حیات دوباره صنعت فولاد آمریکا

علی غفوری

در کنفرانس و نمایشگاه بین‌المللی AISTECH که در ماه گذشته در آمریکا برگزار شد ۳۳۱مقاله و سخنرانی و ۶میزگرد ارائه شد و چهل کشور محصولات خود را به نمایش گذاشتند. در سخنرانی نخست یکی از استادان دانشگاه‌های آمریکا در خصوص پیشرفت‌های به دست آمده در خصوص انجماد مطالبی را ارائه کرد.

وی گفت: پیشرفت‌های به دست آمده در ریخته‌گری پیوسته برای تولد مینی‌میل ضروری بود که موجب تکامل ریخته‌گری بیلت و بلوم تا ریخته‌گری اسلب نازک و اخیرا نیز ریخته‌گری مستقیم مستمر در کارخانه مذکور شد. در حال حاضر که مجمع‌ها نیز صددرصد مجهز به ریخته‌گری پیوسته شده‌اند، نیاز به استفاده توام از ریخته‌گری و نورد از نظر افزایش بهره‌وری و کاهش هزینه تولید به مینی‌میل‌ها مزیتی

را بخشیده است.

در روز دوم به مشکلات صنعت فولاد آمریکا پرداخته شد. در همایش این روز مطرح شده در شرایط کنونی این صنعت نسبت به پنج سال گذشته فعال‌تر شده و در نتیجه سودآوری آن نیز ارتقا یافته است. این صنعت توانسته است با ادغامی که در آن صورت می‌پذیرد خود را در مقابل بحران‌های آن مقاوم‌تر کند. لازم است که موجودی انبارها به دقت کنترل شود. از میزان نیروی کار ۲۰درصد کاسته شده و تولید کنترل شده است مثلا میتال استیل در سال ۲۰۰۶ سه کوره بلند خود را تعطیل کرد اما عوامل دیگری مانند هزینه مواداولیه که صنعت کنترل کمی روی آن دارد وجود داشت.

صنعت فولاد در آمریکای شمالی هنوز متزلزل است ولی نه همانند بحران‌های گذشته، بخش تولیدات محصولات تخت عملکرد بهتری داشته و سودآور‌تر بوده است و برای نیل به این هدف حجم تولید تغییر یا افزایش نداشته است. به صورتی سنتی مجتمع‌های فولادسازی تمرکز بیشتری روی تولید داشته‌اند تا میزان سودآوری و این شرایطی بود که موجب منافع و سود برای مینی‌میل‌ها شد. یک کارشناس کارخانه مذکور می‌گفت که ۴۴درصد از کارخانه‌های آمریکایی تا سال ۲۰۰۱ تحت حمایت ماده ۱۱ ورشکستگی قرار داشتند و این شرایط از طریق حماقت مدیران به وجود نیامده بود بلکه از طریق عملکرد نامطلوب تجهیزات و بهره‌وری پایین به دست آمده بود. دویست‌هزار نفر در صنعت فولاد آمریکا در آن زمان به کار اشتغال داشتند و برای تولید یک تن فولاد به شمش تا هشت نفر ساعت زمان نیاز بود. امروزه این رقم به ۲-۱نفر در ساعت در مجتمع‌ها و زیر ۵/۰ برای مینی‌میل‌ها است.

تا حدی این نگرانی وجود دارد که شرکت‌های فولادسازی آمریکا به تصاحب شرکت‌های خارجی درآیند. زیرا بیش از نصف تولید فولاد در آمریکا توسط شرکت‌هایی صورت می‌پذیرد که مالکان آن خارجیان هستند. مهم‌ترین خریدی که اخیرا صورت پذیرفته است خرید شرکت کاندایی آمریکایی ایپسکو استیل توسط شرکت فولاد سوئدی AB است. این مثال خاص به عنوان ادغام مهم دو شکت عمده‌ای است که در زمینه تولید ورق ضخیم فعالیت دارند شناخته شده است اما نگرانی دیگر بر سر این است که شرکت SEVERSTAL روسیه به تدریج به خرید فولادسازی‌ها در آمریکا می‌افزاید که می‌توان به شرکت صنایع ROUGE اشاره کرد که در سال ۲۰۰۴ سهم قابل ملاحظه‌ای از یک مینی‌میل در دست احداث را خریداری کرد. نام این مینی‌میل جدید SEVE CORR است.

