تاثیر افزایش قیمت ارز بر بازار فولاد ایران
در چند روز اخیر که افزایش قیمت ارز مصرفکنندگان را غافلگیر کرد. بازارهای مختلف رفتار متفاوتی را نسبت به این موضوع نشان داداند که بی تردید بازار فولاد یکی از تاثیرپذیرترین آنها خواهد بود که این تاثیر از چند زاویه مهم قابل ارزیابی است.
محسن پروان
در چند روز اخیر که افزایش قیمت ارز مصرفکنندگان را غافلگیر کرد. بازارهای مختلف رفتار متفاوتی را نسبت به این موضوع نشان داداند که بی تردید بازار فولاد یکی از تاثیرپذیرترین آنها خواهد بود که این تاثیر از چند زاویه مهم قابل ارزیابی است. تاثیر بر قیمت تمام شده: هر چند بسیاری از اشخاص، کشور را در تولید فولاد خودکفا دانستهاند، اما حقیقت آن است که بسیاری از مواد اولیه تولید فولاد و تجهیزات تولیدی وارداتی بوده که مهمترین اقلام مصرفی آنها را میتوان بخش اعظم زغال سنگ و کک مصرفی در تولید کوره بلندی و الکترود گرافیتی در تولید احیای مستقیم نام برد که این موضوع جدای از تجهیزات کارخانههای تولیدی مانند اتوماسیون، ابزار دقیق و بسیاری موارد دیگر است که افزایش قیمت ارز به صورت مستقیم بر آن تاثیر گذاشته و قیمت تمام شده فولاد را در ایران افزایش میدهد و این در شرایطی است که قیمت فولاد در جهان با افزایش روبهرو نبوده و بازار تمایلی به افزایش بیشتر قیمت فولاد ندارد که این موضوع میتواند زیان تولیدکنندگان را در پی داشته باشد، خصوصا در شرایطی که حذف یارانههای حاملهای انرژی خود معضلی بزرگ پیش روی تولیدکنندگان فولاد به عنوان محصولی انرژیبر است.
تاثیر بر استراتژی تولید و تمایل به صادرات: هر چند بنا بر آنچه در بالا بیان شد افزایش قیمت ارز بر قیمت تمام شده تاثیر میگذارد و انتظار میرود قیمت تمام شده فولاد تا نیمی از افزایش قیمت ارز را تجربه نماید، اما احتمال آن میرود با توجه به وضعیت جهانی فولاد و
عدم تمایل بازار جهانی به افزایش قیمتها، قیمت فولاد در بازار داخلی با حداقل تغییر مواجه شود و بازار فولاد در کوتاه مدت نسبت به بازار ارز در ثبات نسبی باشد، اما در این شرایط خصوصا اگر یارانه حاملهای انرژی نیز حذف شود تولید فولاد در ایران (خصوصا تولید به روش احیای مستقیم نظیر فولاد مبارکه و فولاد خوزستان) حاشیه سود خود را از دست داده و با مشکل مواجه میشوند.
در این شرایط افزایش قیمت ارز برای فولادسازان به منزله یک امداد غیبی است؛ چرا که حتی در صورت ثبات قیمتهای جهانی با افزایش ۲۵ تا ۳۰ درصدی قیمت ارز صادرات این کالای جهانی توجیه یافته و تولیدکنندگان به سمت صادرات محصولات خود تغییر جهت خواهند داد، چرا که در اغلب موارد کیفیت فولاد تولید داخل این اجازه را به تولیدکنندگان میدهد که به صادرات محصول خود به کشورهای اروپایی نیز بیندیشند، هر چند بازار امن و گسترده کشورهای حاشیه خلیج فارس دغدغه صادرات دور دست را حذف میکند؛ چرا که در سال ۲۰۰۹ تنها کشور امارات متحده عربی ۱۳ میلیون و ۴۰۰ هزار تن محصولات نهایی فولاد به کشور وارد کرد.
با توجه به موارد فوق پیشبینی حرکت فولادسازان به سمت صادرات به خاطر افزایش قیمت ارز بدیهی به نظر میرسد، از طرف دیگر در صورت ثبات قیمت در بازارهای جهانی یا کاهش چند درصدی آن، توجیه واردات کمرنگ شده و قدرت رقابتی کالای داخل افزایش مییابد؛ چرا که افزایش ۲۰ تا ۳۰ درصدی قیمت ارز در
کوتاه مدت به معنای کاهش ۲۰ تا ۳۰ درصدی حجم واردات برای واردکنندگان است و در این شرایط که تولیدکنندگان داخلی به سمت بازارهای خارجی حرکت کردهاند و واردکنندگان بهخاطر افزایش قیمت ارز واز بین رفتن توجیه اقتصادی بازارهای ایران را رها کردهاند و ایران نیز با کسری فولاد حتی در صورت عدم صادرات مواجه است (در سال ۲۰۰۹ میزان واردات محصول نهایی از طریق مرزهای رسمی به میزان نه میلیون و هفتصد هزار تن بوده است) و از طرف دیگر تولیدکنندگان خصوصی وابسته به شمش وارداتی هستند و در صورت عدم واردات با مشکل مواجه خواهند شد بازار داخل با خلأ شدید فولاد مواجه شده و ظرف مدت کوتاهی کسری فولاد منجر به افزایش قیمت در سطحی خواهد شد که امکان واردات به کشور فراهم گردد و از طرف دیگر نیاز به صادرات برای رسیدن به نقطه
سر به سری مرتفع شود، در این شرایط باید منتظر آن بود که درصد افزایش قیمت فولاد بسیار بیشتر از درصد تغییرات قیمت
ارز باشد.
در علم اقتصاد این موضوع امری بدیهی است که افزایش قیمت ارز نسبت به قیمت پول ملی به تقویت صادرات صنعتی کمک شایانی خواهد نمود و قدرت پول ملی در قبال ارزهای رایج واردات را به کشور سهل مینماید، اما این موضوع نباید فراموش شود که کشوری که تنها ده میلیون و نهصد هزار تن فولاد خام تولید مینماید و قریب به ۴۰ درصد نیاز مصرفی خود به ۱۷ میلیون تن فولاد(میزان مصرف در سال ۲۰۰۹)را از طریق واردات مرتفع مینماید؛ افزایش قیمت ارز بهرغم تمایل به افزایش صادرات غیر نفتی در ایران منجر به تورم
خواهد شد؛ چرا که پایه کشور بر مبنای واردات است.
حال این سوال اساسی مطرح میشود که در این شرایط چه باید کرد؟ یا اگر بهتر بگوییم چه باید میکرد؟ در صورتی که طرحهای بیشمار تعریف شده در صنعت فولاد بهنگام به بار مینشست، طرحهایی چون ۸ گانه استانی(که قرار بود در شهریور ۸۸ به بهره برداری برسد) طرح توسعه فولاد خوزستان یا توازن در ذوبآهن اصفهان، امروز امکان افزایش صادرات فولاد
بیشتر بود.
ارسال نظر