نیمه اول سال با افزایش و سپس کاهش شاخصها روبهرو شد
دورنمای بازارهای کالایی در نیمه دوم سال
محمدحسین بابالو: بازارهای کالایی هماکنون در شرایط سختی قرار دارند تا جایی که برآیند نوسان مجموع آنها در کمترین حد از سال ۲۰۰۹ تاکنون کاهش یافته که شرایط سخت و وخیم اقتصادی را میتوان مهمترین دلیل کاهش تقاضا و تضعیف بازارها دانست. با توجه به تلاش بسیاری از دولتها برای خروج از رکود همچنین نزدیکی به روزهای سرد سال و انتظار افزایش حجم تولیدات صنعتی، تعطیلات سال نو میلادی و چینی و پایین بودن نسبی موجودی انبارها میتوان به بهبود شرایط در میان مدت امیدوار بود. پتانسیل بروز تنشهای امنیتی در غرب آسیا و شرایط خاص روسیه در کنار دادههای بسیار ضعیف اقتصادی از حوزه یورو و ضعف تولیدات صنعتی چین هم اکنون اجازه بهبود سریع را از بازارهای جهانی دریغ داشته که ضعف اقتصادی کشورهای نوظهور نیز در بروز این شرایط موثر بوده است.
محمدحسین بابالو: بازارهای کالایی هماکنون در شرایط سختی قرار دارند تا جایی که برآیند نوسان مجموع آنها در کمترین حد از سال 2009 تاکنون کاهش یافته که شرایط سخت و وخیم اقتصادی را میتوان مهمترین دلیل کاهش تقاضا و تضعیف بازارها دانست. با توجه به تلاش بسیاری از دولتها برای خروج از رکود همچنین نزدیکی به روزهای سرد سال و انتظار افزایش حجم تولیدات صنعتی، تعطیلات سال نو میلادی و چینی و پایین بودن نسبی موجودی انبارها میتوان به بهبود شرایط در میان مدت امیدوار بود. پتانسیل بروز تنشهای امنیتی در غرب آسیا و شرایط خاص روسیه در کنار دادههای بسیار ضعیف اقتصادی از حوزه یورو و ضعف تولیدات صنعتی چین هم اکنون اجازه بهبود سریع را از بازارهای جهانی دریغ داشته که ضعف اقتصادی کشورهای نوظهور نیز در بروز این شرایط موثر بوده است. با توجه به این موارد در فصل پاییز انتظار بهبود سریع بازارها به تبع دادههای بسیار ضعیف اقتصادی شاید اندکی خوشبینانه باشد اما هر چه بگذریم این پتانسیل در ماههای پایانی سال میلادی جاری تقویت خواهد شد. افزایش تقاضا در تعطیلات پایان سال میلادی و آغاز سال نو چینی و انتظار افزایش قیمت نفت و فلزات در کنار
بهبود حجم تولیدات صنعتی و رشد اقتصادی مواردی است که دورنمای نیمه اول سال میلادی آینده را روشنتر نشان میدهد اما انتظار افزایش نرخ بهره فدرال رزرو هم موردی است که میتواند این روند بهبود را محدود کند.
واقعیتهای کنونی بازارهای کالایی
شرایط بازارهای کالایی بسیار وخیم است و اگر به قیمتها توجه کنیم شاهد کاهش محسوس آنها خواهیم بود تا جایی که برآیند آن به کمترین حد در ۵ سال اخیر کاهش یافته است. شرایط ضعیف اقتصادی و آمارهای نه چندان مطلوب از اقتصاد چین بهعنوان بزرگترین بازار مصرف انرژی و فلزات در جهان و همچنین احتمال افزایش هزینه اخذ وام در آمریکا برای سال آینده به وخامت اوضاع دامن زده است. این شرایط سخت باعث شده که ارزش دلار بهعنوان معتبرترین ارز بینالمللی افزایش یافته و به بالاترین حد در ۱۴ ماه اخیر دست پیدا کند. این رخداد نشاندهنده کاهش جذابیت سرمایهگذاری در بازارهای کالایی یا دیگر بازارها است که جذابیت نگهداری پول نقد را خاطرنشان میکند.
طلا بهعنوان راهبر و لیدر بازارهای کالایی، پس از کاهش قیمت به کمترین حد در 8 ماه اخیر به دلیل سفتهبازیها اندکی افزایش یافت. البته این شرایط باعث شد که اولین کاهش سه ماهه طلا در سال جاری ثبت شود. نقره هم به کمترین حد از ماه ژوئن سال 2013 تاکنون کاهش یافته اما مجددا اندکی تقویت شد. این در حالی است که احتمال وقفه عرضه پالادیوم از سوی روسیه به بازارهای جهانی باعث شده قیمت این کالا به بالاترین حد در 13 سال اخیر برسد که نشاندهنده وجود یک ترس گسترده در بازارهای جهانی است. این شرایط در مورد نیکل هم وجود داشت که قیمتهای این کالا را در بالابودن شدید موجودی انبارها در سطوح بالایی حمایت کرد.
بلومبرگ و برخی موسسات خبری و تحلیلی شاخصی را برای بازارهای کالایی تعریف کردهاند که این شاخص (شاخص کالاهای بلومبرگ) با ۴/۰درصد کاهش هفتگی هم اکنون در کمترین حد از جولای ۲۰۰۹ تاکنون قرار دارد. این شاخص که در سال جاری ۹/۳ درصد کاهش داشته شاهد کاهش ممتد چهارساله خود است. قیمت نفت خام آمریکا به رقم کمسابقه ۹۱.۵۱ دلار کاهش یافته و نفت برنت نیز به کمترین حد در دو سال اخیر خود رسیده است. در بازار محصولات کشاورزی هم شرایط مشابهی برقرار بوده تا جایی که سویا به کمترین حد از سال ۲۰۱۰ تاکنون رسیده است. ذرت نیز در بازار شیکاگو با ۸/۰ درصد افت به کمترین حد از سال ۲۰۱۰ تاکنون کاهش یافت. قیمت سنگآهن با کاهش به ۸۳ دلار در کمترین حد از سال ۲۰۰۹ تاکنون قرار داشته و فولاد نیز شرایط یکسان و ضعیفی دارد.
محصولات پتروشیمی و شیمیایی هم شرایط مشابهی را تجربه میکنند. اتانول، متانول، مواد پلیمری، اوره، بنزین، نفت کوره و بسیاری دیگر از کالاهای مشابه در شرایط بسیار بدی قرار دارند که نشاندهنده شرایط سخت اقتصادی فعلی و ضعف مفرط تقاضا است. با توجه به کاهش قیمت نفت و کاهش قیمت مواد اولیه و سوخت در این قبیل صنایع، انتظار ادامه این روند ضعیف وجود دارد ولی خوشبختانه شاهد برخی استثنائات هم هستیم.
