مشکلات بازار قراضه فولادی در ایران
فریبرز خروشی Raftec_۸@hotmail. com در گذشته و حال وضعیت آهن قراضه در بازار داخلی شرایط مطلوبی نداشته است. این شرایط تا جایی پیش رفت که اعلام شد «برخی خریداران بزرگ قراضه در بازار ایران، از خرید داخلی منصرف شدهاند». اگر این رخداد صرفا با این هدف انجام گرفته باشد که قیمت قراضه در بازار پایین بیاید، باید به این نکته نیز توجه میشد که مشکلات این بازار فراتر از تجویز راهحلهای موقتی بوده و نیاز به اعمال راهکارهای پایهای و اساسی وجود دارد که از مدتها پیش مطرح بوده است. جایگاه قراضه فولادی در ایران
بهکارگیری الفاظ و اصطلاحات مشابه در این صنعت عاملی است که بررسی علمی و تفکیک صحیح آماری را مشکل کرده است.
بهکارگیری الفاظ و اصطلاحات مشابه در این صنعت عاملی است که بررسی علمی و تفکیک صحیح آماری را مشکل کرده است.
فریبرز خروشی Raftec_8@hotmail.com در گذشته و حال وضعیت آهن قراضه در بازار داخلی شرایط مطلوبی نداشته است. این شرایط تا جایی پیش رفت که اعلام شد «برخی خریداران بزرگ قراضه در بازار ایران، از خرید داخلی منصرف شدهاند». اگر این رخداد صرفا با این هدف انجام گرفته باشد که قیمت قراضه در بازار پایین بیاید، باید به این نکته نیز توجه میشد که مشکلات این بازار فراتر از تجویز راهحلهای موقتی بوده و نیاز به اعمال راهکارهای پایهای و اساسی وجود دارد که از مدتها پیش مطرح بوده است. جایگاه قراضه فولادی در ایران
بهکارگیری الفاظ و اصطلاحات مشابه در این صنعت عاملی است که بررسی علمی و تفکیک صحیح آماری را مشکل کرده است. «قراضه فولادی» در سطح بینالمللی، محصولی است تفکیک شده، با مشخصات تایید شده در استاندارد جهانی که از بازیافت صنعتی «ضایعات فلزی» بهدست میآید و نقل و انتقال آن چه در داخل و چه برای صادرات با کانتینر انجام میشود.
در صورتیکه در ایران در بسیاری موارد، به تمام آنچه دور ریخت فلزی است، قراضه گفته میشود. این معضل حتی در واردات نیز دیده میشود و آنچه از چند کشور مجاور به عنوان قراضه وارد میشود عملا «ضایعات فلزی» است که به همین دلیل هم با مشکلات زیادی روبهرو است که از آن جمله میتوان از جا ماندن تکههایی در کشتی گرفته تا ریزشها در تخلیه و بارگیری مجدد، حملونقلهای متعدد و انبار کردنها و.... نام برد.
اگر چارچوبهای جهانی را برای معاملات قراضه یا Scrap در نظر بگیریم آنچه به نام قراضه داخلی معامله میشود، به غیر از چند مورد محدود (که ماشینآلات بازیافت دارند) فقط «ضایعات فلزی» تفکیک شده است نه قراضه، که آنها هم به دلیل اختلاف در اندازه، وزن، شکل، جنس و در مواردی نیز همراه داشتن مواد شیمیایی و روغنها باعث ایجاد مشکلات فراوانی در کورهها و حتی انفجار خواهد شد.
مشکلات موجود چیست؟
عدم وجود نگاه کلان صنعتی و تداوم برخورد سنتی و کوتاهمدت در کار بازیافت فلزات در ایران، این تصور اشتباه را تبلیغ میکند که در ایران کمبود ضایعات فلزی برای صنعتی شدن وجود دارد.
در صورت وقوع گشایشهای بینالمللی و سهولت دستیابی به کالاها و ماشینآلات مورد نیاز میتوان به بهسازی صنایع و جایگزینی برخی ماشینآلات و کالاها امیدوار بود. همانطور که جدول زیر نشان میدهد با توجه به برنامه دولت برای بازسازی صنایع و نیز بازشدن بازارهای مالی و بینالمللی برای خرید هواپیما، کشتی، واگن و ماشینآلات سنگین به زودی نه تنها حدود ۵/۷ تا ۱۰ میلیون تن ضایعات فلزی (قابل تبدیل به قراضه مناسب) در ایران جمع میشود بلکه هر سال بیش از ۵/۱ تا ۲ میلیون تن نیز به آن اضافه میشود و این افزون بر ضایعاتی است که به طور دائم در بازار وجود دارد.
