بحران عدم توازن بین تولید و تقاضای زغالسنگ در آینده نزدیک
سعید محمدی مدیر اسبق شرکت زغالسنگ البرز زغالسنگ مهمترین منبع انرژی بشر در ۲۰۰ سال اخیر بوده و در دوره انقلاب صنعتی تنها انرژی و موتور صنعت به شمار میرفته است و در قرن ۲۰ بهرغم ظهور منابع انرژی جدید مانند انرژی هستهای، نیروگاههای آبی، انرژیهای نو و نهایتا نفت و گاز، زغالسنگ ثابت کرد به دلیل ارزان و در دسترس بودن، رقبا کماکان توان ایجاد چالش شدید در برابر زغال را ندارند. در سال ۲۰۱۲ حدود ۷۲ درصد تولید فولاد جهان با سیستم کوره بلند، ۵۱ درصد انرژی حرارتی جهان از زغال و ۴۱ درصد تولید برق جهان با نیروگاههای زغالسوز تامین شده است.
سعید محمدی مدیر اسبق شرکت زغالسنگ البرز زغالسنگ مهمترین منبع انرژی بشر در ۲۰۰ سال اخیر بوده و در دوره انقلاب صنعتی تنها انرژی و موتور صنعت به شمار میرفته است و در قرن ۲۰ بهرغم ظهور منابع انرژی جدید مانند انرژی هستهای، نیروگاههای آبی، انرژیهای نو و نهایتا نفت و گاز، زغالسنگ ثابت کرد به دلیل ارزان و در دسترس بودن، رقبا کماکان توان ایجاد چالش شدید در برابر زغال را ندارند. در سال ۲۰۱۲ حدود ۷۲ درصد تولید فولاد جهان با سیستم کوره بلند، ۵۱ درصد انرژی حرارتی جهان از زغال و ۴۱ درصد تولید برق جهان با نیروگاههای زغالسوز تامین شده است.
در حال حاضر کل تولید زغالسنگ دنیا سالانه حدود ۸ میلیارد تن است. کشور همسایه ما ترکیه سالانه ۸۴ میلیون تن زغالسنگ تولید میکند و این در حالی است که کشور ما با داشتن یک میلیارد تن ذخیره قطعی سالانه حدود ۵/۱ میلیون تن زغالسنگ تولید میکند.
این میزان تولید در نرم جهانی تقریبا هیچ جایگاهی ندارد و این در حالی است که عمق معادن ایران به طور متوسط حدود ۱۰۰ متر است اما در سایر نقاط جهان معادن عمیق شده و در عمق بالاتر از ۱۰۰۰ متر فعالیت میکنند. ۲ ماه قبل یک حادثه در معدن سوما ترکیه اتفاق افتاد که انعکاس زیادی داشت. بد نیست بدانیم عمق این معدن ۱۸۰۰ متر و تولید سالانه آن ۵/۲ میلیون تن بوده است. نزدیک به ۲ برابر تولید کل معادن ایران.
در ۳۵ سال اخیر پس از انقلاب و رفتن کارشناسان روسی طرحهای متعددی جهت ایجاد معادن جدید و افزایش تولید معادن فعلی انجام شد و در دوره پولداری خزانه کشور میلیونها دلار هزینه شد اما نتیجه عملی نداشت. به عنوان مثال معدن زغالسنگ طبس با سرمایهگذاری حدود ۴۰۰ میلیون دلاری قرار بود در فاز اول ۷۵۰ هزار تن تولید زغال داشته باشد و در فازهای بعد تولید آن به ۵/۱ میلیون تن برسد اما در عمل بعد از ۵ سال تولید آن سالانه به ۳۰۰ هزار تن هم نرسیده است و طبعا آن حجم سرمایهگذاری و این میزان تولید هیچ گونه توجیه اقتصادی ندارد. در کشور ما ظرفیت نصب شده در حال نصب ککسازی حدود ۲/۴ میلیون تن است و این میزان کک به حدود ۵/۶ میلیون تن زغالسنگ نیاز دارد که با تولید ۵/۱ میلیون تنی کشور هیچ گونه سنخیتی ندارد و واردات این میزان زغال علاوه بر اینکه کار آسانی نیست و زیربناهای لازم را نیاز دارد باعث شرمندگی معدنکاران است که با یک میلیارد تن ذخیره به اندازه ۱۰ درصد کشور همسایهمان ترکیه نمیتوانیم زغالسنگ تولید کنیم.
متاسفانه با این شرایط تولید زغالسنگ در سالهای اخیر در نقاط مختلف کشور کارخانه ککسازی احداث شده که تعدادی از آنها کاملا بدون منطق و مطالعات دقیق است. به عنوان مثال کارخانه ککسازی شمال که در اواخر دولت قبل کلنگ زده شد در شرایطی به ۴۲۰ هزار تن زغال نیاز دارد که کل تولید منطقه ۶۰ هزار تن است و طرحهای توسعه معادن زغالسنگ منطقه نیز فقط روی کاغذ ممکن است اجرایی باشد ولی در عمل موانع متعددی وجود دارد. حال اگر بخواهند ۳۶۰ هزار تن زغال را از مسیر بندرعباس وارد کنند قیمت تمامشده رقمی سرسام آور خواهد شد و اگر بخواهند از بندر امیرآباد شمال وارد کنند اولا بنادر شمال ظرفیت کشتیهای ۵۰ هزار تنی را ندارند و اگر بخواهند با کشتیهای کوچک وارد کنند مشکلات خاص خود را دارد و از طرفی همین امروز قیمت زغالسنگ در بندر آستاراخان آنقدر بالا است که بدون در نظر گرفتن هزینههای حملونقل تولید کک با این نرخ اقتصادی نیست.
در حال حاضر کارخانه ککسازی زرند به دلیل نداشتن زغال با ظرفیت پایین کار میکند و حتی ممکن است کوره خاموش شود که این خیلی خطرناک است و در این شرایط ساخت یک ککسازی در شمال چه توجیهی دارد؟! در این خصوص بحثهای زیستمحیطی هم مطرح شده که جای خود را دارد. علت همه این مشکلات مدیریت است. در تمام سطوح از مدیریت کارگاه استخراج گرفته تا مدیر معدن و مدیران ستاد در تهران و طبعا هرچه رده مدیریت بالاتر میرود اثرات حسن یا سوءمدیریت به صورت تصاعدی افزایش مییابد. مدیر شایسته ابتدا وجدان و عرق مدیریتی دارد و به راحتی زیر بار هر دستوری نمیرود و برای هر دستوری توجیه فنی تبیین نمیکند و نهایتا با مطالعه خود را به روز نگاه میدارد.
البته زمانی که با مدیران مذاکره میشود بسیار زیبا و با سخنان رسا جواب میدهند و برنامههای زیباتر را ارائه میکنند اما تجربه ۳۰ ساله نشان داده این برنامهها فقط روی کاغذ قابل انجام هستند اما نتیجه و شرایط عینی، تولید ناچیز زغالسنگ است که ما آن را مشاهده میکنیم. با عنایت به موارد فوقالذکر پیشنهاد میشود به هر شکل ممکن تحول اساسی در برنامه صنعت زغال کشور انجام شود اقدامات فوری کارشناسی شده در این خصوص هرچه سریعتر صورت گیرد.
ارسال نظر