اوضاع فعلی اقتصاد جهانی
اوضاع جهانی اقتصاد شرایط مبهم، پیچیده و سختی پیدا کرده است. اوضاع کلی اقتصادی تا جایی پیش رفته که برخی از تحلیلگران شرایط فعلی را سختتر از سالهای پیشین ارزیابی کردهاند. بحران جهانی اعتبار (Credit Crisis) و بحران بدهی با محوریت حوزه یورو (Debt Crisis) مواردی بودند که شرایط اقتصادی را وارد یک فاز رکود کردند. این در حالی بود که تاثیرات این رخدادها بر بازارهای کالایی بسیار حائز اهمیت بوده ولی بحران اعتبار در سال ۲۰۰۸ تاثیر بیشتری بر بازارهای کالایی داشت. هماکنون شرایط کلی در بازارهای کالایی چنان به وخامت گراییده که بسیاری از تحلیلگران، این روزها را سختترین روزهای بازار پس از بحران اعتبار در سال ۲۰۰۸ ارزیابی میکنند که چندان هم دور از ذهن نیست.
رشد اقتصادی سه ماهه حوزه یورو به صفر درصد کاهش یافته و دولتها و بانک مرکزی این اتحادیه با تخصیص منابع مالی و خرید داراییهای خصوصی سعی در تحریک تقاضا، بهبود روند سرمایهگذاریها و تقویت رشد اقتصادی دارند. این رخداد نشان میدهد که حوزه یورو هماکنون وارد یک فاز رکود جدید شده است. در بازار چین هم شرایط مشابهی حکمفرما است و حجم تولیدات صنعتی این کشور به ۹/۶ درصد کاهش یافته که کمترین حد از سال ۲۰۰۹ تاکنون است. این رویداد به منزله ضعف شدید در بزرگترین بازار مصرف مواد اولیه و بزرگترین تولیدکننده کالاها در جهان است که ورود به یک فاز رکود دیگر را هشدار میدهد.
تاکنون بحرانهای ژئوپلیتیک بهعنوان پاشنه آشیل بهبود اقتصادی ایفای نقش کرده است. بیثباتیها در افغانستان، مصر، لیبی، تونس، سوریه و عراق حجم تقاضای دولتی و روند عمومی سرمایهگذاریها را به شدت تحت تاثیر قرار داده و تنشهای امنیتی بین روسیه و اوکراین نیز به وخامت اوضاع افزوده است. شرایط سیاسی و نارضایتیها در بحرین، یمن، تایلند، اردن و همچنین شرایط خاص سیاسی در ترکیه نیز به این موارد دامن زده و زمزمه جدایی اسکاتلند از بریتانیا نیز به این شرایط سخت افزوده است.
اوضاع اقتصادی در بسیاری از کشورهای مهم جهان اصلا مطلوب نیست. رشد اقتصادی سالانه چین به ۵/۷ درصد کاهش یافته که در صورت کاهش بیشتر و رسیدن به کمتر از ۴/۷ درصد (که چنین امری قابل پیشبینی است) شاهد کاهش رشد اقتصادی این کشور به کمترین حد از سال ۲۰۰۹ تاکنون خواهیم بود. رشد اقتصادی سه ماهه ژاپن به منفی ۸/۱ درصد رسیده که باعث شد رشد اقتصادی سالانه این کشور بهعنوان سومین اقتصاد بزرگ جهان به منفی ۱/۰ درصد کاهش یابد. رشد تولید ناخالص داخلی سه ماهه آلمان بهعنوان بزرگترین و مهمترین اقتصاد منطقه پولی یورو به منفی ۲/۰درصد کاهش یافته که یک جو بدبینی بزرگ را نسبت به دورنمای تولیدات این حوزه ایجاد کرده است. برزیل بهعنوان یکی از کشورهای مهم عضو بریکس با کاهش رشد اقتصادی سه ماهه خود به منفی ۶/۰ درصد شاهد رشد اقتصادی سالانه منفی ۹/۰ درصد است. در سه ماهه دوم سال میلادی جاری رشد اقتصادی سه ماهه ترکیه، ایتالیا، آرژانتین، دانمارک و هنگکنگ به کمتر از صفر کاهش یافته که یک جو بدبینی گسترده را در اقصی نقاط جهان برانگیخته است.
دورنمای اقتصاد جهانی
با توجه به موارد ذکرشده، هنوز نمیتوان دورنمای مثبتی را از اوضاع اقتصادی جهان تصویر کرد. دورنمای رشد اقتصادی چین کاهش بیشتر پیدا کرده و حتی رسیدن به ۲/۷ درصد را هشدار میدهد که قطعا با موضعگیری دولت این کشور مواجه خواهد شد. دولت چین تاکنون یک بسته هزار میلیارد یوآنی (معادل بیش از ۱۴۰ میلیارد دلار ) را برای تحریک بخش مسکن خود تخصیص داده است؛ ولی به نظر میرسد بستههای حمایتی مشابه دیگری نیز در کنار افزایش سرمایهگذاری بر زیرساختها و خدمات اجتماعی در راه باشد. نرخ بهره در حوزه یورو به ۰۵/۰ درصد کاهش یافته که باعث شده ارزش یورو به کمترین حد از ماه جولای تاکنون برسد که هنوز هم میتوان به ادامه این روند کاهشی امیدوار بود. به نظر میرسد در هفتههای آینده حجم تولید و صادرات حوزه یورو افزایش یابد که داده مهمی برای بهبود شرایط کلی در بازارهای کالایی در جهان است. این در حالی است که در بهترین شرایط نیز نمیتوان به ادامه رشد اقتصادی بالا در چین امیدوار بود و تاکنون رسیدن به نرخ هدف ۵/۷ درصدی دولت چین نیز با تردید مواجه شده است. در هر صورت شرایط فعلی و ضعف شدید تقاضا و محدودیت حجم تولیدات صنعتی این کشور دورنمای این حوزه را با تردید روبهرو کرده است.
از طرفی انتظار برای افزایش نرخ بهره فدرال رزرو در ابتدای سال میلادی آینده وجود دارد که در کنار ارزش بالای دلار میتواند به افزایش بیشتر آن منجر شود. این رخداد که قطعا بر تمامی بازارهای جهانی موثر خواهد بود، داده مهمی برای جلوگیری از افزایش قیمتها در بازارهای کالایی است. البته کاهش ارزش ارزهای محلی و دیگر ارزهای معتبر جهانی در برابر دلار میتواند داده مهمی برای بهبود وضعیت اقتصادی کشورهای کوچکتر باشد.
کاهش ارزش یورو و کاهش ارزش ین ژاپن، تلاش برای افزایش تورم در این حوزهها، تلاش دولتها برای تزریق نقدینگی، حمایت بانک مرکزی اروپا از اقتصاد این حوزه با خرید داراییهای بخش خصوصی به جهت حمایت از اقتصادهای کوچکتر این حوزه، نرخهای بهره بسیار پایین و دیگر رخدادهای حمایتی از اقتصاد مواردی هستند که بهبود رشد اقتصادی، کاهش نرخ بیکاری، افزایش حجم سرمایهگذاریها و نهایتا تقویت سازوکارهای تولید و مصرف را در دستور کار قرار دادهاند.
با توجه به این موارد شاید در کوتاهمدت انتظار بهبود شاخصهای اقتصادی اندکی دور از ذهن باشد؛ ولی گذشت زمان و خودنمایی نتایج تصمیمات اقتصادی فعلی مواردی است که میتواند به بهبود حجم تقاضا و تقویت دادههای اقتصادی منجر شود. به عبارت سادهتر برای سه ماه پایانی سال 2014 شاید انتظار بهبود اندکی زود باشد؛ اما تحریک تقاضا به تبع سال نو میلادی همچنین تغییرات شرایط تولید در نیمه دوم سال جاری را با بهبود شاخصها رو به رو خواهد کرد.
