدود در چارچوب سامانه بهینیاب، نیاز به عرضه محصولات وارداتی، انتظار برای شفافیت بیشتر قیمتهای صادراتی و بسیاری موارد دیگر بخشی از واقعیتهای این شیوه قیمتگذاری است که نیاز به بازبینی مجدد آن را هویدا ساخته است.
محمدحسین بابالو: هماکنون قیمتهای محصولات پتروشیمی در بورس کالای ایران بر مبنای قیمتهای پایه استخراج شده توسط دفتر صنایع تکمیلی شرکت ملی پتروشیمی اعلام میشود که در گذشته بهصورت ماهانه بوده، ولی هماکنون به شکل دوهفته یکبار اعلام و ملاک عمل قرار میگیرد. وجود سقف ۱۰ درصدی برای نوسان قیمت پلیمرها به استثنای پلیاستایرنها، خرید با ظرفیت محدود در چارچوب سامانه بهینیاب، نیاز به عرضه محصولات وارداتی، انتظار برای شفافیت بیشتر قیمتهای صادراتی و بسیاری موارد دیگر بخشی از واقعیتهای این شیوه قیمتگذاری است که نیاز به بازبینی مجدد آن را هویدا ساخته است.
در ابتدای این نشست مهندس صحاف ضمن معرفی برخی از ظرفیتهای موجود در کشور در صنعت پلاستیک و سایر صنایع مرتبط گفت: واحدهای موجود در بخش صنایع تکمیلی محصولات پتروشیمی پتانسیلهای لازم را برای عرضه به بازارهای منطقهای دارا هستند، اما روشهای مدیریت و اداره این واحدها و همچنین رابطه آنها با یکدیگر را از جمله ارتباط صنفی، صنعتی و معاملاتی بین صنایع بزرگ بالادستی و صنایع کوچکتر پاییندستی را ایجاد و حفظ میکند به خوبی طراحی نشده و جایگیری مناسبی ندارد تا بتوانیم بازار کشورهای منطقه را تغذیه کنیم. وی در ادامه به بررسی دلایل این ناپیوستگی و عدم مدیریت درست پرداخت و گفت: هماکنون واحدهای تولیدی اطمینان لازم به قیمتهای پایه و همچنین استمرار عرضه مواد اولیه از سمت پتروشیمیها را ندارند بنابراین نمیتوانیم قراردادهای بلندمدت وضع کنیم. وی ادامه داد: شاید هماکنون عرضه مواد اولیه بهتر از سابق و مخصوصا پس از آزادسازی قیمتها شده ولی در ماههای گذشته واقعا نمیتوانستیم برای عرضه محصولات خود قولی بدهیم، زیرا نمیدانستیم از بورس به چه میزان و با چه قیمتی خرید خواهیم کرد. البته تحریمها و شرایط دریافت و انتقال پول نیز دادههای منفی دیگری بود که اجازه نمیداد قراردادهای بلندمدت منعقد کنیم. مهندس صحاف در ادامه از وضعیت قدرتمند ترکیه و چین در بازار محصولات صنایع تکمیلی خبر داد و به صراحت گفت که با توجه به ساز و کارهای واقعی در داخل از جمله قیمتهای پایه نمیتوانیم در این بازار حضوری قدرتمند داشته باشیم که یکی از آنها روش غلط مصطلح قیمتهای پایه در بورس کالای ایران است. هماکنون بسیاری از قیمتهای اعلام شده بهعنوان قیمتهای پایه با برخی از واقعیتهای بازارهای جهانی و حتی بازارهای منطقهای ما همخوانی ندارد مثلا قیمتهای فروش بزرگترین تولیدکننده منطقه مثلا عربستان آن هم با ارز آزاد گاهی به شکلی جذاب میشود که واردات آن برای ما به صرفه باشد.
