اروپاییها در صف بازگشت به معادن ایران
احمد بختیار* توفیقات دولتمردان و به ویژه مردان سیاست خارجی کشورمان چشم انداز روشنی را برای اقتصاد ایجاد کرده است. در این میان میتوان از بخش معدن و صنایع معدنی به عنوان یکی از حوزههای پیشرو یاد کرد که مورد توجه بسیاری از شرکتهای پیمانکاری و سرمایهگذاری خارجی قرار گرفته است. نکته قابل توجه این است که صاحبان صنایع و غولهای اقتصادی مغرب زمین که در واقع خود را از بازیگران پشت صحنه سیاست خارجی کشورهایشان قلمداد میکنند، نتوانسته بودند در ۵-۶ سال گذشته آن طور که مایل هستند بر نظامهای خود فشار آورند تا سهمی از بازار ایران داشته باشند به همین رو در طول سالهای گذشته یا به استراتژی «اختفا» رو میآوردند و در پوشش شرکتهای ایرانی فعالیت میکردند یا با حرکت به سوی قطع ارتباط با طرفهای ایرانی، به طور کلی صحنه را خالی میکردند.
احمد بختیار* توفیقات دولتمردان و به ویژه مردان سیاست خارجی کشورمان چشم انداز روشنی را برای اقتصاد ایجاد کرده است. در این میان میتوان از بخش معدن و صنایع معدنی به عنوان یکی از حوزههای پیشرو یاد کرد که مورد توجه بسیاری از شرکتهای پیمانکاری و سرمایهگذاری خارجی قرار گرفته است.
نکته قابل توجه این است که صاحبان صنایع و غولهای اقتصادی مغرب زمین که در واقع خود را از بازیگران پشت صحنه سیاست خارجی کشورهایشان قلمداد میکنند، نتوانسته بودند در ۵-۶ سال گذشته آن طور که مایل هستند بر نظامهای خود فشار آورند تا سهمی از بازار ایران داشته باشند به همین رو در طول سالهای گذشته یا به استراتژی «اختفا» رو میآوردند و در پوشش شرکتهای ایرانی فعالیت میکردند یا با حرکت به سوی قطع ارتباط با طرفهای ایرانی، به طور کلی صحنه را خالی میکردند.
در آن مدت و همزمان با افزایش فشارهای سیاسی رغبت شرکتهای صاحب نام برای حضور در طرحهای معدنی و صنایع معدنی ایران روندی نزولی پیدا کرده بود، به طوری که این شرکتها حتی تمایل به حضور «پیمانکاری» نیز در طرحها نداشتند؛ موضوع سرمایهگذاری نیز به طریق اولی به کلی دور از ذهن به نظر میرسید.
به طور مثال شرکتی همچون اس.ام.اس دماگ آلمان که از سرشناسان صنعت فولاد است در طول سالهای اخیر همواره درخواست طرفهای ایرانی را بی پاسخ میگذاشت، اما در ماههای اخیر این روند معکوس شده، به طوری که در روزهای گذشته خبر رسید این بار درخواست از سوی طرف آلمانی بوده تا سهمی از بازار رو به توسعه طرحهای معدنی و صنایع معدنی ایران داشته باشد.
این امر البته تنها مختص به آلمانیها نبوده و شرکتهایی از استرالیا، فنلاند، ایتالیا، سوئیس و ... نیز درخواستها و برنامههای مشابهی در ایران دارند و در یک کلام؛ نتایج تغییر فضای کنونی را میتوان در زنده شدن دوباره طرحهای معدنی و صنایع معدنی از جمله روی مهدیآباد و الکترود گرافیتی در کنار پروژههای تولید فولاد، کنسانتره سنگآهن، طلا، مس و ... در نقاط مختلف کشور مشاهده کرد. همکاریهایی که به حضور «پیمانکاری» محدود نمیشود بلکه در برخی طرحها مانند تجهیز معدن سرب و روی مهدیآباد سرمایهگذاری را نیز دربر دارد. یادآوری این نکته خالی از لطف نیست که برخی از این پروژهها از جمله معدن مهدی آباد و الکترود گرافیتی طی۵ تا ۱۰ سال گذشته به عارضه سکون دچار شده بودند.
این در حالی است که ۳ سال پیش، ایتالیاییها برای امضای قرارداد یکی از طرحهای فولادی (در شرق کشور) با احتیاط کامل وارد مذاکره و امضای قرارداد میشدند به طوری که حتی اجازه تهیه عکس و خبر را به رسانههای داخلی نمیدادند تا نامی از آنها برده نشود. در این میان آلمانیها نیز به رغم آنکه در ۱۰۰ سال گذشته همواره سعی کرده بودند ارتباط اقتصادی خود با ایران را حفظ کنند پس از اجرای طرح بزرگ فولاد هرمزگان پذیرای هیچ پروژه ای در این حوزه نبودند اما اکنون ورق برگشته و شرکتهای معتبر از بیم جاماندن از قطاری که حرکت را آغاز کرده، به تکاپو افتادهاند.
موضوعی که رییس هیات عامل ایمیدرو در نخستین گفت و گوی خبری با رسانهها اعلام کرد بر همین نکته تاکید داشت. مهدی کرباسیان گفته بود «به تمام شرکتهایی که تمایل به حضور در بازار ایران دارند اعلام میکنیم، در اجرای طرحهای معدنی و صنایع معدنی اولویت با کسانی است که زودتر اقدام کنند» به همین دلیل است که شرکای دیروز میدانند اگر دیر وارد عرصه شوند میدان را پیشاپیش به حریفان واگذار کردهاند و این فرصتی است که باید برای توسعه اقتصاد کشور از آن بهره برد و نیازمند همسویی قوای سهگانه است.
* کارشناس معدن
ارسال نظر