دورنمای کلی بازارهای کالایی
بهبود سریع بازار شاید انتظاری گزاف باشد که نیاز به گذشت زمان برای ترمیم بسیاری از سازوکارها و حتی تغییر طرز فکر فعالان بازار را گوشزد میکند. از سویی بهصورت سنتی روزهای سرد سال را میتوان زمان افزایش حجم تولید دانست؛ زیرا فصل تعمیر و نگهداری واحدها به پایان رسیده و با پایان فصل بارش بارانهای موسمی میتوان به افزایش حجم تولید و تقاضا در آسیای جنوب شرقی با محوریت شرق چین امیدوار بود. هم اکنون قیمت نفت و مواد اولیه بسیار پایین است که نویددهنده قیمتهای تمام شده پایینتری است که در کنار تلاش دولتها برای تزریق نقدینگی و افزایش تورم میتوان به بهبود تقاضای موثر امیدوار بود. تعطیلات سال نو میلادی و سپس تعطیلات سال نو چینی هم فرصتی برای تحریک تقاضا به شمار میرود که در کنار قیمتهای پایین مواد اولیه پتانسیلهای مهمی برای افزایش سودآوری تولید محسوب میشود. به عبارت سادهتر برای بهبود کلی اقتصادی با محوریت بازارهای کالایی نیاز به زمان داریم که در کوتاهمدت ادامه روند ضعیف فعلی و رسیدن به ثبات قیمتی پیشبینیشده و سپس و برای میان مدت آغاز روند بهبود، افزایش تقاضا و نهایتا افزایش قیمتها را نوید میدهد.
بازار نفت
هماکنون بازار نفت با افزایش حجم تولید، عدم رشد مطلوب تقاضا و بالابودن موجودی انبارها روبهرو است که باعث شد قیمت نفت به کمترین حد در ۲ سال اخیر برسد. انقلاب انرژی در آمریکا و استفاده از شیل اویل و شیل گازها شرایط عرضه نفت خام را دگرگون کرده تا جایی که این کشور را از یک واردکننده نفت خام به صادرکننده فرآوردهها و میعانات گازی بدل ساخته است. این در حالی است که ماههای جولای و آگوست و حتی اوایل سپتامبر زمان تعمیر و نگهداری واحدهای بزرگ مصرفکننده نفت خام بوده و البته کاهش تقاضا را تا حدودی توجیه میکند؛ البته انتظار کاهش ذخایر بنزین و گازوئیل مخصوصا از جانب آمریکا نیز وجود داشت که دقیقا عکس این مطلب خودنمایی کرد. به نظر میرسد عربستان و دیگر تولیدکنندگان بزرگ به دلیل مسائل ژئوپلیتیک تلاش داشتند تا حجم تولید خود را افزایش دهند که کاهش قیمت نفت اشتباه تحلیلی آنها و فریب خوردن از آمریکا را علنی ساخت. این شرایط باعث شد که تولید نفت خام عربستان مجددا کاهش یافته و به کمترین حد در ۲ سال اخیر برسد و البته هم اکنون انتظار کاهش بیشتر حجم تولید به دلیل قیمتهای پایین فعلی نیز منطقی به نظر میرسد.
با توجه به این موارد همچنین قیمت تمام شده بالای نفت خام از شیلها در آمریکا در کنار انتظار افزایش تقاضا همچنین کاهش نسبی و چراغ خاموش عرضه انتظار افزایش مجدد قیمت نفت وجود دارد که افزایش مجدد قیمت نفت برنت و رسیدن به قیمتهای بالای 100 دلار در هر بشکه را میتوان قدم اول این افزایش قلمداد کرد. سرمایهگذاریهای عظیم عربستان در صنایع پایین دستی نفت خام مخصوصا صنایع پتروشیمی در کنار این قبیل سرمایهگذاریها در دیگر کشورها همچنین قدیمی بودن چاههای نفت دادههای مهمی برای افزایش مجدد قیمت نفت خام خواهد بود. نهایتا میتوان گفت که دورنمای کوتاهمدت نفت خام ادامه روند ضعیف فعلی ولی رسیدن به قیمتهای بالای 100 دلار برای نفت برنت قابل پیشبینی است که در میان مدت ثبات قیمتها بین 105 تا 110 دلار منطقی به نظر میرسد. با توجه به پیچیدگیهای بازار نفت هنوز برای تخمین دورنمای دراز مدت بازار نفت به دادههای بیشتری نیازمندیم.
محصولات پتروشیمی
با توجه به کاهش قیمت نفت هم اکنون شاهد کاهش قیمت اغلب مواد اولیه صنایع پتروشیمی هستیم که در کنار ضعف تقاضا باعث عقبنشینی فعالان بازار شده است. مواد پتروشیمی ساده تر از جمله پلی اتیلنها وارد یک فاز نزولی شده که میتواند ادامهدار باشد. با توجه به پایین بودن نسبی موجودی انبارها هنوز
خرده فروشی در برابر کاهش قیمت مقاومت میکند، اما ضعف تقاضا و عقبنشینی خریداران در اغلب کشورهای مهم مصرفکننده با محوریت آسیای جنوب شرقی بازار را نزولی کرده است. این شرایط باعث شده که فاصله قیمتی بین اتیلن و پروپیلن مخصوصا در بازارهای اروپایی افزایش یابد که یک شکنندگی را نشان میدهد. در مورد پلیمرهای پیشرفتهتر از جمله پلیپروپیلنها هنوز بازار وارد یک فاز نزولی شدید نشده ولی نمیتوان به ثبات این شرایط امیدوار بود. بهصورت کلی میتوان گفت که کاهش هزینه تولید پتانسیلی برای کاهش قیمت تمام شده و کاهش قیمت فروش است که در هر صورت در حال سرایت به اغلب بازارهای جهانی است بنابراین در ضعف تقاضا انتظار کاهش قیمت را برای کوتاه مدت هشدار میدهد. در میان مدت و با توجه به دورنمای بهبود بازار نفت و تقویت تقاضا میتوان به افزایش مجدد قیمتها امیدوار بود.
مس: موجودی انبارهای مس در بورس فلزات لندن از نزدیک به 700 هزار تن به کمتر از 160 هزار تن کاهش یافته که این رخداد پتانسیل بسیار مهمی برای افزایش قیمت مس قلمداد میشود. این در حالی است که با توجه به تاثیرپذیری نوسان قیمت مس از شرایط اقتصاد جهانی شاهد تحریک سریع این بازار نبودیم تا جایی که قیمتهای مس در یک ماه گذشته با یک روند کاملا نزولی نوسان کرده است. از طرفی در قیمتهای بالای هفتههای گذشته و ثبت قیمتهایی بالاتر از 7000 دلار شاهد افزایش عرضه تولیدکنندگان بودیم که به افزایش آرام موجودی انبارها منتهی شد. با توجه به شرایط سخت اقتصاد جهانی ورود به یک فاز اصلاح زمانبر است بنابراین در کوتاه مدت انتظار داریم که شرایط فعلی و نوسان با سقف قیمت 7000 دلار ادامه یابد. در میان مدت بازگشت قیمتها به بالای 7000 دلار قابل پیشبینی است که میتواند بهعنوان نقطه قوتی برای جهش مجدد قیمت مس تلقی شود.
