گفتوگوی «دنیای اقتصاد» با مهندس ابراهیم جمیلی، عضو هیات رییسه اتاق بازرگانی و صنایع و معادن
بورس کالا باید فعالتر عمل کند
طیبه شهبازی- افتوخیز قیمت ارز طی ماه گذشته و مشکلات پیشروی فعالان حوزه صنعت و معدن بهانهای شد تا گفتوگویی داشته باشیم با مهندس ابراهیم جمیلی، عضو هیات رییسه اتاق بازرگانی و صنایع و معادن که بخشی از آن را میخوانید: تحلیل شما از وضعیت کنونی نوسانات نرخ ارز و تاثیر آن بر روی بازار چیست؟
نوسان نرخ ارز در دنیا امری طبیعی است، اما در کشور ما در ده سال گذشته نرخ ارز را به صورت مصنوعی پایین نگه داشتیم و دلیل مان هم این بود که میخواستیم ارزش پول ملی را حفظ کنیم، در حالی که میزان تورمی که در کشور حاصل میشد، خیلی بالاتر از این قضیه بود. نتیجه این شد که مزیتهای صادراتی خود را از دست دادیم.
دومین ایراد این بود که واردات ارزانتر از تولید شد، یعنی هزینههای تولید به علت تورم، افزایش دستمزدها و قیمتها، بالا رفت در حالی که دلار ثابت بود و کالای خارجی راحتتر وارد میشد و ما باز در چند سال گذشته شاهد ورود کالاهای بیکیفیت خارجی بهخصوص چینی بودیم. در صورتی که اگر یک رابطه درست بین تورم و قیمت ارز برقرار میشد، شاید به این شرایط نمیرسیدیم.
در نهایت هم دیدیم که ارز وقتی که کمی رها شد، جهشی به سمت بالا کرد. این جهش به سمت بالا هم باز به سود ما نبود، چرا؟ به دلیل اینکه التهابی را دراقتصاد کشور به وجود آورد و کسانی که کالا داشتند کالایشان را نمیفروختند، به دلیل اینکه قیمت هر روز بالا میرفت. کسانی هم که میخواستند کالا بیاورند، باز دچار مشکل بودند؛ چون نمیتوانستند ارز تهیه کنند. در نهایت بعد از مدتی کالا در بازار با کمبود مواجه شد و حالت روانی این موضوع اثر منفی دارد. ما باید تعادلی را در اینجا ایجاد میکردیم که متاسفانه بانک مرکزی نتوانست نقش واقعی خودش را ایفا بکند و شاهد این بودیم که بین ارز رسمی و ارز آزاد یک گپ حدود هفتصد تومانی پیدا شد و این باعث یک نوع رانت شد. باید جلوی این موضوع گرفته شود. علی الاصول باید سیاستهای ارزی به سوی یک قیمت متعادل و ارز تک نرخی برود، چون ارز دو نرخی و سه نرخی مشکلات موجود را حل نمیکند و بیشتر آن را تشدید خواهد کرد، چرا که اولا رقابتی بودن بازار را کم میکند و در نهایت کسانی که به این ارزها دسترسی دارند حاکم بازار میشوند و سودهایی که میبرند دیگر هیچ عدد و رقمی به آن تعلق نمیگیرد.
اثرات منفی تغییرات نرخ ارز مخصوصا بر تولیدکنندگانی که با صادرات و واردات سروکار دارند مشهود است. شما به عنوان یک فعال معدنی از چه ناحیهای از این نوسانات تاثیر گرفتهاید؟
آنهایی که کارهای معدنی میکنند اگر کالایشان صادراتی باشد و نرخ ارز هم بالا برود به سودشان است. اما آنهایی که کالایشان صادراتی نباشد به شدت زیان خواهند دید، به دلیل اینکه بازارهای داخلی تابع پارامترهای بینالمللی هستند. ولی علی الاصول ما باید از قیمتهای جهانی تبعیت کنیم تا به سوی تولیداتی برویم که در آنها مزیت داریم. ما در کشورمان در یک سری از صنایع سرمایهگذاری کردهایم که شاید در آنها مزیت آنچنانی نداشتهایم. ولی به عقیده من معدن یکی از آیتمهایی است که ایران مزیت خوبی در آن دارد و ما باید به سوی سرمایهگذاری در معادن و مواد معدنی برویم. ما باید تلاش کنیم که خام فروشی را کم کنیم و بیشتر مواد معدنی را فرآوری کنیم، چون ارزش افزوده در فرآوری مواد معدنی است و قادر است منابع ارزی کشور را تقویت کند.
