سیاوش سلیمانی طی روزهای اخیر و پس از مصاحبه رییس کل بانک مرکزی، بسیاری از کارشناسان از مصاحبه مذکور انتقاد کرده‌اند و برخی پیشنهاد کرده‌اند «مانند مرحوم دکتر نوربخش کم‌مصاحبه کنید و کمتر سخنرانی بفرمایید.» هرچند نگارنده نیز اعتقاد دارد فضا و زمانی که برای اعلام این موضع انتخاب شد بهتر بود فضایی رسمی‌تر و مناسب‌تر می‌بود اما وجود این مصاحبه‌ها و اعلام مواضع از سوی رییس‌کل علاوه بر اینکه مناسب ارزیابی می‌شود بلکه حتی به منظور ارتقای شفافیت و تسهیل تصمیم‌گیری‌ها ضروری است.
چه اینکه در اکثر اقتصادهای برتر دنیا جلسات منظمی برای اعلام آمار اقتصادی، سیاست‌های پولی و حتی پرسش و پاسخ برای روسای کل بانک مرکزی در نظر گرفته می‌شود.
اگر نظام ارزی کشور «شناور مدیریت شده» است یکی از ابزارهای این مدیریت همین موضع‌گیری و اعلام نظر است و اعمال این موضع‌گیری در مرحله بعدی تاثیرگذار است؛
چه بسا همین اظهارنظر هدف مورد نظر سیاست‌گذاران را تامین کند، همان گونه که در بسیاری از اقتصادهای دنیا به محض اعلام سیاستی جدید از سوی روسای کل بانک‌های مرکزی، بازار خود نسبت به این اظهارنظرها واکنش نشان داده و خود را اصلاح می‌کند.
در هر صورت یکی از حلقه‌های مفقوده در سیاست‌گذاری پولی و اقتصادی در کشور ما همچنان اطلاع‌رسانی شفاف و برخوردار از منطق قوی از کانال رسمی است که امید است با برگزاری منظم جلسات شورای پول و اعتبار و ترتیب دادن کنفرانس‌های مطبوعاتی منظم پس از آن کمک شایانی به این مهم ‌کند. باید گفت در مورد متغیرهای اقتصادی مختلف از جمله نرخ ارز، مهم‌تر از قیمت یا ثبات قیمت‌ها، «قابل پیش‌بینی بودن» آن برای فعالان اقتصادی است به گونه‌ای که امکان برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری بلندمدت برای فعالان اقتصادی اعم از واردکننده، صادرکننده، تولیدکننده و مصرف‌کننده وجود داشته باشد.
در این بین خطای دیگر در موضع‌گیری علیه سخنان
رییس کل، در اولویت قرار دادن منافع اکثریت در برابر منافع اقلیت و نتیجه‌گیری بر مبنای آن است غافل از اینکه حقوق و منافع بلندمدت همان قشر اکثریت در گرو تامین حقوق این اقلیت است. در چند روز گذشته موضع‌گیری‌ها و یادداشت‌های متفاوتی در برابر اظهارنظر رییس کل بانک مرکزی مبنی بر به کف رسیدن قیمت ارز مطرح شد؛ موضع‌گیری‌ها و اظهارنظرهایی که عمدتا اظهارنظر آقای سیف را تقبیح می‌کرد و آن را نادرست می‌دانست.لذا بر آن شدیم تا طبقه‌بند‌ی‌ای از این انتقادها کرده و پاسخی اقتصادی برای هر یک از آنها بیان شود. باشد که یا منتقدین در انتقادهای آتی خود منطقی قوی‌تر به کار برند یا در موضع خود نسبت به موضع رییس کل تجدیدنظر کنند. انتقادات وارد به آقای سیف در چند دسته قابل تقسیم‌بندی است.