آلومینیوم: قیمت این فلز نزدیک به ۷ ماه در مسیر صعودی قرار داشت ولی از ۱۰ روز پیش تاکنون با یک روند نزولی آرام نوسان کرده است. کسری عرضه آلومینیوم به نسبت تقاضا را میتوان مهمترین دلیل این شرایط دانست که در کنار بالابودن هزینه تولید به کاهش شدید حجم آن در قیمتهای پایین گذشته بدل شد. این در حالی است که بعد از رسیدن به قیمتهایی نزدیک به ۲۲۰۰ دلار بسیاری از تولیدکنندگان به بازار بازگشتند که در کنار کاهش قیمت نفت، کاهش نسبی هزینه تولید و ضعف بنیادین سایر بازارها به افت مجدد قیمتها منتهی شد. با توجه به این شرایط بازار آلومینیوم هنوز مستعد تقویت قیمتها است ولی نیاز به محرکهایی اقتصادی دارد. به نظر میرسد در کوتاهمدت شرایط ضعیف فعلی همچون بازار مس ادامه یابد ولی پتانسیل افزایش قیمت آلومینیوم بیش از مس بوده و به سرعت آلومینیوم در قیمتهایی بالاتر از ۲۱۰۰ دلار تثبیت خواهد شد که البته میتواند در میان مدت با سقف ۲۲۰۰ دلار نوسان کند. با توجه به بهبود نسبی قیمتها شاید شرایط فعلی و روند نزولی موجودی انبارها همچون گذشته شیب محسوسی نداشته باشد ولی میتوان به ادامه این روند نزولی امیدوار بود. با توجه به شرایط فنی تولید آلومینیوم، دورنمای درازمدت بازار این فلز تا حدودی مبهم به نظر میرسد.
روی: قیمت این فلز از جولای سال گذشته تا ابتدای ماه جولای سال جاری در مسیری صعودی ولی آرام نوسان کرده است. کاهش محسوس و ادامه دار موجودی انبارها و انتظار کسری عرضه روی به بازارهای جهانی دلیل اصلی این افزایش قیمتها بود. واقعیت آن است که تحلیلگران بیش از واقعیت به این بازار خوش بین بودند و رسیدن قیمتها به بالاتر از 2300 دلار نشاندهنده این جو خوش بینی بود که البته توسط دادههای بنیادین و فنی بازار تقویت میشد. این در حالی بود که در دو ماه گذشته و با افزایش مجدد موجودی انبارها و وخیم تر شدن شرایط اقتصادی و ضعف بازارهای مشابه واقعیتهای این بازار بیش از پیش هویدا شد و فلز روی ابتدا یک روند رفت و برگشتی را تجربه کرد ولی مجددا در مسیری نزولی قرار گرفت. با توجه به شرایط پیش رو و افزایش مجدد موجودی انبارها انتظار روند ضعیف و نزولی فعلی ادامه دارد که شاید این شرایط نوسانی و بی ثبات تا میان مدت ادامه یابد تا به ثبات و افزایش مجدد قیمتها تبدیل شود. با توجه به انتظار برای بهبود بازار فولاد و شرایط سخت تولید روی و حتی دورنمای کاهش این حجم به دلیل مشکلات معدنی و تامین خاک روی در بسیاری از کشورهای جهان دورنمای دراز مدت این فلز مثبت ارزیابی میشود و میتوان به نوسان در قیمتهایی بالا در طولانی مدت امیدوار بود.
سرب: این فلز نیز شرایط نزدیکی با روی داشته ولی با سرعت بیشتری وارد فاز افزایش موجودی انبارها و تضعیف قیمتها شد. این شرایط باعث شد که قیمت سرب سریع تر از انواع دیگر نزولی شود هر چند در روزهای اخیر اندکی تقویت شد. با توجه به این شرایط سرب در کوتاه مدت باز هم افزایش قیمت خواهد داشت تا جایی که به ثبات برسد. به نظر میرسد در کوتاهمدت سرب بیشترین پتانسیل افزایش قیمت را داشته باشد و میتواند در میان مدت نیز جایگاه قدرتمند خود را حفظ کند. در طولانی مدت هم، همچون روی نیاز به بررسی بیشتری دارد ولی به نظر نمیرسد کف ۲ هزار دلاری خود را از دست بدهد.
سنگ آهن: سنگ آهن شرایط دوگانهای پیدا کرده است. از یک طرف قیمتها با رسیدن به کمترین حد از سال 2009 تاکنون آن قدر کاهش داشته که شاید تولید در بسیاری از معادن مقرون به صرفه نبوده از طرفی موجودی انبارها بسیار بالاست و حتی افزایش بیشتر حجم تولید در دستور کار شرکتهای بزرگ معدنی قرار گرفته است. در گذشته عنوان میشد که کاهش قیمت سنگ آهن تاثیر بسیاری بر سودآوری شرکتهای بزرگ نخواهد داشت، زیرا با افزایش حجم تولید این کاهش را جبران میکنند. این در حالی است که کاهش شدید ارزش سهام شرکتهای بزرگ تولیدکننده دقیقا عکس این مطلب را نشان داد. با توجه به این وضعیت هم اکنون تلاش برای افزایش مجدد قیمتها در دستور کار شرکتهای بزرگ قرار گرفته که انتظار افزایش قیمتها را در ذات خود نهفته دارد. افزایش محدود ارزش سهام این شرکتها نیز نشاندهنده خوشبینی سرمایهگذاران به بهبود بازار سنگآهن است. با توجه به این موارد میتوان انتظار افزایش قیمت را داشت ولی نمیتوان به افزایش سریع و قدرتمند قیمتها امیدوار بود. با توجه به این موارد، افزایش مجدد قیمتها تا حداکثر 90 دلار را میتوان در میانمدت پیشبینی کرد، ولی برای افزایش بیشتر و رسیدن به نوساناتی با سقف 100 دلار در میانمدت هنوز هم نمیتوان اظهار نظر کرد. برای طولانیمدت ثبات قیمتها در بالاتر از 100 دلار طرفدارانی دارد، ولی بهتر است شرکتهای فعال قیمتهایی با متوسط 100 دلار را برای بلندمدت در دستور کار خود قرار دهند.