از طرفی، به گفته دستاندرکاران صنعت فولاد: در حال حاضر تولید فولاد حدود ۱۴ میلیون تن در سال است که ۷/۱ میلیون تن قراضه کم دارد و فشار این کمبود بیشتر روی واحدهای قوس و القایی کوچکتر است. پس نتیجه میگیریم که لازم است، سریعا در کار «صنعتی کردن بازیافت فلزات» سرمایهگذاری شود تا بتوان ابتدا قراضه مورد نیاز بازار داخلی را تامین کرد و از انباشت ضایعات و آلودگی محیطزیست کاست، سپس به تدریج، با رشد و توسعه صنعت تولید فولاد راهکارهای مناسب دیگری نیز انتخاب کرد.
واردات قراضه فولادی
قراضه فولادی ماده خامی نیست که از معادن استخراج شود، بلکه از تبدیل ضایعات فلزی به روش صنعتی بهدست میآید.
این تبدیل در دو دسته از ک شورها در جهان انجام میگیرد:
*دسته اول (کشورهای اروپایی و چند کشور در حال توسعه) که با سرمایهگذاری در «بازیافت صنعتی فلزات»، چرخه استفاده فلزی در کشور خود ایجاد کردهاند و با این کار نه تنها کاهش قیمت تمام شده محصولات را تثبیت کردهاند، بلکه سرعت در نوآوری و استفاده از تکنولوژی جدید، ایجاد کار تولیدی و خود کفایی در پاکسازی محیط زیست نیز بسیار موفق بودهاند. این کشورها عموما صادرات قراضه ثابتی ندارند و در مواردی اضافات را میفروشند.
*دسته دوم کشورهایی که در راس آنها آمریکا قرار دارد، محصول بازیافت فلزی (قراضه استاندارد شده) را به قسمتی از صادرات کشور تبدیل کردهاند و قراضهای که امروزه در بازار جهانی عرضه میشود را کنترل میکنند.
پس اگر کشوری بخواهد صنعت فولاد خود را به واردات قراضه وصل کند (نظیر ترکیه) وابستگی مستقیم به تحولات سیاسی، مالی، صنعتی و بازرگانی بینالمللی (سازمان تجارت جهانی) خواهد داشت که ممکن است نتایج آن، همانطور که در تحریمهای اخیر دیدیم، مناسب نباشد.
از طرف دیگر، در ایران سرمایهگذاری در زیرساختهای مورد نیاز برای تسهیل در واردات قراضه فولادی، از تاسیس بنادر گرفته تا انبارها، حملونقلهای چند باره، تفکیک و توزیع و... نیاز به برنامهریزی، زمان و سرمایه دارد که اگر تحریم یا مشکلات دیگری ایجاد شود، بلااستفاده خواهد ماند.
از این بحث میتوان چنین نتیجه گرفت که صنعت فولاد ایران برای رشد و توسعه و تثبیت موقعیت منطقهای خود در کنار برنامهریزی تولید فولاد، نیاز به این دارد که برای رسیدن به خودکفایی در تولید قراضه فولادی نیز اقدام پایهای انجام دهد.
پیشنهاد
کوتاهمدت: تاسیس واحدهای بازیافت صنعتی فلزات به صورت «مدولهای مناسب تبدیل خودرو، اتوبوس، کشتی و ضایعات صنعتی».
به دلیل پیشرفت چشمگیری که در این نوع تکنولوژی در اقصی نقاط جهان صورت گرفته، امکان ایجاد سریع واحدهای مستقل کوچک ۸۰ هزار تنی تا ۲۵۰ هزارتنی وجود دارد که میتواند نیاز واحدهای قوس و القایی را در مناطق مختلف برطرف کند. از ترکیب «مدولها» نیز میتوان برای خودروسازها، فولادسازان عمده، کشتیسازی و... واحدهای بزرگتری ایجاد کرد.
میانمدت: بررسی و برنامهریزی برای سرمایهگذاری در کار بازیافت صنعتی فلزات در کشورهای همسایه یا حتی دیگر کشورهای منطقه از سواحل جنوبی خلیج فارس (قبرستان خودروهای لوکس فرسوده) گرفته تا پاکستان که البته به دنبال قراضه میگردند.
بلندمدت: بررسی و برنامهریزی در ایجاد امکانات مناسب برای واردات ضایعات فلزی جهت تبدیل به قراضه مناسب مصرف داخلی و صادرات.
نتیجهگیری
* سرمایهگذاری در «بازیافت صنعتی فلزات» میتواند به سرعت کمبود فعلی قراضه را برطرف کند.