منظورتان این است که سرمایهگذار بخش معدن باید از آینده سرمایهگذاری که میکند مطمئن باشد اما در شرایط فعلی این کار سختی است ؟
تقریبا همین حالت را دارد، وقتی که نرخ ارز نوسان دارد بازار تابع احساسات میشود، یعنی کسی سرمایهگذاری بلندمدت نمیکند، چرا که مثلا خرید و فروش سکه یا ارزمی تواند برایش سودآوری بیشتری داشته باشد و این یک کار تولیدی و اشتغال زا و پایدار نیست. ما شاهد این بودیم که بعد از انقلاب گاهی اوقات قیمت مسکن متورم میشد یا روی خودرو، سکه یا بورس سرمایهگذاریهایی صورت میگرفت که بیشتر حباب ایجاد میکرد و مولد نبود. این موضوع همچنان وجود دارد و اگر مشکلات تولیدی برطرف نشوند ادامه خواهد یافت. باید پولهای سرگردان به سوی سرمایهگذاریهای مولد سوق بدهیم و یکی از منابع سرمایهگذاری در کشور ما معادن است و توسعه معادن با گرایش به ایجاد ارزش افزوده راهکار مهم ارزآوری است.
آیا بورس کالای ایران قابلیت آن را دارد که محصولات معدنی خصوصا آن دسته که پایه فلزی هستند در آن رشد کنند؟
بورس کالا هنوز نوپاست و البته کارهای خوبی در آن صورت گرفته، ولی اشکالاتی در آن وجود دارد که باید زمان بگذرد تا ما بتوانیم این اشکالات را برطرف کنیم. اولا بورس کالای ما چه بورس فلزات، چه در بخش پتروشیمی چه سایر کالاهایی که هنوز در بورس عرضه نمیشود باید شفافیت داشته باشد، این برمیگردد به میزان تولیدی که داریم و میزان واردات و صادراتی که ما میتوانیم داشته باشیم. اگر خودمان را با بازارهای جهانی و بازارهای منطقهای هماهنگ کنیم، قطع یقین میتوانیم بورس سالمی داشته باشیم ولی اگر بیاییم مخصوصا در این نوسانات ارزی، قیمت ارز را مرجع بگیریم یا بین ارز آزاد و ارز مرجع اختلافی به وجود بیاوریم که رانت ناشی از آن به فلج کردن تولید بینجامد، مشکلات لاینحل میمانند. ما تلاشمان باید این باشد که یک استراتژی کلی داشته باشیم که به سمت بازارهای رقابتی برویم و اینکه بورسمان را بورس منطقهای بکنیم این مزیت را دارد که در برخی کالاها بورس منطقهای باشد و عامل و تعیین کننده در فروش کالا بشود. حتما هم دلیلی ندارد که ما اگر بخواهیم بورس منطقهای کالای خاصی باشیم، تولیدکننده عمده آن باشیم. ما باید بتوانیم با جذب سرمایهگذارها و مرکزیت دادن به بورس این کار را انجام دهیم.
در شرایط فعلی با مقایسه بورس ایران با بورسهای جهانی و وضعیت سرمایهگذاری خارجی در ایران، به نظر شما این کار عملی است؟
ما شرایط خاصی داریم - چه در بورس اوراق بهادار و چه در بورس کالا- بحث تحریم ها، بحث گشایش ال سی و ورود و خروج ارزهای خارجی همگی محدودیتهایی هستند که برای ما قائل شده اند که تمام این موارد جلوی توسعه بازارهای ما را میگیرد ولی در نهایت همیشه اینطور نخواهد ماند. ما باید زیرساختهای خودمان را درست کنیم و بورس یکی از زیرساختها و یکی از شاخصهای توسعه هر کشوری محسوب میشود. باید بورس کالا در کشور ما تقویت شود. هر چقدر بازار کالای ما تقویت شود باعث ورود سرمایههای جدید و شفاف شدن شرکتها میشود. به هر صورت قانون سرمایهای که الان وجود دارد باعث شده که شرکتها مخصوصا در بحثهای مالی شان یک سری اطلاعات را به صورت شفاف در اختیار سهامداران قرار دهند، این باعث میشود که سهامدار اگر بخواهد سهمی را بخرد یا بفروشد یا کالایی را بخرد یا بفروشد، اطلاعات لازم را داشته باشد.
