بورس نفت ایران، جنگ پترو دلار
براساس تاکید ماده ۹۵ برنامه سوم و ماده ۱۵ برنامه چهارم توسعه مبنی بر راهاندازی بورسهای کالایی، تاکنون بورس کالای محصولات فلزی، پتروشیمی و کشاورزی در کشور راهاندازی شده و در حال حاضر مشغول فعالیت هستند.
مهدی آزادواری*
براساس تاکید ماده ۹۵ برنامه سوم و ماده ۱۵ برنامه چهارم توسعه مبنی بر راهاندازی بورسهای کالایی، تاکنون بورس کالای محصولات فلزی، پتروشیمی و کشاورزی در کشور راهاندازی شده و در حال حاضر مشغول فعالیت هستند. اما تاسیس بورس نفت به دلیل حساسیتهایی که برانگیخته، تا این زمان عملیاتی نشده تا اینکه اخیرا با تاکید ریاست جمهوری ایران مقرر شده است تا در ۱۲ فروردین ماه ۱۳۹۰ این مهم اجرایی شود.
این دستور از سوی وزارت امور اقتصادی و دارایی به سازمان بورس ابلاغ شده است، بر همین اساس با توجه به عرضه موفقیتآمیز فرآوردههای نفتی و پتروشیمیدر بورس کالای ایران و شفافیت بازار این محصولات، بورس کالا و شرکت ملی پخش و پالایش مامور آمادهسازی زیرساختهای بورس نفت در کیش شدند.
با راهاندازی این بورس، نفت خام و کلیه مشتقات آن در صورت پذیرش در بورس کالا عرضه خواهند شد. فاز نخست معاملات محصولات پتروشیمیو فرآوردههای نفتی در بهمن ماه ۱۳۸۶ در تهران راهاندازی شد. متعاقب آن، معاملات رینگ صادراتی فرآوردههای نفتی پتروشیمینیز در آبان سال گذشته در جزیره کیش مورد بهرهبرداری قرار گرفت و با ورود نفت کوره و پس از آن نفت خام، ایران صاحب یک بورس نفت بینالمللی خواهد شد. از اوایل سال ۸۳ که بحث ایجاد بورس نفت مطرح شد، طبق دستور وزیر نفت، عاصمیپور، مسوول مطالعه و راهاندازی آن شد. در همین راستا، کمیتهای فنی و تخصصی هم برای راهاندازی بورس نفت تشکیل شد. سپس مطالعات بورس نفت کشور با مشارکت یک کنسرسیوم بینالمللی شروع و تفاهمنامه راهاندازی آن در اردیبهشت سال ۸۴ امضا شد. موافقت اصولی برای راهاندازی بورس نفت، پتروشیمیو گاز نیز در تاریخ سوم مرداد سال ۸۴ از طرف شورای عالی بورس صادر شد. این موافقت اصولی بدین معنا بود که بورس نفت ایران میتوانست وارد فاز عملیاتی و اجرایی شود، هرچند این مهم تاکنون اتفاق نیفتاده است. تا این تاریخ، دلیل عدم راهاندازی بورس نفت ایران، دلایل سیاسی و اقتصادی و مشکلات قانونی عنوان شده است. در حالی که ساختمان تالار اصلی بورس نفت در جزیره کیش توسط بنیاد جانبازان و مستضعفان که یکی از سهامداران عمده آن بود، خریداری شده بود.
بدون شک، بورس نفت ایران که احتمال میرفت نام بورس نفت خلیجفارس برای آن انتخاب شود، یک تحول عظیم و تاریخی و نقطه عطفی در ساختار اقتصادی و تجاری کشورمان محسوب خواهد شد که بخشهای مختلف صنعتی، مالی، بانکی، بیمهای، گمرکی، بازرگانی، حمل و نقل، توریسم، فناوری اطلاعات و قانونگذاری کشور از آن تاثیر خواهند گرفت. طبق نتایج مطالعات کمیته فنی راهاندازی بورس نفت کشور، در مراحل اول که تنها فرآوردههای پتروشیمی طی سالهای گذشته در بورس کالا داد و ستد شد اما مقرر شده است تا نفت کوره و خام با راهاندازی قطعی بورس نفت در فروردین ماه سال ۱۳۹۰ در آن بازار معامله شود ضمن آنکه در سال ۱۳۸۵ ورود نفت سوآپ در این بورس نیز مد نظر بود تا ضمن تمرین برای بخشهای دستاندرکار، زمینه لازم جهت ورود سایر محصولات نفتی به این بورس فراهم شود. از سوی دیگر، راهاندازی بورس نفت گام بزرگی در جهت خصوصیسازی و مردمی کردن بخش مهمیاز بدنه دولت خواهد بود.
