بهنود دامغانی

مفهوم مزیت نسبی بر حسب شرایط و مکان تعریف خاصی دارد. اما در اقتصاد مزیت نسبی را اینطور تعریف می‌کنند که یک کشور نسبت به تولید یک کالای خاص دارای هزینه تمام شده کمتر و قیمت ارزانتر باشد. تمامی کشورهای توسعه‌یافته صنعتی براساس سیاست انتخابی، مزیت نسبی در تولید یک کالا را بررسی و با تدوین استراتژی نسبت به تولید و یا توسعه واحدها گام‌های اساسی برداشتند.

از سال ۲۰۰۱ به بعد یکی از صنایع مهمی که کشورهای دارای انرژی فسیلی آهنگ توسعه آن را تندتر کرده‌اند صنایع انرژی‌بر نظیر آلومینیوم، فولاد و مس است. کشورهای امارات، عربستان سعودی، ایران و بحرین خیز خود را برای توسعه صنایع انرژی‌بر به منزله داشتن ذخایر عظیم انرژی آغاز کرده‌اند. کشور جمهوری اسلامی ایران هم از این قافله عقب نمانده با یک استراتژی مدون از سوی ایمیدرو به دنبال جهش در تولید محصولات صنایع معدنی نظیر فولاد آلومینیوم، مس... است.

یکی از کالاهای مهم و اساسی که دولت به شدت تولید و توسعه آن را پیگیری می‌کند فولاد است چرا که ایران دارای مزیت نسبی در تولید این کالا است. وجود ذخایر عظیم، سنگ آهن، گاز و حتی زغال‌سنگ عزم دولت را برای تولید هرچه بیشتر این کالا جزم کرده است. ذوب‌آهن اصفهان، فولاد مبارکه و فولاد خوزستان بزرگترین فولادسازان دولتی و غیر دولتی ایران هستند که با داشتن ذخایر عظیم و کافی سنگ آهن انرژی اقدام به تولید فولاد می‌کنند. بنابراین ایران براساس یک سیاست انتخابی و گزینشی بر حسب داشتن مزیت نسبی توسعه فولاد را بیشتر از سوی نهادهای دولتی اجرایی کرده است. این تولیدکنندگان طبق قانون باید محصولاتشان در بورس فلزات عرضه کنند. رقبای دولتی‌ها، نهادهای خصوصی هستند که با شمش وارداتی گران اقدام به تولید فولاد می‌کنند.

چرا که بخش‌خصوصی تولید میلگرد را باید با شمش وارداتی که تنی ۵۷۰ دلار است تولید کند که در نهایت میلگرد را با هزینه تولید و حمل باید بالای ۶۵۰ دلار بفروشد اما ذوب‌آهن اصفهان با داشتن سنگ آهن ارزان، شمش را در داخل تولید و زیر ۶۰۰ دلار میلگرد را می‌فروشد. آیا در چنین شرایطی بخش‌خصوصی می‌تواند با دولتی‌ها در بورس فلزات رقابت کند؟

نکته حائز اهمیت این است که نرخ فولاد در بورس فلزات بر اساس نظام عرضه و تقاضا تعیین می‌شود. اما شرکت‌های دولتی با قیمت پیشنهادی پایین به نوعی ارزان‌فروشی می‌کنند تا با منابع مالی آن طرح‌های توسعه را با جدی به جلو ببرند اما در این میان بخش‌خصوصی به عنوان یک تولیدکننده ملی فدا خواهد شد چون با دو چالش جدی روبه‌رو خواهد شد یکی عدم عرضه در داخل (بورس فلزات) و دیگری مقابله با فولاد وارداتی. این دو مساله نهادهای خصوصی داخلی را با بحران مواجه کرده است. که تاکنون برای حل آن اقدام جدی صورت نگرفته است.

تولیدکننده خصوصی به دلیل رقابت نابرابر در بورس فلزات در حال ورشکستگی است دیروز مدیر عامل گروه ملی فولاد ایران در گفت‌وگو با یکی از خبرگزاری داخلی به بحران فعلی اشاره کرده است و می‌گوید اگر وضع به این شکل ادامه پیدا کند تولید فولاد در این مجتمع متوقف خواهد شد.

بحران‌زدایی از اوضاع فعلی از سوی بورس فلزات مهم تلقی می‌شود. چرا که این بورس با نظارت عالیه از بازی ناعادلانه با قیمت‌ها می‌تواند جلوگیری کند.