مهندس صحاف در ادامه افزود: تا پیش از آزادسازی قیمتها واردات پلیپروپیلن با ارز مبادلاتی صورت میگرفت، ولی حتی قیمتهای وارداتی با ارز آزاد حتی در برخی از زمانها برای این کالا (گرید Random co-polymer: R۲۳۰ ) بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ تومان ارزانتر از بازار برای ما تمام میشد. در مورد ارز مبادلاتی هم برخی اوقات میتوانستیم این کالا را با پرداخت نزدیک به ۸ درصد کارمزد از طریق یک کارگزار در چین وارد کنیم، اما واردات این کالا با ارز مبادلاتی در آن زمان متوقف شد. گروهی ادعا کردند که چون ظرفیت تولید در داخل برابر با
۸۸۰ هزار تن در سال است بنابراین ما نیازی به واردات نداریم، ولی ما میشنویم که عرضه گرید نساجی این کالا در سال گذشته تنها ۴۵۱ هزار تن بوده است. در ادامه بخشنده از کارگزاری آراد ایرانیان نیز ضمن تایید ضمنی صحبتهای مهندس صحافزاده افزود: واقعیت آن است که هماکنون نمیتوانیم در صنایع تکمیلی با ترکیه و یا چین رقابت کنیم زیرا دورنمای مشخصی پیش روی بازار و قیمتهای آن وجود ندارد. حتی قیمتهای ماهانه هم جوابگو نیست، زیرا یک دید بلندمدت را به خریدار و مخصوصا تولیدکننده ارائه نمیکند که بتواند برای آینده خود برنامهریزی داشته باشد. وی در ادامه گفت: پیدا کردن یک بازار خارجی بسیار سخت است و این در شرایطی است که اگر ما حتی اندکی مشکل داشته باشیم دیگران به سرعت سرمایهگذاری کرده و جای ما را خواهند گرفت. در شرایط فعلی وقتی قیمتهای جهانی کاهش پیدا میکند، عرضه افزایش مییابد، این در حالی است که در گذشته شخصی با ۲۰۰ تن تقاضا وارد رینگ معاملات میشد، ولی فقط ۱۰ تن خریداری میکرد. این وضعیت بهصورت کلی نمیتواند آینده مطلوبی را پیش روی تولیدکننده در صنایع پاییندستی قرار دهد، چرا که نمیتواند برای آینده خود برنامهریزی کرده و مخصوصا بازاریابی صادراتی داشته باشد.
در ادامه جواد موسوی از کارگزاری اطمینان سهم نیز به ناکافی بودن عرضهها در برخی از زمانها انتقاد داشت و گفت: بهصورت کلی در زمان رکود نسبی در بازارهای جهانی که جذابیت صادرات کاسته میشود شاهد افزایش عرضهها هستیم، اما زمانی که به هر دلیل عرضههای داخلی کاسته میشود شاهد افزایش تقاضا با ایجاد چندین برابر تقاضای کاذب هستیم که اجازه نمیدهد اجناس مورد نیاز به مصرفکننده واقعی برسد و باز هم واسطهگری به هزاران دلیل آشکار و پنهان افزایش مییابد.
همچنین قصری در ادامه گفت: زمانی میتوانیم به مسائل با دید ملی نگاه کنیم که به منافع ملی هم توجه کافی داشته باشیم. صنعت پتروشیمی را باید به همراه صنایع تکمیلی آن یکی از مهمترین صنایع مهم در کشور از لحاظ گردش مالی به شمار آورد که پس از صنایع نفت و گاز، سومین صنعت بزرگ کشور را در بر میگیرد. در این شرایط باید گفت که در این صنعت، بخش صنایع تکمیلی که اشتغالزایی خوبی را به همراه دارد متاسفانه مظلوم واقع شده است.
وی در ادامه گفت: قدیمیترین واحدهای تولید محصولات پلاستیکی نزدیک به ۴۰ تا ۵۰ سال قدمت دارند، اما مهمترین دغدغه این صنعت مخصوصا پس از پیروزی انقلاب اسلامی تامین مواد اولیه بوده است. چه زمانی که شرایط عرضه سهمیهای بود، چه آن زمانی که قیمتها آزاد شدند چه هماکنون که مرجع اصلی عرضهها بورس کالا است همواره با مشکل روبهرو بوده و هستیم. باید به صراحت گفت که مدیریت عرضه و همچنین مدیریت قیمتها دلیل اصلی این وضعیت از جانب پتروشیمیها است.
هماکنون در کشور ما پتروشیمیها صنایعی قوی هستند، بنابراین بازار مواد اولیه صنایع پلاستیکی و حتی صنایع تکمیلی را مدیریت میکنند. هماکنون در بازارهای جهانی مشتریمداری یک اصل است، ولی متاسفانه به نظر من باید وضعیت بازار مصرف محصولات پتروشیمی و البته شرایط تولیدکنندگان بزرگ را در برابر صنایع تکمیلی فراتر از یک رقیب و حتی اگر بدبینانه نباشد شبیه به وضعیت ارباب و رعیتی بدانیم که باز هم متاسفانه انحصارطلبی برخی از پتروشیمیها دلیل اصلی ایجاد این وضعیت است.