بازار فولاد: این بازار به تبع شرایط سخت اقتصادی و حجم محدود سرمایهگذاریها با ضعف نسبی تقاضا روبهرو است. ازسویی کاهش قیمت سنگآهن باعث خواهد شد که بسیاری از تولیدکنندگانی که از بازار نقدی بخشی از ماده اولیه خود را تامین میکنند بتوانند با کاهش قیمت فروش، توان بازاریابی خود را افزایش دهند. قیمت پایین زغالسنگ و نفت نیز مواردی است که به کاهش بیشتر هزینه تولید کمک خواهد کرد. از طرفی صنعت ساختمان در چین هم بسیار راکد است و به نظر نمیرسد به کمک بستههای حمایتی دولتی این کشور در کوتاهمدت و حتی میانمدت تغییری در حجم تقاضای این بازار رخ دهد؛ بنابراین بازار فولادهای ساختمانی باز هم راکد باقی خواهد ماند. این در حالی است که شاهد افزایش تقاضا برای انواع صنعتی فولاد هستیم که افزایش آرام قیمتها را موجب شده اما چندان قدرتمند نبوده است. بهصورت سنتی در روزهای سرد سال حجم تولید فولاد خام افزایش مییابد، البته هماکنون تولیدکنندگان بزرگ با کاهش حجم تولید در برابر کاهش بیشتر قیمتها مقاومت کرده و موضع کاملا متضادی اتخاذ کردهاند که قطعا در میانمدت تا درازمدت مؤثر خواهد بود. با توجه به تمامی این موارد روزهای آینده انتظار داریم تا شرایط ضعیف فعلی ادامه یابد، ولی پتانسیل افزایش قیمت ورق و فولادهای آلیاژی وجود دارد، اما ممکن است میلگرد، شمش و سایر فولادهای ساختمانی باز هم کاهش قیمت محدودی را تجربه کنند. در میانمدت نیز انتظار داریم که حجم تقاضا افزایش یابد؛ همچنین تولید ورق و قیمت آن اندکی بهبود خواهد یافت ولی چندان عمیق نیست، زیرا قیمتهای آتی فعلی دورنمای کاهش قیمتها را محدود کرده است. میلگرد و فولادهای ساختمانی نیز به ثبات قیمتی میرسند و فولادهای آلیاژی صعود بیشتری را تجربه خواهد کرد. در طولانیمدت انتظار داریم که قیمت تمامی انواع مقاطع فولادی افزایش یافته و بازار فولاد تحرک پیشین را بازیابد.
واقعیتهای کنونی بازارهای کالایی
شرایط بازارهای کالایی بسیار وخیم است و اگر به قیمتها توجه کنیم شاهد کاهش محسوس آنها خواهیم بود تا جایی که برآیند آن به کمترین حد در ۵ سال اخیر کاهش یافته است. شرایط ضعیف اقتصادی و آمارهای نه چندان مطلوب از اقتصاد چین بهعنوان بزرگترین بازار مصرف انرژی و فلزات در جهان و همچنین احتمال افزایش هزینه اخذ وام در آمریکا برای سال آینده به وخامت اوضاع دامن زده است. این شرایط سخت باعث شده که ارزش دلار بهعنوان معتبرترین ارز بینالمللی افزایش یافته و به بالاترین حد در ۱۴ ماه اخیر دست پیدا کند. این رخداد نشاندهنده کاهش جذابیت سرمایهگذاری در بازارهای کالایی یا دیگر بازارها است که جذابیت نگهداری پول نقد را خاطرنشان میکند.
طلا بهعنوان راهبر و لیدر بازارهای کالایی، پس از کاهش قیمت به کمترین حد در 8 ماه اخیر به دلیل سفتهبازیها اندکی افزایش یافت. البته این شرایط باعث شد که اولین کاهش سه ماهه طلا در سال جاری ثبت شود. نقره هم به کمترین حد از ماه ژوئن سال 2013 تاکنون کاهش یافته اما مجددا اندکی تقویت شد. این در حالی است که احتمال وقفه عرضه پالادیوم از سوی روسیه به بازارهای جهانی باعث شده قیمت این کالا به بالاترین حد در 13 سال اخیر برسد که نشاندهنده وجود یک ترس گسترده در بازارهای جهانی است. این شرایط در مورد نیکل هم وجود داشت که قیمتهای این کالا را در بالابودن شدید موجودی انبارها در سطوح بالایی حمایت کرد.
بلومبرگ و برخی موسسات خبری و تحلیلی شاخصی را برای بازارهای کالایی تعریف کردهاند که این شاخص (شاخص کالاهای بلومبرگ) با ۴/۰درصد کاهش هفتگی هم اکنون در کمترین حد از جولای ۲۰۰۹ تاکنون قرار دارد. این شاخص که در سال جاری ۹/۳ درصد کاهش داشته شاهد کاهش ممتد چهارساله خود است. قیمت نفت خام آمریکا به رقم کمسابقه ۹۱.۵۱ دلار کاهش یافته و نفت برنت نیز به کمترین حد در دو سال اخیر خود رسیده است. در بازار محصولات کشاورزی هم شرایط مشابهی برقرار بوده تا جایی که سویا به کمترین حد از سال ۲۰۱۰ تاکنون رسیده است. ذرت نیز در بازار شیکاگو با ۸/۰ درصد افت به کمترین حد از سال ۲۰۱۰ تاکنون کاهش یافت. قیمت سنگآهن با کاهش به ۸۳ دلار در کمترین حد از سال ۲۰۰۹ تاکنون قرار داشته و فولاد نیز شرایط یکسان و ضعیفی دارد.
محصولات پتروشیمی و شیمیایی هم شرایط مشابهی را تجربه میکنند. اتانول، متانول، مواد پلیمری، اوره، بنزین، نفت کوره و بسیاری دیگر از کالاهای مشابه در شرایط بسیار بدی قرار دارند که نشاندهنده شرایط سخت اقتصادی فعلی و ضعف مفرط تقاضا است. با توجه به کاهش قیمت نفت و کاهش قیمت مواد اولیه و سوخت در این قبیل صنایع، انتظار ادامه این روند ضعیف وجود دارد ولی خوشبختانه شاهد برخی استثنائات هم هستیم.
اوضاع فعلی اقتصاد جهانی
اوضاع جهانی اقتصاد شرایط مبهم، پیچیده و سختی پیدا کرده است. اوضاع کلی اقتصادی تا جایی پیش رفته که برخی از تحلیلگران شرایط فعلی را سختتر از سالهای پیشین ارزیابی کردهاند. بحران جهانی اعتبار (Credit Crisis) و بحران بدهی با محوریت حوزه یورو (Debt Crisis) مواردی بودند که شرایط اقتصادی را وارد یک فاز رکود کردند. این در حالی بود که تاثیرات این رخدادها بر بازارهای کالایی بسیار حائز اهمیت بوده ولی بحران اعتبار در سال ۲۰۰۸ تاثیر بیشتری بر بازارهای کالایی داشت. هماکنون شرایط کلی در بازارهای کالایی چنان به وخامت گراییده که بسیاری از تحلیلگران، این روزها را سختترین روزهای بازار پس از بحران اعتبار در سال ۲۰۰۸ ارزیابی میکنند که چندان هم دور از ذهن نیست.
رشد اقتصادی سه ماهه حوزه یورو به صفر درصد کاهش یافته و دولتها و بانک مرکزی این اتحادیه با تخصیص منابع مالی و خرید داراییهای خصوصی سعی در تحریک تقاضا، بهبود روند سرمایهگذاریها و تقویت رشد اقتصادی دارند. این رخداد نشان میدهد که حوزه یورو هماکنون وارد یک فاز رکود جدید شده است. در بازار چین هم شرایط مشابهی حکمفرما است و حجم تولیدات صنعتی این کشور به ۹/۶ درصد کاهش یافته که کمترین حد از سال ۲۰۰۹ تاکنون است. این رویداد به منزله ضعف شدید در بزرگترین بازار مصرف مواد اولیه و بزرگترین تولیدکننده کالاها در جهان است که ورود به یک فاز رکود دیگر را هشدار میدهد.
