مهدی سرلک* جریان نقدینگی در شرکت‌‌های فولادی تقریبا متوقف شده است و دلیل این امر کاهش چشمگیر فروش محصولات فولادی در بورس کالا و دیگر بازارها است. بررسی وضعیت مصرف فولاد در کشور نیز نشانگر وجود رکود است، اما با این حال مصرف وجود دارد و بسیاری از طرح‌‌های خصوصی و دولتی محصولات فولادی در حال مصرف هستند. نکته اما در اینجا است که نیاز این دسته از مصرف‌کنندگان معمولا از انبارهای خریداران عمده آهن که قبلا از بورس کالا خرید و انبار شده تامین می‌شود و این گروه نیز با وجود جذابیت بالا در سایر بخش‌‌ها (از جمله بورس) تمایلی به خرید مجدد از تولید‌کنندگان فولاد نمی‌بینند و بازگشت سرمایه و نقدینگی به این بخش با مشکل روبرو شده است. نتیجه این امر کاهش روزافزون قیمت‌ها خواهد بود و ممکن است این رویه تا حدی ادامه پیدا کند که تولید فولاد به صرفه نبوده و کارخانه‌های تولید‌کننده ‌محصولات فولادی را با چالش‌‌های شدید و حتی ورشکستگی روبه‌رو‌ سازد.

به نظر می‌رسد تنها راه حل این مشکل نزدیک شدن هرچه بیشتر کانال‌‌های عرضه و فروش محصولات فولادی به مشتریان نهایی است. این کار توسط شرکت SAIL (دومین فولاد ساز بزرگ هند پس از تاتا استیل و پانزدهمین فولادساز بزرگ جهان با تولید بیش از ۱۵ میلیون تن فولاد در سال) انجام گرفت و این شرکت ۱۷ پایگاه فروش یا خرده‌فروشی را در ایالت‌‌های مختلف هندوستان ایجاد کرد.

نمایندگی‌‌های فروش این شرکت شباهت زیادی به نمایندگی‌‌های فروش خودرو در ایران داشت و مشتریان خرد، پول را به حساب این شرکت واریز و محصول خود را از نزدیکترین نمایندگی محل سکونت خود دریافت می‌کردند. اگر چنین ساختاری بر فروش محصولات فولادی و به خصوص محصولات فولاد ساختمانی حاکم گردد، علاوه بر حذف واسطه‌‌ها و به دلیل نزدیکی تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان نهایی می‌توان از سلامت بازار و رضایت فروشنده و خریدار اطمینان پیدا کرد.

برای کشف قیمت در این رویه هم می‌توان حدود ۱۰ درصد تولید کارخانه‌ها را در بورس کالا و به پیمانکاران عمده واگذار نمود یا اینکه حتی بر‌اساس فرمولی و همگام با قیمت‌های جهانی به قیمت عرضه این محصولات دست پیدا کرد.

در همین حال خطر دیگری که متوجه فولادسازان است را می‌توان افزایش بهای مواد اولیه و به‌خصوص سنگ‌آهن دانست. عرضه‌کنندگان سنگ‌آهن با توجه به موفقیت چشمگیری که در زمینه مالیات بر صادرات این ماده خام به دست آوردند (در سال جاری هیچ‌گونه عوارضی بر صادرات این ماده اولیه سودآور وضع نشد و قرار بر این است تا دولت از سال آینده عوارض ناچیز ده درصدی را برای صادرات این محصول اعمال کند)، اکنون به دنبال افزایش قیمت این محصول برای فولاد‌سازان داخلی هستند.

با یک حساب سر‌انگشتی قیمت یک کیلوگرم محصول سنگ‌آهن با عیار ۶۰ درصد آهن را در معادن در حدود قیمتی ۱۴۰۰ ریال محاسبه می‌کنیم و با توجه به راندمان تولید فولاد در دنیا، برای تولید هر تن فولاد بیش از دو تن سنگ‌آهن مورد نیاز است و این یعنی هر تن فولاد تنها به ۲۸۰ هزار تومان سنگ‌آهن نیاز دارد، به عبارت دیگر چیزی در حدود ۲۰ درصد قیمت فروش (نه قیمت تمام شده) این محصول را کارخانه‌های فولادسازی باید صرف خرید سنگ‌آهن کنند، در صورتی که با قیمت‌های فعلی سنگ‌آهن نیز فروش محصولات فولادی با مشکل روبه‌رو است و اتخاذ چنین تصمیمی یعنی تنگ‌تر کردن میدان بازی برای فولادسازان و در انتها خارج کردن آنها از چرخه تولید؛ فرآیندی که در انتها باعث فراهم نمودن شرایط بازار برای واردات خواهد شد.

در صورتی که بخواهیم سونامی شرایط رکود بازار، صنعت فولاد کشورمان را نابود نکند باید هم دولت و هم فولادسازان با درک صحیح شرایط به نجات این صنعت مهم و حیاتی اقدام کنند.

دولت در این میان نباید اجازه دهد تا شوک‌‌های جدید مانند افزایش قیمت سنگ‌آهن شرایط این صنعت را به مرحله غیر‌قابل تحمل و بازگشت برساند و همچنین با تزریق منابع مالی مناسب بقای صنعت فولاد و تولید این کالای استراتژیک را دوام بخشد.

از سوی دیگر ایجاد تسهیلات لازم برای احداث نمایندگی برای فولادسازان که در راستای حمایت از تولید کننده‌ و مصرف‌کننده ‌و کوتاه شدن دست واسطه‌‌ها است، ضروری است.

فولاد‌سازان نیز در این میان باید به استفاده از تکنولوژی‌‌های روز جهان در تولید که به کاهش قیمت تمام شده و افزایش کیفیت فولاد منجر می‌شود روی آورده و با حمایت از طرح‌‌های ابتکاری حاصل از سرمایه‌گذاری و اعتقاد واقعی به بخش‌‌های تحقیق و توسعه و همچنین تکیه بر نیروی انسانی ارزشمند خود چالش‌‌های موجود را پشت سر بگذارند.

*کارشناس فولاد