در نگاهی به تحلیل داینامیک بازار طی هفتههای اخیر مشخص شد
خارج شدن ابتکار عمل بازار فولاد منطقه از دست ایرانیها
همانگونه که قبلا پیشبینی شده بود، ایران به بازیگر اصلی بازار شمش در منطقه دریای سیاه مبدل شده است، اما متاسفانه نگرانیها در مورد واگذاری قدرت چانه زنی به طرف مقابل نیز به تدریج شکل گرفته است و خریداران ایرانی نه به عنوان تعیینکنندگان شاخص بهای فولاد در منطقه بلکه به اهرمی در دست تولیدکنندگان فولاد برای افزایش بهای شمش خام مبدل شدهاند. زمزمههایی در مورد تغییر شرایط بازار ایران طی چند روز اخیر موجب دریافت سفارشهایی از جانب واحدهای ایرانی به تامینکنندگان روس، اوکراین و قزاقستان شده است که به تعبیری «تحولی بسیار جدی در بازار» قلمداد میگردد.
همانگونه که قبلا پیشبینی شده بود، ایران به بازیگر اصلی بازار شمش در منطقه دریای سیاه مبدل شده است، اما متاسفانه نگرانیها در مورد واگذاری قدرت چانه زنی به طرف مقابل نیز به تدریج شکل گرفته است و خریداران ایرانی نه به عنوان تعیینکنندگان شاخص بهای فولاد در منطقه بلکه به اهرمی در دست تولیدکنندگان فولاد برای افزایش بهای شمش خام مبدل شدهاند. زمزمههایی در مورد تغییر شرایط بازار ایران طی چند روز اخیر موجب دریافت سفارشهایی از جانب واحدهای ایرانی به تامینکنندگان روس، اوکراین و قزاقستان شده است که به تعبیری «تحولی بسیار جدی در بازار» قلمداد میگردد.
بر اساس بعضی از گزارشات، واحدهای روسی به یک توافق ضمنی دست یافتهاند که کف قیمتی سفارشات تولیدی ماه جولای (ارسال در ماه آگوست) حدود 700 دلار در بندر انزلی خواهد بود.
چرا؟
الف: تقاضا از جانب واحدهای ایرانی طی 6 ماه گذشته کاهش زیادی داشته است. در واقع با انجماد قیمت در بورس کالا و الزام واحدهای نوردی به قیمتگذاری در یک نقطه خاص طی این دوره زمانی تقاضا فشرده شد. فشردن یک فنر و فشرده نگه داشتن آن برای چند ماه موجب کاهش نیروی نهفته در آن نخواهد شد. واحدهای نورد به هر حال باید به ظرفیت واقعی خود برگردند و این واحدها در حال حاضر برای تامین شمش مورد نیاز خود به خارج وابسته هستند. طبیعی است که تغییر یک باره شرایط موجب افزایش شدید حجم تقاضا از جانب واحدهای ایرانی میشود. ب: باید به این موضوع توجه کنیم که در شرایط کنونی تنها تقاضای بزرگ در منطقه، تقاضای ایران است، اما این تقاضا از جانب واحدهای مختلف ارسال میشود، به عبارت دیگر واحدهای ایرانی برای خرید شمش با یکدیگر به رقابت میپردازند. هیچ معیار یا خط قرمز مشخصی برای تعیین بهای شمشی که به ایران وارد میشود، وجود ندارد.
د: عوارض واردات شمش در ایران صفر است. البته واردکنندگان ایرانی سود بازرگانی و همچنین مالیات بر ارزش افزوده متعلق به محمولات خود را پرداخت میکنند، اما بابت واردات خود عوارضی نمیپردازند. آیا عدم پرداخت عوارض موجب کاهش بهای پیشنهادی صادرکنندگان میشود؟ متاسفانه خیر. صادرکنندگان بهای پیشنهادی خود را متناسب با شرایط بازار هدف تغییر میدهند. در واقع فرمول تعیین بهای محمولات صادراتی بر اساس هزینه تولید به علاوه سود تولیدکننده نیست، بلکه حداکثر قیمتی است که خریدار قادر به پرداخت آن است و دقیقا به همین دلیل است که بهای صادراتی میلگرد و شمش تولیدی CIS برای خریداران ایرانی کم و بیش روی یک نمودار قرار میگیرد.
چه باید کرد؟
برای خروج از شرایط فعلی متاسفانه هیچ نسخه معجزهآمیزی وجود ندارد به جز افزایش سریع حجم تولید فولاد. احتمالا تعجب خواهیم کرد اگر بدانیم بالاترین رقم صادرات غیرنفتی کشور در سال گذشته مربوط به سنگآهن و بالاترین رقم وارداتی مربوط به شمش فولادی بوده است. عدم وجود عوارض بازدارنده، تولیدکنندگان سنگآهن را به سمت صادرات این محصول سوق میدهد، از سوی دیگر واحدهای نوردی چارهای ندارند به جز اینکه شمش مورد نیاز خود را از طریق واردات تامین کنند. هیچکس نمیتواند از تولیدکنندگان فولاد در منطقه CIS انتظار بازی شرافتمندانه را داشته باشد و در واقع کمی سادهاندیشی خواهد بود اگر تصور کنیم آنها ابتکار عمل در زمینه تعیین قیمت شمش را به خریداران ایرانی واگذار میکنند؛ بنابراین به نظر میرسد در حال حاضر باید تمرکز خود را از شرایط موجود در بازار به سمت حذف گلوگاههای تولید و جهش در حجم تولید فولاد معطوف سازیم.
منبع: Middle East Steel Dynamic - MESD
* تحلیلگر بازار فولاد
ارسال نظر