تاکنون بحرانهای ژئوپلیتیک بهعنوان پاشنه آشیل بهبود اقتصادی ایفای نقش کرده است. بیثباتیها در افغانستان، مصر، لیبی، تونس، سوریه و عراق حجم تقاضای دولتی و روند عمومی سرمایهگذاریها را به شدت تحت تاثیر قرار داده و تنشهای امنیتی بین روسیه و اوکراین نیز به وخامت اوضاع افزوده است. شرایط سیاسی و نارضایتیها در بحرین، یمن، تایلند، اردن و همچنین شرایط خاص سیاسی در ترکیه نیز به این موارد دامن زده و زمزمه جدایی اسکاتلند از بریتانیا نیز به این شرایط سخت افزوده است.
اوضاع اقتصادی در بسیاری از کشورهای مهم جهان اصلا مطلوب نیست. رشد اقتصادی سالانه چین به ۵/۷ درصد کاهش یافته که در صورت کاهش بیشتر و رسیدن به کمتر از ۴/۷ درصد (که چنین امری قابل پیشبینی است) شاهد کاهش رشد اقتصادی این کشور به کمترین حد از سال ۲۰۰۹ تاکنون خواهیم بود. رشد اقتصادی سه ماهه ژاپن به منفی ۸/۱ درصد رسیده که باعث شد رشد اقتصادی سالانه این کشور بهعنوان سومین اقتصاد بزرگ جهان به منفی ۱/۰ درصد کاهش یابد. رشد تولید ناخالص داخلی سه ماهه آلمان بهعنوان بزرگترین و مهمترین اقتصاد منطقه پولی یورو به منفی ۲/۰درصد کاهش یافته که یک جو بدبینی بزرگ را نسبت به دورنمای تولیدات این حوزه ایجاد کرده است. برزیل بهعنوان یکی از کشورهای مهم عضو بریکس با کاهش رشد اقتصادی سه ماهه خود به منفی ۶/۰ درصد شاهد رشد اقتصادی سالانه منفی ۹/۰ درصد است. در سه ماهه دوم سال میلادی جاری رشد اقتصادی سه ماهه ترکیه، ایتالیا، آرژانتین، دانمارک و هنگکنگ به کمتر از صفر کاهش یافته که یک جو بدبینی گسترده را در اقصی نقاط جهان برانگیخته است.
دورنمای اقتصاد جهانی
با توجه به موارد ذکرشده، هنوز نمیتوان دورنمای مثبتی را از اوضاع اقتصادی جهان تصویر کرد. دورنمای رشد اقتصادی چین کاهش بیشتر پیدا کرده و حتی رسیدن به ۲/۷ درصد را هشدار میدهد که قطعا با موضعگیری دولت این کشور مواجه خواهد شد. دولت چین تاکنون یک بسته هزار میلیارد یوآنی (معادل بیش از ۱۴۰ میلیارد دلار ) را برای تحریک بخش مسکن خود تخصیص داده است؛ ولی به نظر میرسد بستههای حمایتی مشابه دیگری نیز در کنار افزایش سرمایهگذاری بر زیرساختها و خدمات اجتماعی در راه باشد. نرخ بهره در حوزه یورو به ۰۵/۰ درصد کاهش یافته که باعث شده ارزش یورو به کمترین حد از ماه جولای تاکنون برسد که هنوز هم میتوان به ادامه این روند کاهشی امیدوار بود. به نظر میرسد در هفتههای آینده حجم تولید و صادرات حوزه یورو افزایش یابد که داده مهمی برای بهبود شرایط کلی در بازارهای کالایی در جهان است. این در حالی است که در بهترین شرایط نیز نمیتوان به ادامه رشد اقتصادی بالا در چین امیدوار بود و تاکنون رسیدن به نرخ هدف ۵/۷ درصدی دولت چین نیز با تردید مواجه شده است. در هر صورت شرایط فعلی و ضعف شدید تقاضا و محدودیت حجم تولیدات صنعتی این کشور دورنمای این حوزه را با تردید روبهرو کرده است.
از طرفی انتظار برای افزایش نرخ بهره فدرال رزرو در ابتدای سال میلادی آینده وجود دارد که در کنار ارزش بالای دلار میتواند به افزایش بیشتر آن منجر شود. این رخداد که قطعا بر تمامی بازارهای جهانی موثر خواهد بود، داده مهمی برای جلوگیری از افزایش قیمتها در بازارهای کالایی است. البته کاهش ارزش ارزهای محلی و دیگر ارزهای معتبر جهانی در برابر دلار میتواند داده مهمی برای بهبود وضعیت اقتصادی کشورهای کوچکتر باشد.
کاهش ارزش یورو و کاهش ارزش ین ژاپن، تلاش برای افزایش تورم در این حوزهها، تلاش دولتها برای تزریق نقدینگی، حمایت بانک مرکزی اروپا از اقتصاد این حوزه با خرید داراییهای بخش خصوصی به جهت حمایت از اقتصادهای کوچکتر این حوزه، نرخهای بهره بسیار پایین و دیگر رخدادهای حمایتی از اقتصاد مواردی هستند که بهبود رشد اقتصادی، کاهش نرخ بیکاری، افزایش حجم سرمایهگذاریها و نهایتا تقویت سازوکارهای تولید و مصرف را در دستور کار قرار دادهاند.
با توجه به این موارد شاید در کوتاهمدت انتظار بهبود شاخصهای اقتصادی اندکی دور از ذهن باشد؛ ولی گذشت زمان و خودنمایی نتایج تصمیمات اقتصادی فعلی مواردی است که میتواند به بهبود حجم تقاضا و تقویت دادههای اقتصادی منجر شود. به عبارت سادهتر برای سه ماه پایانی سال 2014 شاید انتظار بهبود اندکی زود باشد؛ اما تحریک تقاضا به تبع سال نو میلادی همچنین تغییرات شرایط تولید در نیمه دوم سال جاری را با بهبود شاخصها رو به رو خواهد کرد.
دورنمای کلی بازارهای کالایی
بهبود سریع بازار شاید انتظاری گزاف باشد که نیاز به گذشت زمان برای ترمیم بسیاری از سازوکارها و حتی تغییر طرز فکر فعالان بازار را گوشزد میکند. از سویی بهصورت سنتی روزهای سرد سال را میتوان زمان افزایش حجم تولید دانست؛ زیرا فصل تعمیر و نگهداری واحدها به پایان رسیده و با پایان فصل بارش بارانهای موسمی میتوان به افزایش حجم تولید و تقاضا در آسیای جنوب شرقی با محوریت شرق چین امیدوار بود. هم اکنون قیمت نفت و مواد اولیه بسیار پایین است که نویددهنده قیمتهای تمام شده پایینتری است که در کنار تلاش دولتها برای تزریق نقدینگی و افزایش تورم میتوان به بهبود تقاضای موثر امیدوار بود. تعطیلات سال نو میلادی و سپس تعطیلات سال نو چینی هم فرصتی برای تحریک تقاضا به شمار میرود که در کنار قیمتهای پایین مواد اولیه پتانسیلهای مهمی برای افزایش سودآوری تولید محسوب میشود. به عبارت سادهتر برای بهبود کلی اقتصادی با محوریت بازارهای کالایی نیاز به زمان داریم که در کوتاهمدت ادامه روند ضعیف فعلی و رسیدن به ثبات قیمتی پیشبینیشده و سپس و برای میان مدت آغاز روند بهبود، افزایش تقاضا و نهایتا افزایش قیمتها را نوید میدهد.