اما در خصوص ادغام نیز نگرانی‌هایی وجود دارد که با رشد بیشتر شرکت‌ها آنان می‌توانند دچار مشکلات زیاد بوروکراتیک شده و شرایط تصمیم‌گیری روان خود را که در ابتدا ضامن موفقیت آنان بود از دست بدهند. همانگونه که در گذشته موضوع بکارگیری نیروی انسانی جوان وعلاقمند مورد توجه قرار گرفت اگر دانشجویان بازدیدی از فولادسازی‌ها داشته باشند بدون شک محیط‌های کاری مورد توجه آنان قرار خواهد گرفت و صنعت فولاد را بعنوان شغل آتی انتخاب خواهند کرد. با وجود اینکه تصاویر دودکش‌های کثیف فولادسازی‌ها به تدریج به دست فراموشی سپرده شده است ولی این صنعت هنوز باید فعالیت زیادی برای زدودن این تصاویر از اذهان مردم داشت. اگر چه نسل جوان و امروزی برداشت دیگری از محیط کار دارند و آن اینکه انسان باید از محیط کار خود لذت برد و نه اینکه محیط کار را صرفا به خاطر زندگی کردن بپذیرند. مساله حمل‌ونقل فولاد از کارخانه به مشتریان موضوعی بود که سال گذشته مطرح شد.

در روز سوم مطرح شد که صنعت فولاد در اوج تحول خود بود و گام‌های راسخی در جهت خلق یک مدل واقعی تجارت پایدار برداشته و در ظرف سه سال گذشته سوددهی آن بهبود یافته است.

در حال حاضر از سرمایه منجر موثرتری استفاده می‌شود چون دستیابی به مواد اولیه بهبود‌ یافته، تحقیقات پیشرفت کرده به حفظ محیط زیست توجه مستمر شد و نیروی کار جوان را به‌کار می‌گیرند.

وظیفه انجمن آهن و فولاد آمریکا جذب نیروی جوان به این صنعت است و این انجمن در کنفرانسی اعلام کرد که میانگین سن نیروی کار در صنعت فولاد آمریکا ۵۲سال است. بودجه‌ای که در سال، ۲۰۰۸-۲۰۰۷ در اختیار این انجمن قرار داشته ۳۹۰هزار دلار است که بتواند فعالیت‌های تبلیغاتی خود را انجام دهد.

از ده دانشجوی فارغ‌التحصیل انجمن ۵دانشجوی آن مستقیم وارد صنعت فولاد خواهند شد. دو نفر به تحصیلات تکمیلی خود ادامه خواهند داد و وضع دو نفر آنان مشخص نبوده و یک نفر از این دو نفر به جای دیگری خواهد رفت.

مدیرعامل مذکور در سخنرانی خود مطرح کرد که دوره ۶۹-۱۹۵۰سال پررونق در آمریکا پس از جنگ بود که به دنبال آن کندی رشد و بعد از آن در سال ۱۹۷۴ شروع رکود بود که میزان تولید فولاد خام از ۱۴۰ به ۱۰۰میلیون تن در سال کاهش یافت. برخی طرح مارشال را مورد نکوهش قرار دادند چون موجب شد آلمان و ژاپن به صنایع پیشرفته فولاد دست یابند، برخی نیز توافقات کارگری بسیار سخاوتمندانه، مفاد خدمات‌درمانی پرهزینه و بازنشستگی سخاومتمندانه را سرزنش می‌نمایند.

کارشناسان مشکلات مجتمع‌های فولاد آمریکا را به این سه عامل و کندی در بازسازی پس از دوران جنگ نسبت می‌دهند. در سال ۱۹۶۹ برای تولید یک تن فولاد در یک مجتمع فولادسازی به ۱۰نفر در ساعت نیروی کار نیاز بود اما امروز و فقط به ۳-۲ نفر ساعت نیاز می‌باشد و مینی‌میل‌ها دارای بهره‌وری بالایی هستند. به عنوان مثال بهره‌وری در کارخانه Steel Dynamics در ابتدای سال ۱۹۹۳ حدود ۵/۱نفر ساعت در هر تن بود و در حال حاضر این رقم به ۲۹/۱نفر ساعت تن برای تولید محصولات تخت کاهش پیدا کرده است.