تحقق این هدف و سپردن امور به مکانیزم بازار و اطلاعرسانی آنلاین و شفاف از روند معاملات، کمک بزرگی به شفافسازی صنعت نفت کشور خواهد کرد. اما یکی از ضرورتهای تشکیل بورس نفت ایران، خود محصول استراتژیک نفت است که بخش اعظم درآمدهای کشور به آن وابسته بوده و به عنوان یک مزیت نسبی مطرح است. ولی برخی از تحلیلگران خارجی به بهانه ایجاد مناقشه بیشتر بین ایران و آمریکا، هدف ایران از راهاندازی بورس نفت را تبدیل پایه معاملاتی از دلار به یورو و در نتیجه، کاهش ارزش دلار به عنوان ارز ذخیره جهانی و در نهایت، ضربه به سلطه جهانی دلار آمریکا میدانند! آنها حتی این پروژه را استراتژی هوشمندانه حکومت ایران قلمداد کردهاند. برخی از تحلیلگران خارجی پا را از این هم فراتر نهاده و مناقشه پرونده هستهای ایران و تهدید آمریکا به تحریم اقتصادی و حمله نظامیبه کشورمان را پیامد راهاندازی قریبالوقوع بورس نفت یورویی ایران تفسیر میکنند.
رایان مک گریل، یکی از تحلیلگران اقتصادی آمریکا در سال ۲۰۰۶ میلادی، با اشاره به افزایش روزافزون واردات نفت کشورش، خطر تشکیل بورس نفت ایران را برای ایالات متحده بسیار جدی دانسته است، زیرا که برای اولین بار در طول تاریخ، در این بازار در قبال بشکههای نفت، یورو معامله میشود. به نظر مک گریل، این اقدام ایران اگر با استقبال شرکتهای نفتی مواجه شود، میتواند باعث کاهش قابل توجه تقاضا برای دلار در سطح جهان شده و به این ترتیب، ارزش دلار در برابر یورو و دیگر ارزهای برتر را بیش از پیش کاهش دهد. با توجه به اینکه آمریکا در حال حاضر بزرگترین واردکننده نفت جهان است و کسری تجاری این کشور بسیار بالا است، کاهش ارزش دلار به این معناست که آمریکا برای کالاهای وارداتی خود میباید دلارهای بیشتری بپردازد و این امر افزایش کسری تجاری، افزایش نرخ تورم و بروز مشکلات عدیده اقتصادی و اجتماعی را در داخل این کشور به دنبال خواهد داشت.
البته از یک سو مهمترین کالای صادراتی آمریکا، دلار است و از سوی دیگر، بازار نفت، بزرگترین بازار گردش دلار است. حال اگر یورو بتواند نقش کلیدی دلار در بازار نفت را از آن خود کند، آنگاه شاهد کاهش تقاضا برای مهمترین محصول صادراتی آمریکا (دلار) و در نتیجه، کاهش ارزش آن خواهیم بود. حتی بعضی از تحلیلگران خارجی نظریههای مبالغهآمیزی در این زمینه ارائه کردهاند. به اعتقاد آنها، یکی از دلایل اصلی حمله آمریکا به عراق و سرنگونی رژیم صدام، اقدام رییسجمهور مخلوع عراق در فروش نفت در قبال یورو در سال ۲۰۰۰ بوده است. طبق این نظریه، در صورت موفقیت بورس نفت ایران، ذخایر ارزی جهان از دلار به سمت یورو تغییر پیدا خواهد کرد و این خبر بسیار بدی برای دلار آمریکا بر نظام پولی بینالمللی است.