بازار نفت
هماکنون بازار نفت با افزایش حجم تولید، عدم رشد مطلوب تقاضا و بالابودن موجودی انبارها روبهرو است که باعث شد قیمت نفت به کمترین حد در ۲ سال اخیر برسد. انقلاب انرژی در آمریکا و استفاده از شیل اویل و شیل گازها شرایط عرضه نفت خام را دگرگون کرده تا جایی که این کشور را از یک واردکننده نفت خام به صادرکننده فرآوردهها و میعانات گازی بدل ساخته است. این در حالی است که ماههای جولای و آگوست و حتی اوایل سپتامبر زمان تعمیر و نگهداری واحدهای بزرگ مصرفکننده نفت خام بوده و البته کاهش تقاضا را تا حدودی توجیه میکند؛ البته انتظار کاهش ذخایر بنزین و گازوئیل مخصوصا از جانب آمریکا نیز وجود داشت که دقیقا عکس این مطلب خودنمایی کرد. به نظر میرسد عربستان و دیگر تولیدکنندگان بزرگ به دلیل مسائل ژئوپلیتیک تلاش داشتند تا حجم تولید خود را افزایش دهند که کاهش قیمت نفت اشتباه تحلیلی آنها و فریب خوردن از آمریکا را علنی ساخت. این شرایط باعث شد که تولید نفت خام عربستان مجددا کاهش یافته و به کمترین حد در ۲ سال اخیر برسد و البته هم اکنون انتظار کاهش بیشتر حجم تولید به دلیل قیمتهای پایین فعلی نیز منطقی به نظر میرسد.
با توجه به این موارد همچنین قیمت تمام شده بالای نفت خام از شیلها در آمریکا در کنار انتظار افزایش تقاضا همچنین کاهش نسبی و چراغ خاموش عرضه انتظار افزایش مجدد قیمت نفت وجود دارد که افزایش مجدد قیمت نفت برنت و رسیدن به قیمتهای بالای 100 دلار در هر بشکه را میتوان قدم اول این افزایش قلمداد کرد. سرمایهگذاریهای عظیم عربستان در صنایع پایین دستی نفت خام مخصوصا صنایع پتروشیمی در کنار این قبیل سرمایهگذاریها در دیگر کشورها همچنین قدیمی بودن چاههای نفت دادههای مهمی برای افزایش مجدد قیمت نفت خام خواهد بود. نهایتا میتوان گفت که دورنمای کوتاهمدت نفت خام ادامه روند ضعیف فعلی ولی رسیدن به قیمتهای بالای 100 دلار برای نفت برنت قابل پیشبینی است که در میان مدت ثبات قیمتها بین 105 تا 110 دلار منطقی به نظر میرسد. با توجه به پیچیدگیهای بازار نفت هنوز برای تخمین دورنمای دراز مدت بازار نفت به دادههای بیشتری نیازمندیم.
محصولات پتروشیمی
با توجه به کاهش قیمت نفت هم اکنون شاهد کاهش قیمت اغلب مواد اولیه صنایع پتروشیمی هستیم که در کنار ضعف تقاضا باعث عقبنشینی فعالان بازار شده است. مواد پتروشیمی ساده تر از جمله پلی اتیلنها وارد یک فاز نزولی شده که میتواند ادامهدار باشد. با توجه به پایین بودن نسبی موجودی انبارها هنوز
خرده فروشی در برابر کاهش قیمت مقاومت میکند، اما ضعف تقاضا و عقبنشینی خریداران در اغلب کشورهای مهم مصرفکننده با محوریت آسیای جنوب شرقی بازار را نزولی کرده است. این شرایط باعث شده که فاصله قیمتی بین اتیلن و پروپیلن مخصوصا در بازارهای اروپایی افزایش یابد که یک شکنندگی را نشان میدهد. در مورد پلیمرهای پیشرفتهتر از جمله پلیپروپیلنها هنوز بازار وارد یک فاز نزولی شدید نشده ولی نمیتوان به ثبات این شرایط امیدوار بود. بهصورت کلی میتوان گفت که کاهش هزینه تولید پتانسیلی برای کاهش قیمت تمام شده و کاهش قیمت فروش است که در هر صورت در حال سرایت به اغلب بازارهای جهانی است بنابراین در ضعف تقاضا انتظار کاهش قیمت را برای کوتاه مدت هشدار میدهد. در میان مدت و با توجه به دورنمای بهبود بازار نفت و تقویت تقاضا میتوان به افزایش مجدد قیمتها امیدوار بود.
مس: موجودی انبارهای مس در بورس فلزات لندن از نزدیک به 700 هزار تن به کمتر از 160 هزار تن کاهش یافته که این رخداد پتانسیل بسیار مهمی برای افزایش قیمت مس قلمداد میشود. این در حالی است که با توجه به تاثیرپذیری نوسان قیمت مس از شرایط اقتصاد جهانی شاهد تحریک سریع این بازار نبودیم تا جایی که قیمتهای مس در یک ماه گذشته با یک روند کاملا نزولی نوسان کرده است. از طرفی در قیمتهای بالای هفتههای گذشته و ثبت قیمتهایی بالاتر از 7000 دلار شاهد افزایش عرضه تولیدکنندگان بودیم که به افزایش آرام موجودی انبارها منتهی شد. با توجه به شرایط سخت اقتصاد جهانی ورود به یک فاز اصلاح زمانبر است بنابراین در کوتاه مدت انتظار داریم که شرایط فعلی و نوسان با سقف قیمت 7000 دلار ادامه یابد. در میان مدت بازگشت قیمتها به بالای 7000 دلار قابل پیشبینی است که میتواند بهعنوان نقطه قوتی برای جهش مجدد قیمت مس تلقی شود.
آلومینیوم: قیمت این فلز نزدیک به ۷ ماه در مسیر صعودی قرار داشت ولی از ۱۰ روز پیش تاکنون با یک روند نزولی آرام نوسان کرده است. کسری عرضه آلومینیوم به نسبت تقاضا را میتوان مهمترین دلیل این شرایط دانست که در کنار بالابودن هزینه تولید به کاهش شدید حجم آن در قیمتهای پایین گذشته بدل شد. این در حالی است که بعد از رسیدن به قیمتهایی نزدیک به ۲۲۰۰ دلار بسیاری از تولیدکنندگان به بازار بازگشتند که در کنار کاهش قیمت نفت، کاهش نسبی هزینه تولید و ضعف بنیادین سایر بازارها به افت مجدد قیمتها منتهی شد. با توجه به این شرایط بازار آلومینیوم هنوز مستعد تقویت قیمتها است ولی نیاز به محرکهایی اقتصادی دارد. به نظر میرسد در کوتاهمدت شرایط ضعیف فعلی همچون بازار مس ادامه یابد ولی پتانسیل افزایش قیمت آلومینیوم بیش از مس بوده و به سرعت آلومینیوم در قیمتهایی بالاتر از ۲۱۰۰ دلار تثبیت خواهد شد که البته میتواند در میان مدت با سقف ۲۲۰۰ دلار نوسان کند. با توجه به بهبود نسبی قیمتها شاید شرایط فعلی و روند نزولی موجودی انبارها همچون گذشته شیب محسوسی نداشته باشد ولی میتوان به ادامه این روند نزولی امیدوار بود. با توجه به شرایط فنی تولید آلومینیوم، دورنمای درازمدت بازار این فلز تا حدودی مبهم به نظر میرسد.
