رقابتهای امروزی در بازار جهانی فولاد
بر خلاف شواهد موجود مبنی بر رشد مصرف فولاد در سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱، میزان رشد در ظرفیت تولید فولاد هنوز بیش از مصرف آن است.
درک رقابت در بازار امروز فولاد، قاطعانهترین عامل برای شناخت موقعیتهای جدید رشد محسوب میشود.
بر خلاف شواهد موجود مبنی بر رشد مصرف فولاد در سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱، میزان رشد در ظرفیت تولید فولاد هنوز بیش از مصرف آن است. هنوز میزان قابل ملاحظهای فوق ظرفیت تولید در بخش جهانی فولاد ملاحظه میشود که فشار زیادی بر سوددهی تولیدکنندگان وارد میآورد. این مساله با بحران بدهیهای کلان اروپائیان وخیمتر میشود که بالطبع اعتماد مورد نیاز برای حضور در بازار فولاد را در نیمه دوم سال ۲۰۱۲ کاهش داده است؛ به خصوص در زمینه رشد سرمایهگذاری در فرآیندهای تولید آن، که ترمز موثرتری در ساختارهای بزرگ صنعتی اروپا شده و میزان سرمایههای لازم برای طرحهای توسعه را به شدت کاهش داده است. پیچیدگیهای برونرفت از این بحران بسیار زیاد است، به خاطر اینکه هنوز به نظر میرسد افزایش ظرفیتهای تولیدی این کالا ادامه داشته باشد، چون بیانیههای سیاسی و احتیاطی از اقدام عاقلانه کاهش ظرفیتهای تولیدی جلوگیری میکنند، برای اینکه دولتها برای حفظ میزان اشتغال تحت فشار هستند تا به هر نحوی مشاغل مربوطه را حفظ کنند. زمانبندی کنترل تولید فقط تحت تاثیر مسائل سیاسی است. اگرچه فوق ظرفیت تولید امروز مهمترین عامل رقابت است، ولی عوامل دیگری نیز در این امر تاثیرگذار خواهند بود.
عوامل موثر بر رقابتهای امروزی در بازار جهانی فولاد
۱) انتقال به بازارهای تداخلی
تولید فولاد از یک اقتصاد بالغ و کامل به یک اقتصاد تداخلی انتقال مییابد. دورنمای چشمگیری برای رشد بازار داخلی وجود ندارد، ضمن اینکه تهدیدهای بیشتری برای رقابت بین بازیگردانهای فولاد که ردپای آنان در بازارهای اروپا و آمریکا مشاهده میشود، وجود خواهد داشت. اروپا و آمریکا هر دو در GDP و رشد صنعتی ضعف نشان دادهاند، به طوری که GDP آنها در ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ رشدی کمتر از ۲ درصد داشته و خواهد داشت، در حالی که رشد چین و هندوستان به ترتیب ۹ و ۵/۷ درصد برای سال ۲۰۱۲ پیشبینی میشود. صنایع فولاد هندوستان سعی در جذب هرچه بیشتر سرمایهها برای افزایش تولید دارد. در چین، هم اکنون نیز میزان قابل ملاحظهای مازاد تولید دارند. ظرفیت تولید فولاد خام در چین تا پایان ۲۰۱۲ به نظر میرسد از ۸۴۰ میلیون تن بگذرد که از مصرف ۶۸۸ میلیون تنی چین ۲۲ درصد بیشتر خواهد بود.
۲) رشد نوسانات در بازار و فشار محدودیتها
برای تولیدکنندگان فولاد، نه تنها کیفیت تولید به خاطر بازارهای توسعهای و تداخلی به میزان قابل ملاحظهای متغیر است، بلکه یکی از عوامل مهم فرار از تولید مرغوب قیمت مواد اولیه است. کمبود مواد اولیه در بازار سبب شده تا تامینکنندگان قراضه، سنگ آهن و کک متالورژی تاثیر زیادی در مکانیزم قیمتگذاری داشته باشند و فروش خود را از قراردادهای سالانه به دورههای کوچکتر کاهش دهند. این موضوع مسائل رقابتی فوقالعادهای برای تولیدکنندگان فولاد به وجود آورده است، چراکه اکنون باید با کمبود مواد اولیه در بازار مبارزه کنند و باید توانایی مقابله با تغییرات قیمت را نیز داشته باشند.