در این کنفرانس دولت آمریکا به دلیل نادیده گرفتن واردات مازاد و نرخ‌های تبدیل ارز ناعادلانه و نیز یارانه‌های که به بعضی از کارخانه‌ خارجی داده می‌شود تا صادرات ارزان داشته باشند مورد نکوهش قرار گرفت.

در آمریکا میزان تولید کوره‌های قوسی از مجتمع‌های فولادسازی در سال ۲۰۰۲ پیشی گرفته و در سال ۲۰۰۶ به ۵۷درصد رسید.

از خودراضی بودن مجتمع‌های فولادسازی عامل دیگر برای مرگ آنان در گذشته بوده که در مقابل چشم آنان مینی‌میل‌ها رشد قابل ملاحظه‌ای داشته‌اند: مینی‌میل‌ها توانستند از مرحله تولید میلگرد ساختمانی و مقاطع کوچک در دهه ۱۹۸۰ به تولیدکنندگان مقاطع سنگین، فولادهای کیفی و در نهایت به تولیدکنندگان محصولات تخت مبدل گردند به‌طوری که در سال ۱۹۸۹ اولین تولید تسمه فراره (csp) ماشین ریخته‌گری اسلب نازک مربوط به یک واحد تسمه گرم در نوکور؛ با استفاده از تکنولوژی آلمانی راه‌اندازی شد. پس از بازسازی چندین مجتمع فولادسازی که بالاجبار ‌باید اعلام ورشکستگی کرده و یا اینکه توسط سایر کارخانه خریداری شده و یا اینکه ادغام می‌شدند، این صنعت مجددا حیات تازه‌ای به‌خود گرفت. اما مرحله بازسازی هنوز خاتمه نیافته است. تولید مازاد و بیرحمانه توسط چینی‌ها که اکثر کارخانه‌ای آن از دولت یارانه دریافت می‌کنند و نیز با پایین نگهداشتن ارزش برابر یوان در برابر دلار که موجب افزایش صادرات شد توانست قیمت فولاد را به سقوط بکشاند. پس صنعت فولاد باید همواره پویا و رقابتی باقی بماند تا با این تهدیدات

مقابله نماید.

مقالات فنی

به‌طور کل در این بخش به تکنولوژی‌های جدید چندان اشاره‌ای نشد و بیشتر مقالات درخصوص بهبود فرآیندهای کنونی بود. اولین مقاله به فرایند مستقیم تسمه در کارخانه نوکور از سال ۲۰۰۳ اشاره گردید. این ورق‌ها به پهنای ۱۳۴۵ میلیمتر و ضخامت ۸/۱-۷۶/۰ میلیمتر تولید می‌شود. در مقاله دیگری به فناوری جدید تولید چدن در کوره بوته‌ای گردان اشاره گردید. این تکنولوژی توسط کوبه استیل ژاپن ابداع گردیده است.

در مطالعات دیگری که در کنفرانس به آن اشاره شد موضوع تولید گازهای گلخانه‌ای یا Co۲ بود که موجب آلودگی محیط‌زیست و افزایش مصرف انرژی می‌گردد. سال گذشته تقاضای انرژی در آمریکا ۱/۱درصد افزایش نشان می‌دهد که بیشترین مصرف مربوط به نفت و گاز طبیعی و ذغال بوده است.

نکته قابل توجهی که در کنفرانس درخصوص آلودگی محیط‌زیست مطرج شد این بود که نباید آلودگی را به تولید گاز Co۲ مربوط دانست بلکه فعالیت نقطه‌ای آفتاب عامل مهم این آلودگی است. شکی نیست که فعالیت خورشید روی آب و هوا تاثیر گذاشته و در نتیجه غلظت گازکربنیک را در جو افزایش می‌دهد و عموما این آلودگی را به کارخانه صنعتی خصوصا فولادسازی‌ها نسبت می‌دهند و در نتیجه اقدامات سیاسی را برای کنترل آن اتخاذ می‌کنند. شش مقاله دیگر به موضوعات کاهش گاز Co۲ از طریق کاهش مصرف انرژی و یا بازیافت آن اشاره کردند.

منبع - استیل تایمز