* در مقایسه با ایجاد تاسیسات زیربنایی جهت واردات ضایعات فلزی، احداث واحدهای کوچک نیز امکانپذیر بوده و سادهتر است.
* سرعت بالای برگشت سرمایه، سهولت روشهای تولیدی و شروع تولید سریع، عدم نیاز به تسهیلات زیربنایی گسترده در داخل و نیاز محدود به آموزش کارکنان از مزایای آن است.
* تاثیر آن نه تنها در بهبود وضعیت بازار قراضه بلکه در کمک به پاکسازی محیط زیست و تقلیل مصرف انواع سوخت غیرقابل انکار است.
* قراضه حاصل از بازیافت صنعتی به آسانی در بورس کالا عرضه میشود که نه تنها در ثبات قیمت، استاندارد و مرغوبیت در کنار امکان برنامهریزی برای این کالای استراتژیک اثر مثبت خواهد داشت بلکه راه را برای خریدار و سرمایهگذار خارجی باز میکند.
بهکارگیری الفاظ و اصطلاحات مشابه در این صنعت عاملی است که بررسی علمی و تفکیک صحیح آماری را مشکل کرده است. «قراضه فولادی» در سطح بینالمللی، محصولی است تفکیک شده، با مشخصات تایید شده در استاندارد جهانی که از بازیافت صنعتی «ضایعات فلزی» بهدست میآید و نقل و انتقال آن چه در داخل و چه برای صادرات با کانتینر انجام میشود.
در صورتیکه در ایران در بسیاری موارد، به تمام آنچه دور ریخت فلزی است، قراضه گفته میشود. این معضل حتی در واردات نیز دیده میشود و آنچه از چند کشور مجاور به عنوان قراضه وارد میشود عملا «ضایعات فلزی» است که به همین دلیل هم با مشکلات زیادی روبهرو است که از آن جمله میتوان از جا ماندن تکههایی در کشتی گرفته تا ریزشها در تخلیه و بارگیری مجدد، حملونقلهای متعدد و انبار کردنها و.... نام برد.
اگر چارچوبهای جهانی را برای معاملات قراضه یا Scrap در نظر بگیریم آنچه به نام قراضه داخلی معامله میشود، به غیر از چند مورد محدود (که ماشینآلات بازیافت دارند) فقط «ضایعات فلزی» تفکیک شده است نه قراضه، که آنها هم به دلیل اختلاف در اندازه، وزن، شکل، جنس و در مواردی نیز همراه داشتن مواد شیمیایی و روغنها باعث ایجاد مشکلات فراوانی در کورهها و حتی انفجار خواهد شد.
مشکلات موجود چیست؟
عدم وجود نگاه کلان صنعتی و تداوم برخورد سنتی و کوتاهمدت در کار بازیافت فلزات در ایران، این تصور اشتباه را تبلیغ میکند که در ایران کمبود ضایعات فلزی برای صنعتی شدن وجود دارد.
در صورت وقوع گشایشهای بینالمللی و سهولت دستیابی به کالاها و ماشینآلات مورد نیاز میتوان به بهسازی صنایع و جایگزینی برخی ماشینآلات و کالاها امیدوار بود. همانطور که جدول زیر نشان میدهد با توجه به برنامه دولت برای بازسازی صنایع و نیز بازشدن بازارهای مالی و بینالمللی برای خرید هواپیما، کشتی، واگن و ماشینآلات سنگین به زودی نه تنها حدود ۵/۷ تا ۱۰ میلیون تن ضایعات فلزی (قابل تبدیل به قراضه مناسب) در ایران جمع میشود بلکه هر سال بیش از ۵/۱ تا ۲ میلیون تن نیز به آن اضافه میشود و این افزون بر ضایعاتی است که به طور دائم در بازار وجود دارد.
از طرفی، به گفته دستاندرکاران صنعت فولاد: در حال حاضر تولید فولاد حدود ۱۴ میلیون تن در سال است که ۷/۱ میلیون تن قراضه کم دارد و فشار این کمبود بیشتر روی واحدهای قوس و القایی کوچکتر است. پس نتیجه میگیریم که لازم است، سریعا در کار «صنعتی کردن بازیافت فلزات» سرمایهگذاری شود تا بتوان ابتدا قراضه مورد نیاز بازار داخلی را تامین کرد و از انباشت ضایعات و آلودگی محیطزیست کاست، سپس به تدریج، با رشد و توسعه صنعت تولید فولاد راهکارهای مناسب دیگری نیز انتخاب کرد.
واردات قراضه فولادی
قراضه فولادی ماده خامی نیست که از معادن استخراج شود، بلکه از تبدیل ضایعات فلزی به روش صنعتی بهدست میآید.