البته از بعد ملی وضعیت به گونهای دیگر است، زیرا در کنار ایجاد زنجیره ارزش در داخل کارآفرینی این قبیل صنایع شاخص بسیار مهمی برای تصمیمسازان اقتصادی کشور خواهد بود زیرا اشتغالزایی صنایع تکمیلی به نسبت صنایع بزرگ پتروشیمی برابر با یک بیست و پنجم است یعنی سرمایه لازم برای ایجاد یک شغل در صنایع پتروشیمی بزرگ برابر با هزینه لازم برای ایجاد ۲۵ شغل در صنایع تکمیلی است پس این ویژگی به هیچ وجه برای تصمیمسازان اقتصادی قابل اغماض نیست. صنایع مهمی همچون مصالح ساختمانی، خودرو، پزشکی و کشاورزی و بستهبندی مواد غذایی را میتوان از این گروه صنایع نام برد.
وی در ادامه شاخصهای موثر بر قیمت محصولات پتروشیمی و ساز و کار تعیین این قیمت را یک فرآیند چندوجهی دانست و گفت: البته مدیریت تعیین قیمتها از سوی پتروشیمیها و همچنین نحوه توزیع آنها در تعیین قیمتها در گذشته بسیار موثر بوده است.
نوسان قیمت نفت و قیمتهای جهانی محصولات پلیمری در جهان در کنار نرخ ارز مهمترین فاکتورهای تعیین قیمتها است که البته دفتر صنایع تکمیلی تلاش برای مدیریت وضعیت بازار دارد ولی شاید ابزارهای لازم برای این کار چندان هم مهیا نباشد. هماکنون قیمتها بر مبنای FOB خلیج فارس با احتساب تخفیف ۵ درصدی اعمال میشود ولی این نرخ به نسبت گران است و ما بهعنوان برخی از اعضای هیات مدیره انجمن ملی پلاستیک نسبت به این وضعیت قیمتگذاری اعتراض داریم، چرا که قیمتهایی که اعلام میشود بهعنوان فوب خلیجفارس به گونهای است که مثلا برای یک گرید خاص پلیپروپیلن، قیمتهای داخلی حتی ۱۰ درصد هم گرانتر بود، به طوری که متوسط قیمتها بر پایه کشورهای منطقه خلیجفارس از جمله عمان، عربستان، قطر، بحرین، امارات یا ایران و برخی دیگر از کشورها تعیین میشود که حتی برخی از آنها تولید ندارند و خودشان هم وارد
کننده هستند. در هر صورت باید یک حوزه مشخص با قیمتهای واضح و قابل اتکا را بهعنوان مرجع قیمتگذاری پذیرفت که شاید در کنار آن بتوان به حوزههای آسیای جنوب شرقی و هند هم استناد کرد. در هر صورت هزینه حملونقل و بارگیری یا هزینه واردات برای برخی از کشورهای واردکننده هم در متوسط قیمتهای FOB خلیجفارس محاسبه شده و لحاظ میشود. این در شرایطی است که کشورهای منطقه با توجه به درآمد سرانه بالاتر شاید قیمتهای بالاتری هم برای برخی گریدها داشته باشند.
قصری در ادامه در پاسخ به خبرنگار «دنیای اقتصاد» در مورد اینکه پیشنهاد مشخص شما چیست و آیا قیمتهای سابیک عربستان میتواند ملاک عمل باشد یا خیر گفت: قیمتگذاری بر پایه قیمتهای صادراتی کشوری مثل عربستان شاید جذاب باشد، چرا که همچون ایران وسعت و حجم تولید قابل اتکایی داشته و بر محوریت صادرات نقشآفرینی میکند. البته نمیتوان بهصورت مشخص به یک کشور خاص اشاره کرد و آن را مبنا قرار داد زیرا شاخصهای سیاسی و نوسان نرخ ارز آن کشور یا دورههای رونق یا رکود و همچنین کاهش یا افزایش حجم تولید میتواند در فرآیند قیمتگذاری بسیار موثر باشد. البته این نیاز به کارشناسی بیشتری دارد و احتمالا اجحاف در حق مصرفکننده هم باشد.
قصری در ادامه ضمن برشمردن دلایل موثر بر قیمت محصولات پتروشیمی در داخل گفت: به دلیل تحریمها نمیتوانیم هر کالایی که نیاز داریم را وارد کنیم و تاکنون این وضعیت تاثیر افزایشی بر قیمتها داشته است. از طرف دیگر در بورس کالا هم به دلیل تحریمها شاهد یک انحصار نسبی هستیم زیرا اجناس وارداتی در بورس کالا قدرتمند ظاهر نمیشود تا بتوان همچون سایر کشورهای جهان به یک نرخ تعادلی دست پیدا کنیم. از طرفی رکود بازار هم داده دیگری است که بیشتر بر محصولات نهایی موثر بوده و البته محدودیتهای تزریق بودجههای عمرانی هم به این رکود نسبی دامن زده است.