با این وجود این تحلیلگران معتقدند با فرض اینکه یورو جایگزین دلار شود، نه تنها نیاز اروپا به دلار کاهش پیدا میکند، بلکه ژاپن هم که بیش از ۸۰ درصد نفت مورد نیاز خود را از خاورمیانه وارد میکند، مجبور خواهد شد بخش عمده داراییهای دلاری خود را به یورو تبدیل کند و به موازات آن، آمریکا که بزرگترین واردکننده نفت جهان است، برای به دست آوردن یورو ناچار خواهد شد در مبادلات تجاری دارای تراز تجاری مثبت باشد که چنین امری برای آمریکا بسیار سخت خواهد بود. با توجه به کلیت این نظریه که به نظریه جنگهای پترو دلار معروف است، آیا هدف اصلی آمریکا از به جنجال کشیدن پرونده هستهای صلحآمیز کشورمان، جلوگیری از راهاندازی بورس نفت ایران به عنوان اولین بورس نفت خاورمیانه و کشورهای عضو اوپک بود ؟
با این وجود تعیین پایه معاملاتی بورس نفت کشورمان بر عهده بازار است و تشکیل این بازار از سوی ایران یک استراتژی سیاسی و اقتصادی جهت حمله به سلطه جهانی دلار نیست. در حال حاضر دو بورس نفتی بزرگ دنیا، بورس نایمکس نیویورک و بورس یی پی یی لندن هستند که پایه معاملاتی هر دو بر اساس دلار است. جالب آنکه این دو بورس نفتی در کشورهای مصرفکننده فعالیت میکنند. در این میان، کارشناسان مسائل بازار سرمایه کشورمان معتقدند آغاز به کار بورس نفت با موانع متعددی مواجه است. به اعتقاد این گروه، ایران از سال ۸۳ تصمیم گرفته بود مانند چهار بورس نفت نیویورک، لندن، توکیو و سنگاپور، یک بازار متشکل جدید نفت راهاندازی کند. هدف از این اقدام علاوه بر شفافسازی معاملات نفت، کاهش ریسک نوسان قیمت نفت، دستیابی به خریداران بیشتر، بازاریابی برای برخی از محصولات پتروشیمی با قیمت مناسب و درآمد ارزی حاصل از دادوستد معاملات در بورس نفت و در نهایت، افزایش محصول ناخالص داخلی کشور عنوان شده است. حال باید توجه داشت که عرضه در بورس نباید تحت کنترل باشد، زیرا متغیر اصلی در بورس، قیمت بوده و تعریف و تعیین قیمت بر عهده عرضه و تقاضای طبیعی بازار است. باید در نظر داشت که یکی از دلایل موفق بودن بورسهای نفت لندن و نیویورک، تعداد زیاد خریداران و فروشندگان و حاکم بودن یک نظام تجاری غیردولتی با ثبات و منسجم است.
به هر حال، راهاندازی بورس نفت ایران دستاوردهای قابل توجهی به شرح ذیل برای کشورمان خواهد داشت :
شکستن انحصار موجود در صنعت نفت،
ورود بخش خصوصی و افزایش سرمایهگذاری در صنعت نفت، دستیابی به قیمتهای منطقیتر بر اساس قوانین بازار، شفافسازی قیمتها و شیوه معاملات، تشکیل یک بازار بینالمللی در منطقه، تاثیرگذاری بورس نفت ایران روی قیمتهای جهانی نفت،
افزایش درآمد ارزی ناشی از دادوستد در این بازار، ایجاد قیمت پایه منطقه خلیج فارس و حتی اس پک در رقابت با قیمتهای پایه برنت دریای شمال و وست تگزاس، بهرهبرداری بیشتر از ظرفیت تجارت نفت با آسیای مرکزی و خزر (به شکل سوآپ)،
جذب سرمایهگذاری خارجی و افزایش جایگاه بینالمللی ایران.
*کارشناس بازار سرمایه (مدیر بورس کالایی شرکت کارگزاری بیمه ایران )
ارسال نظر