در دو سال گذشته، هرگونه ثبات قیمت فولاد تولیدکنندگان سنگ آهن را بر آن داشته تا قیمتهای خود را برای معاملات بعدی افزایش دهند و به هر حال عکس آن امکانپذیر نبوده است، یعنی تولیدکنندگان فولاد نمیتوانند افزایش قیمت سنگ معدن را به مصرفکننده نهایی انتقال دهند، چون بازار نهایی است که تعیینکننده قیمت فولاد است.
۳) کمبود چالاکی عملیاتی
طبیعت خاص تولید فولاد و همچنین سرمایهگذاری سنگین در تولید آن باعث میشود که این صنعت فاقد قدرت تطبیق سریع با شرایط روزمره بازار باشد. از زمان بحران جهانی اقتصاد در سالهای ۲۰۰۹-۲۰۰۸، غلطکهای نورد فولاد با ظرفیتی بیش از نیاز بازار تولید داشتند که به طور ناگهانی تقاضا با افت شدیدی روبهرو شد و در نتیجه باعث شد مقاطع فولادی فوق ظرفیت مصرف تولید و به بازار عرضه شوند. بهرغم همه تلاشها کماکان فاصلهای بین نوسانات بازار و تطبیق تولید با درخواستهای بازار وجود دارد، چراکه هنوز بعضی مقاطع فولادی بیشتر از میزان مصرف آنها تولید میشوند.
۴) نیازی برای مدلسازی توسعه و استنتاج بازار
برای چند دهه، محدودیتهای نهایی را غلطکهای نورد فولاد تعیین میکردند. دارندگان کارخانههای نورد هم قدرت خرید خود را بر تامینکنندگان فولاد خام تحمیل میکردند و هم قیمت نهایی فروش را برای بازار و مصرفکنندگان تعیین میکردند. در سالهای اخیر، به هرحال، بیشترین قدرت در تعیین قیمت را مصرفکنندگان نهایی از یکسو و تامینکنندگان مواد اولیه به ویژه سنگ آهن، قراضه و کک از سوی دیگر در دست دارند. به عنوان عکسالعمل بر این تغییرات، تولیدکنندگان فولاد باید مدلهای تجاری خود را با به کارگیری توانایی در تغییر تولید ترمیم نمایند. با اعمال تغییرات در سبد تولید هرچه بیشتر بر روی مشتریان نهایی خود تمرکز داشته باشند و برای کاهش قیمت نوآوری در فرآیند داشته باشند.
چگونه تولیدکنندگان فولاد میتوانند برای رشد رقابت کنند؟
برای روبهرو شدن با این رقابتها و دستیابی به موفقیت در اقتصاد جدید، پیشنهاد میشود فولادکاران روی چهار مورد زیر بیشتر تمرکز داشته باشند.
ارزش گذاری به مشتریان
عدم قطعیت اقتصادی همراه با پیشبینیهای ضعیف افزایش مصرف، به این معنی است که تولیدکنندگان فولاد باید روشهای جدیدی را برای شتاب بخشیدن به افزایش درآمدهایشان در نظر داشته باشند، برای اینکه تواناییهای خود را به حداکثر برسانند، باید سبد کالایی خود را پر محتواتر کنند، کالای با سود بیشتر را در اولویت تولید قرار دهند و بازاری را هدف قرار دهند که در آن بهتر میتوانند رقابت کنند. اگر بازار دچار افزایش قیمت ناگهانی شد باید سعی کنند مشتریان قدیمی خود را به هر ترتیب حفظ نمایند.
رقابت در هزینهها
در دو سال گذشته، کاهش قیمت تمام شده یکی از بزرگترین مسائل روز دنیا شده است. برای اینکه شرکتها بتوانند در رقابت باقی بمانند، تولیدکنندگان فولاد خود را با استراتژیهای مختلفی منطبق میکنند و از جمله توسعههای عمودی، عبور از فشار هزینههای تولید، تولید مشتقات فولاد و بهینهسازی سرمایه گذاری در مقولههای فولاد از این راهکارها هستند.