نکته دیگر را باید مدیریت عرضه از سوی پتروشیمیها دانست. زیرا برخی رفتارها مخصوصا در گذشته شائبه رانت ارتباطی یا رانت اطلاعاتی را در عرضهها ایجاد کرده است.
در هر صورت پتروشیمیها به نسبت صنایع تکمیلی واحدهای قدرتمندتری هستند که متاسفانه نمیتوان گفت که این عدم توازن قوا آثار خوبی را به همراه داشته است زیرا در هر صورت مدیریت قیمتها را از سوی برخی شاهد بودهایم. باید به این صنایع با نگاه ملی نگاه کنیم زیرا برخی مدیریتها میتواند به جایگاه تولیدات کشور در بازارهای جهانی صدمه بزند.
متاسفانه در پارهای اوقات شاهد آن بودیم که برخی کالاها عرضه نمیشد تا جایی که قیمتها افزایش پیدا میکرد و سپس عرضهها صورت میگرفت. این موارد در صورت وقوع قطعا باعث خواهد شد که برخی از واحدها بازارهای داخلی و صادراتی خود را از دست بدهند زیرا از یک طرف اعتمادی به تامین ماده اولیه وجود ندارد و از سوی دیگر قیمت تمام شده محصولات در آینده قابل محاسبه نیست که در نهایت تجمیع این موارد میتواند منافع ملی را در این بازار خاص دستخوش تغییر کند.
در بازارهای داخلی قیمتهای پایه محصولات پتروشیمی را باید ملاک اصلی تعیین قیمتها دانست که البته شیوه قیمتگذاری آن با انتقادها و یا حمایتهایی روبهرو بوده است. انتقاد به شیوه قیمتگذاری بر پایه نرخ FOB خلیج فارس با احتساب ۵ درصد تخفیف، قیمتگذاری بهصورت ماهانه یا هر ۱۵ روز یک بار، اعلام دستوری نرخها توسط دفتر صنایع تکمیلی شرکت ملی پتروشیمی بر پایه قیمتهای جهانی و نرخ ارز آزاد، احتمال و شائبه برخی اعمال نفوذها، عدم لحاظ شدن نظرات صنایع پاییندستی مصرفکننده، توجه بیشتر به برخی واقعیتهای بازار و دورههای رونق و رکود و همچنین نوسان قیمتهای جهانی نفت و محصولات پلیمری و بسیاری موارد دیگر، مطالبی است که در رسانهها و جلسات مختلف به آنها اشاره شده که البته نیاز به بحثهای کارشناسی و گستردهتری دارد. در نشستی در روزنامه «دنیای اقتصاد» تلاش شد تا بخشهایی از این موارد به بحث گذاشته شود تا برخی از نظرات با شفافیت بیشتری موشکافی شده تا شاید نتایج آن منافع وسیع تری را برای صنایع بزرگ تولیدکننده مواد اولیه پتروشیمی و همچنین واحدهای کوچکتر مصرفکننده این کالاها فراهم آورد. در آینده تلاش داریم تا این قبیل جلسات ادامه یافته و همچنین بخشها و گروههای دیگری از فعالان این صنعت را دعوت کرده تا مباحث با دقت، انصاف و عدالت بیشتری همراه بوده و جوانب بیشتری از موضوع را پوشش دهد. در اولین نشست، میزبان عزیزانی همچون مهندس صحاف امین، نایب رئیس انجمن ملی پلاستیک و پلیمر ایران و عضو هیات مدیره انجمن ملی تولیدکنندگان لوله و اتصالات پلیاتیلن، مهندس بخشده، کارشناس ارشد بازار محصولات پتروشیمی از کارگزاری آراد ایرانیان، دکتر آرین قصری، عضو هیات مدیره انجمن ملی پلاستیک و رئیس کمیسیون تخصصی روابط عمومی این انجمن و جواد موسوی، کارشناس ارشد بازار محصولات پلیمری از کارگزاری اطمینان سهم بودیم. همچنین این رسانه ضمن تشکر از روابط عمومی انجمن ملی پلاستیک و روح ا... وحید کیانی از سایر بزرگان این صنعت مخصوصا صنایع بزرگ تولیدکننده دعوت میکند تا به این قبیل نشستهای تخصصی بپیوندند.
ارسال نظر