آیا شما موافقید که نرخ مرغ از کیلویی ۳۰۰۰ تومان به قیمت دو سال گذشته یعنی ۱۰۰۰ تومان برگردد؟ حقوق و منافع (کوتاه‌مدت) اکثریت مصرف‌کنندگان در پایین بودن قیمت است بنابراین تعجبی ندارد که پاسخ افراد به این سوال مثبت باشد، اما به راستی آیا این تصمیم که چه بسا اقبال مردم را نیز با خود داشته باشد، تصمیم صحیحی است و به تامین منافع همین افراد منتهی می‌شود؟ پاسخ مسلما منفی است. پایین آمدن قیمت مرغ بدون در نظر گرفتن منطقی که قبلا به بالا رفتن آن منجر شده بود، تنها به ضرردهی و در نهایت ورشکستگی واحدهای تولیدکننده آن می‌انجامد؛ امری که با تضعیف عرضه در نهایت به نقض غرض همان مصاحبه‌شونده‌ها منجر می‌شود یعنی بالا رفتن قیمت در بلندمدت به قیمت‌های بالاتری از آنچه که بود.
پایین بودن قیمت ارز، توجیه اقتصادی صادرات را کمتر و واردات را به صرفه‌تر می‌کند. همچنین تراز تجاری غیرنفتی کشور را منفی‌تر می‌کند که این خود به معنای وابستگی بیشتر به درآمدهای نفتی خواهد بود.
(به گفته آقای عسگراولادی در ۶ ماهه ابتدای سال صادرات غیرنفتی ۱۸ میلیارد دلار و واردات ۲۸ میلیارد دلار بوده است. نگارنده همچون بسیاری دیگر از کسانی که نگران مصالح اقتصادی کشور هستند، نسبت به رفع تحریم‌های ظالمانه خوشبین اما نگرانم که این درآمد نفتی مجددا به جای آنکه به سرمایه‌گذاری و تولید منجر شود با تزریق به اقتصاد به مصرف‌گرایی دامن می‌زند. هرچند بسیار به تیم اقتصادی دولت تدبیر و امید خوشبینی بسیاری وجود دارد و امید می‌رود تا همان گونه که در این مدت کوتاه با تصمیمات صحیح در جهت رفع موانع اقتصادی و رونق گام برداشته‌اند در ادامه نیز در راستای اتخاذ سیاست‌های درست اهتمام ورزند.
برخی منتقدان گفته‌اند اظهارنظر دکتر سیف به تامین منافع سفته‌بازان منجر شده است. آنچه که بیش از هر چیز مطلوب سفته‌بازان و نوسان‌گیران و نامطلوب تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی است، همین نوسان است. نرخ ارز طی چند سال گذشته نوسانات شدید ۵۰ تا ۱۰۰ درصدی در ارزش خود را تجربه کرده است. مردمی که بارها و بارها به جهت کسب سود یا نقطه ارزش دارایی خود در سقف قیمتی اقدام به خرید و بعدا از ترس ضرر بیشتر و مجددا حفظ ارزش دارایی خود، اقدام به فروش در کف‌های قیمتی کرده‌اند، در صف می‌ایستند برای خرید و در صف می‌ایستند برای فروش! نرخ ارز همچون نتایج مسابقات ورزشی ملی در صدر اخباری قرار گرفته که روزانه آن را رصد می‌کنند. اگر بانک مرکزی متعهد به حفظ دامنه نوسان ارزهای خارجی باشد، نه تنها جذابیت نوسان‌گیری و سفته‌بازی از بازار ارز رخت برمی‌بندد بلکه فعالان اقتصادی و خانوارها هم بهتر برای فعالیت‌های بلندمدت خود برنامه‌ریزی می‌کنند.
ورود رییس کل در نوسانات غیرمنطقی کاهشی همان قدر پسندیده است که در نوسانات غیرمنطقی افزایشی. در هر دو صورت حذف این Overshootها به کاهش انحراف معیار نرخ ارز می‌انجامد که ارمغانی مثبت برای اقتصاد ملی است.
* مدیر سرمایه‌گذاری شرکت سبدگردان آسمان