چالاکی عملیاتی
توانمندیهای واقعی یک تولیدکننده فولاد براساس بازاری که میتواند به دست آورد، سنجیده میشود. میزان رشد با توانایی تولید و تنوع تولیدات و خدماتی که میتوان به مشتری عرضه کرد و از رقبا پیشی گرفت سنجیده میشود. سرعت و دقتی که یک تولیدکننده فولاد میتواند برای تغییر تولید نشان دهد به عنوان چالاکی عملیاتی محسوب میشود. برای این منظور تولیدکنندگان فولاد باید روی بهبود روشهای تولید و حتی تامین مواد اولیه مورد نیاز و زنجیره تولید تمرکز داشته باشند و به علاوه مدیریت فوقالعادهای روی تغییر ظرفیتهای تولیدی داشته باشد.
اعتماد سازی برای سهامداران
متاسفانه عقبگردهای اقتصادی در سالهای اخیر باعث شده ریسکپذیری در سرمایهگذاری مورد مطالعه و دقت بیشتری قرار گیرد و اعتماد کردن، نقطه نهایی همه تصمیمگیریها باشد. در خلال بحران اقتصادی، بسیاری از روشهای مدیریت ریسک به خطا رفته و مردود شدهاند، به طوری که امروزه اعتمادسازی سهامداران (سرمایهگذاران) از همیشه اهمیت بیشتری یافته است و مدیران باید فرآیندهای جدیدتری برای کاهش ریسک تعریف کنند و روشهای از قبل پیشبینی شده برای مواجه شدن با ریسکهای احتمالی را کاملا مورد بررسی قرار داده باشند. ریسکهای احتمالی که در صنایع فولاد باید تعریف و تشریح شوند، میتوانند شامل ریسکهای سیاسی، اقتصادی، نوسانات بازار، خطرات عملیاتی و سرمایهای باشند.
یک پیشبینی احتیاطی تا اواخر ۲۰۱۲
پیشبینیها برای مصرف فولاد تا اواخر ۲۰۱۲ به خاطر عدم اطمینان در بازارهای سرمایهگذاری و عقبنشینیها در این مورد کماکان با احتیاط باید صورت گیرد. مصرف جهانی فولاد به نظر میرسد باز هم افزایش یابد، اگرچه با نرخ رشدی بسیار اندک. رشد با دو سرعت مختلف قابل بررسی خواهد بود، یعنی هم کشورهای توسعه یافته را در نظر گرفت و هم اقتصاد سایر کشورها که به هرحال از دیدگاه جهانی تداخل خواهند داشت. به نظر میرسد رشد صنایع فولاد ۵/۲ درصد در اروپا و ۵ درصد در تجارت آزاد آمریکایشمالی باشد. اختلاف تولید و مصرف فولاد در چین به تنهایی میتواند بقیه قسمتهای جهان را بینیاز کند. اقتصاد فولاد در سایر کشورها از جمله هند، روسیه، برزیل و کره جنوبی نیز کماکان رشد خواهد داشت. در هند، به هرحال، مصرف فولاد در بخشهای محلی وضعیت مناسبتری را رقم خواهد زد چون به نظر میرسد هند از بقیه کشورها بهتر عمل کرده است. فوق ظرفیت تولید کماکان ادامه خواهد داشت، چون با استدلالهای سیاسی دولتی که ظاهرا مسائل کوتاهمدت را در نظر نمیگیرند، تولید فولاد در کشورهای در حال توسعه با سرعت زیادی در حال رشد است. پس تولیدکنندگان فولاد باید در همسو شدن با تغییرات بازار به چابکی تصمیمگیری و اقدام کنند. این منظور با تکنولوژیهای بهبود یافته، ساختار هزینههای کمتر، توسعههای عمودی و مشارکت با مصرفکنندگان اصلی مقدور میشود.
وضعیت فولاد ایران
به رغم اینکه هنوز تولید فولاد خام و همچنین مقاطع فولادی در ایران به میزان جهانی نرسیده و واردات فولاد یکی از دغدغههای مسوولان است، در حالی که سنگ آهن خام جزو صادرات کشور است، اما مطالب فوق برای تولیدکنندگان فولاد ایران به ویژه در بخش خصوصی قابل استناد بوده، راهکارها و پیشنهادهای ارائه شده مصداق خواهد داشت.
گرد آوری و ترجمه: جلیل اوحدی
مدیرعامل شرکت اصفهان دُر
ارسال نظر