این تبدیل در دو دسته از ک شورها در جهان انجام میگیرد:
*دسته اول (کشورهای اروپایی و چند کشور در حال توسعه) که با سرمایهگذاری در «بازیافت صنعتی فلزات»، چرخه استفاده فلزی در کشور خود ایجاد کردهاند و با این کار نه تنها کاهش قیمت تمام شده محصولات را تثبیت کردهاند، بلکه سرعت در نوآوری و استفاده از تکنولوژی جدید، ایجاد کار تولیدی و خود کفایی در پاکسازی محیط زیست نیز بسیار موفق بودهاند. این کشورها عموما صادرات قراضه ثابتی ندارند و در مواردی اضافات را میفروشند.
*دسته دوم کشورهایی که در راس آنها آمریکا قرار دارد، محصول بازیافت فلزی (قراضه استاندارد شده) را به قسمتی از صادرات کشور تبدیل کردهاند و قراضهای که امروزه در بازار جهانی عرضه میشود را کنترل میکنند.
پس اگر کشوری بخواهد صنعت فولاد خود را به واردات قراضه وصل کند (نظیر ترکیه) وابستگی مستقیم به تحولات سیاسی، مالی، صنعتی و بازرگانی بینالمللی (سازمان تجارت جهانی) خواهد داشت که ممکن است نتایج آن، همانطور که در تحریمهای اخیر دیدیم، مناسب نباشد.
از طرف دیگر، در ایران سرمایهگذاری در زیرساختهای مورد نیاز برای تسهیل در واردات قراضه فولادی، از تاسیس بنادر گرفته تا انبارها، حملونقلهای چند باره، تفکیک و توزیع و... نیاز به برنامهریزی، زمان و سرمایه دارد که اگر تحریم یا مشکلات دیگری ایجاد شود، بلااستفاده خواهد ماند.
از این بحث میتوان چنین نتیجه گرفت که صنعت فولاد ایران برای رشد و توسعه و تثبیت موقعیت منطقهای خود در کنار برنامهریزی تولید فولاد، نیاز به این دارد که برای رسیدن به خودکفایی در تولید قراضه فولادی نیز اقدام پایهای انجام دهد.
پیشنهاد
کوتاهمدت: تاسیس واحدهای بازیافت صنعتی فلزات به صورت «مدولهای مناسب تبدیل خودرو، اتوبوس، کشتی و ضایعات صنعتی».
به دلیل پیشرفت چشمگیری که در این نوع تکنولوژی در اقصی نقاط جهان صورت گرفته، امکان ایجاد سریع واحدهای مستقل کوچک ۸۰ هزار تنی تا ۲۵۰ هزارتنی وجود دارد که میتواند نیاز واحدهای قوس و القایی را در مناطق مختلف برطرف کند. از ترکیب «مدولها» نیز میتوان برای خودروسازها، فولادسازان عمده، کشتیسازی و... واحدهای بزرگتری ایجاد کرد.
میانمدت: بررسی و برنامهریزی برای سرمایهگذاری در کار بازیافت صنعتی فلزات در کشورهای همسایه یا حتی دیگر کشورهای منطقه از سواحل جنوبی خلیج فارس (قبرستان خودروهای لوکس فرسوده) گرفته تا پاکستان که البته به دنبال قراضه میگردند.
بلندمدت: بررسی و برنامهریزی در ایجاد امکانات مناسب برای واردات ضایعات فلزی جهت تبدیل به قراضه مناسب مصرف داخلی و صادرات.
نتیجهگیری
* سرمایهگذاری در «بازیافت صنعتی فلزات» میتواند به سرعت کمبود فعلی قراضه را برطرف کند.
* در مقایسه با ایجاد تاسیسات زیربنایی جهت واردات ضایعات فلزی، احداث واحدهای کوچک نیز امکانپذیر بوده و سادهتر است.
* سرعت بالای برگشت سرمایه، سهولت روشهای تولیدی و شروع تولید سریع، عدم نیاز به تسهیلات زیربنایی گسترده در داخل و نیاز محدود به آموزش کارکنان از مزایای آن است.
* تاثیر آن نه تنها در بهبود وضعیت بازار قراضه بلکه در کمک به پاکسازی محیط زیست و تقلیل مصرف انواع سوخت غیرقابل انکار است.
* قراضه حاصل از بازیافت صنعتی به آسانی در بورس کالا عرضه میشود که نه تنها در ثبات قیمت، استاندارد و مرغوبیت در کنار امکان برنامهریزی برای این کالای استراتژیک اثر مثبت خواهد داشت بلکه راه را برای خریدار و سرمایهگذار خارجی باز میکند.
ارسال نظر