روی: قیمت این فلز از جولای سال گذشته تا ابتدای ماه جولای سال جاری در مسیری صعودی ولی آرام نوسان کرده است. کاهش محسوس و ادامه دار موجودی انبارها و انتظار کسری عرضه روی به بازارهای جهانی دلیل اصلی این افزایش قیمتها بود. واقعیت آن است که تحلیلگران بیش از واقعیت به این بازار خوش بین بودند و رسیدن قیمتها به بالاتر از 2300 دلار نشاندهنده این جو خوش بینی بود که البته توسط دادههای بنیادین و فنی بازار تقویت میشد. این در حالی بود که در دو ماه گذشته و با افزایش مجدد موجودی انبارها و وخیم تر شدن شرایط اقتصادی و ضعف بازارهای مشابه واقعیتهای این بازار بیش از پیش هویدا شد و فلز روی ابتدا یک روند رفت و برگشتی را تجربه کرد ولی مجددا در مسیری نزولی قرار گرفت. با توجه به شرایط پیش رو و افزایش مجدد موجودی انبارها انتظار روند ضعیف و نزولی فعلی ادامه دارد که شاید این شرایط نوسانی و بی ثبات تا میان مدت ادامه یابد تا به ثبات و افزایش مجدد قیمتها تبدیل شود. با توجه به انتظار برای بهبود بازار فولاد و شرایط سخت تولید روی و حتی دورنمای کاهش این حجم به دلیل مشکلات معدنی و تامین خاک روی در بسیاری از کشورهای جهان دورنمای دراز مدت این فلز مثبت ارزیابی میشود و میتوان به نوسان در قیمتهایی بالا در طولانی مدت امیدوار بود.
سرب: این فلز نیز شرایط نزدیکی با روی داشته ولی با سرعت بیشتری وارد فاز افزایش موجودی انبارها و تضعیف قیمتها شد. این شرایط باعث شد که قیمت سرب سریع تر از انواع دیگر نزولی شود هر چند در روزهای اخیر اندکی تقویت شد. با توجه به این شرایط سرب در کوتاه مدت باز هم افزایش قیمت خواهد داشت تا جایی که به ثبات برسد. به نظر میرسد در کوتاهمدت سرب بیشترین پتانسیل افزایش قیمت را داشته باشد و میتواند در میان مدت نیز جایگاه قدرتمند خود را حفظ کند. در طولانی مدت هم، همچون روی نیاز به بررسی بیشتری دارد ولی به نظر نمیرسد کف ۲ هزار دلاری خود را از دست بدهد.
سنگ آهن: سنگ آهن شرایط دوگانهای پیدا کرده است. از یک طرف قیمتها با رسیدن به کمترین حد از سال 2009 تاکنون آن قدر کاهش داشته که شاید تولید در بسیاری از معادن مقرون به صرفه نبوده از طرفی موجودی انبارها بسیار بالاست و حتی افزایش بیشتر حجم تولید در دستور کار شرکتهای بزرگ معدنی قرار گرفته است. در گذشته عنوان میشد که کاهش قیمت سنگ آهن تاثیر بسیاری بر سودآوری شرکتهای بزرگ نخواهد داشت، زیرا با افزایش حجم تولید این کاهش را جبران میکنند. این در حالی است که کاهش شدید ارزش سهام شرکتهای بزرگ تولیدکننده دقیقا عکس این مطلب را نشان داد. با توجه به این وضعیت هم اکنون تلاش برای افزایش مجدد قیمتها در دستور کار شرکتهای بزرگ قرار گرفته که انتظار افزایش قیمتها را در ذات خود نهفته دارد. افزایش محدود ارزش سهام این شرکتها نیز نشاندهنده خوشبینی سرمایهگذاران به بهبود بازار سنگآهن است. با توجه به این موارد میتوان انتظار افزایش قیمت را داشت ولی نمیتوان به افزایش سریع و قدرتمند قیمتها امیدوار بود. با توجه به این موارد، افزایش مجدد قیمتها تا حداکثر 90 دلار را میتوان در میانمدت پیشبینی کرد، ولی برای افزایش بیشتر و رسیدن به نوساناتی با سقف 100 دلار در میانمدت هنوز هم نمیتوان اظهار نظر کرد. برای طولانیمدت ثبات قیمتها در بالاتر از 100 دلار طرفدارانی دارد، ولی بهتر است شرکتهای فعال قیمتهایی با متوسط 100 دلار را برای بلندمدت در دستور کار خود قرار دهند.
بازار فولاد: این بازار به تبع شرایط سخت اقتصادی و حجم محدود سرمایهگذاریها با ضعف نسبی تقاضا روبهرو است. ازسویی کاهش قیمت سنگآهن باعث خواهد شد که بسیاری از تولیدکنندگانی که از بازار نقدی بخشی از ماده اولیه خود را تامین میکنند بتوانند با کاهش قیمت فروش، توان بازاریابی خود را افزایش دهند. قیمت پایین زغالسنگ و نفت نیز مواردی است که به کاهش بیشتر هزینه تولید کمک خواهد کرد. از طرفی صنعت ساختمان در چین هم بسیار راکد است و به نظر نمیرسد به کمک بستههای حمایتی دولتی این کشور در کوتاهمدت و حتی میانمدت تغییری در حجم تقاضای این بازار رخ دهد؛ بنابراین بازار فولادهای ساختمانی باز هم راکد باقی خواهد ماند. این در حالی است که شاهد افزایش تقاضا برای انواع صنعتی فولاد هستیم که افزایش آرام قیمتها را موجب شده اما چندان قدرتمند نبوده است. بهصورت سنتی در روزهای سرد سال حجم تولید فولاد خام افزایش مییابد، البته هماکنون تولیدکنندگان بزرگ با کاهش حجم تولید در برابر کاهش بیشتر قیمتها مقاومت کرده و موضع کاملا متضادی اتخاذ کردهاند که قطعا در میانمدت تا درازمدت مؤثر خواهد بود. با توجه به تمامی این موارد روزهای آینده انتظار داریم تا شرایط ضعیف فعلی ادامه یابد، ولی پتانسیل افزایش قیمت ورق و فولادهای آلیاژی وجود دارد، اما ممکن است میلگرد، شمش و سایر فولادهای ساختمانی باز هم کاهش قیمت محدودی را تجربه کنند. در میانمدت نیز انتظار داریم که حجم تقاضا افزایش یابد؛ همچنین تولید ورق و قیمت آن اندکی بهبود خواهد یافت ولی چندان عمیق نیست، زیرا قیمتهای آتی فعلی دورنمای کاهش قیمتها را محدود کرده است. میلگرد و فولادهای ساختمانی نیز به ثبات قیمتی میرسند و فولادهای آلیاژی صعود بیشتری را تجربه خواهد کرد. در طولانیمدت انتظار داریم که قیمت تمامی انواع مقاطع فولادی افزایش یافته و بازار فولاد تحرک پیشین را بازیابد.
ارسال نظر