نکته مهمی که مطرح است قیمت تمام شده محصولات معدنی خصوصا فلزات است. شما این قیمت تمام شده را در مقایسه با محصولات وارداتی و مواد اولیه معدنی که وارد میشوند چطور مقایسه میکنید؟
عمده محصولات بورس در کشور ما محصولات فلزی است که یا آهنی است یا فلزات رنگی مثل آلومینیوم و مس یا فرآوردههای پتروشیمی را در بازار کالایی بورس داریم. در بورس فلزات باید تلاش کنیم همزمان با عرضه تولیدات داخلی مان بتوانیم کالاهای وارداتی را هم در بورس عرضه کنیم. اصلا یکی از فلسفههایی که مواد پتروشیمی در بورس عرضه شد این بود که به کارخانهها کمک کند تا مواد اولیه خود را با قیمتی شفاف بخرند، ولی متاسفانه ما در حال حاضر کارخانههای یو پی وی سی به عنوان یک نمونه در تامین موادشان مشکل دارند، چرا که حجم بالای عرضه پتروشیمی با استقبال زیاد تقاضاکنندگان که توان خرید ندارند مواجه میشود و در نهایت محصول به دست بنکداران میرسد که این رویه به افزایش قیمتها حتی فراتر از فوب خلیج فارس منجر خواهد شد. این مشکلات نیازمند تمهیداتی در آییننامههای عرضه محصولات در بورس است تا بر اساس آن واحدهای کوچک و کارخانههای مصرف کننده بتوانند فرآیند استاندارد تقاضا را پشت سر بگذارند. بحثی که در بورس کالا وجود دارد این است که عمدتا کالا به صورت نقدی معامله میشود و خود این موضوع با توجه به اینکه تعداد زیادی از واحدهای تولیدی سرمایه در گردششان مشکل دارد، نمیتوانند در بورس فعال باشند. به عنوان یک راهکار ما باید به سمت عقد قراردادهای سلف برویم یا اینکه بتوانیم ال سی داخلی را درست انجام دهیم.
با توجه به مشکلاتی که تا اینجا عنوان کردید، روند فروش و عرضه محصولات معدنی را در بورس چطور ارزیابی میکنید؟
بورس کالای ما بورس جوانی است و نباید انتظار داشته باشیم که عملکردی همچون بورسهای اروپایی یا مثلا بورس ژاپن داشته باشد که سابقه چند صد ساله دارد. باید قبول کنیم که در هر صورت تحریمهایی که وجود دارد مشکلاتی را برای ما به وجود آورده است.
به هر حال ایجاد بورس کالا میتواند به رونق اقتصادی کمک کند، هر چند مشکلاتی در این بین نیز وجود دارد. در حال حاضر، مراجعه کنندگان به بورس کالا یک عده خاصی هستند و هنوز بورس ما پذیرای عامه مردم نیست، البته کالاها نیز عمومی نیستند. لازم است مسوولان تلاش کنند که هم فروشندگان و هم خریداران در بورس بیشتر حضور داشته باشند. به عقیده من یکی از کارهایی که بورس کالا میتواند انجام دهد برگزاری نشست با کسانی است که میتوانند در بورس فعال باشند. نظرخواهی از این افراد و آسیبشناسی عدم حضور بسیاری از فعالان اقتصادی غایب از بورس یک راهکار موثر است. به عقیده من الان بورس کالا آنقدر که باید جذاب باشد نیست. اما میتواند چه در بحث فروشندهها و چه در بحث خریداران، جذبکننده تعداد زیادی از افراد باشد. در حال حاضر بورس اوراق بهادار تقریبا در تمام استانها بورس منطقهای دارد و این باعث شده که فرهنگ سهامداری گسترش زیادی پیدا بکند. اما این فرآیند هنوز در مورد بورسهای کالایی انجام نشده و البته شاید توجیه هم نداشته باشد.
ما در حال حاضر در کشور با رکود مواجه هستیم و در نتیجه آن محصولاتی مثل آلومینیوم و مس و... ممکن است با افت تقاضا مواجه شوند. ولی در ایران برخلاف آنچه انتظار میرود، قیمتها کاهش پیدا نمیکنند. این تناقض را چگونه میتوان حل کرد؟
این اتفاقات در حوزه قیمتی به آن دلیل میافتد که ما به بورسهای جهانی آنطور که باید وصل نیستیم.
وقتی در دنیا قیمتها افزایش مییابد، ما هم قیمتها را بالا میبریم، اما وقتی که عکس این اتفاق در جهان میافتد چون ما خریدهای اولیه خود را با قیمتهای بالا انجام دادهایم، حاضر نیستیم که قیمت را پایین بیاوریم. این باعث میشود که مصرف کننده و خریدار آسیب ببیند. باید تلاش کنیم و قبول کنیم که ما در دهکده جهانی حضور داریم. به غیر از یک سری محصولات استراتژیک که بیشتر مواد غذایی است و دولت میتواند در آن دخالت داشته باشد، بقیه محصولات را باید تابع قیمتهای جهانی کنترل کرد. باید تلاش کنیم که قیمتهای جهانی را حفظ کنیم تا مزیتهای ما در بحث صادرات از بین نرود. اگر دنیا رونق اقتصادی داشته باشد قیمتها افزایش مییابد و این موضوع در صورت حذف یا تقلیل ارتباطات بورسهای داخلی با جهان، قیمتهای داخلی را نیز بر هم میزند. رکود چین در حال حاضر بر قیمت محصولات به خصوص فلزات اثر میگذارد و این به معنای ارتباطات جهانی بازارها است. برعکس این موضوع در شرایط رونق اقتصادی در دنیا اتفاق میافتد که در نتیجه آن قیمتها پایین خواهد آمد.
ارسال نظر