یک کارشناس بازار قراضه در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» مطرح کرد:
پیش بینی رکود ناپایدار در بازار قراضه
آزاده حسینی- به نظر میرسد بازار فولاد در حال طی دوره رکود است؛ گرچه در ابتدای سال به نظر میرسید دوران رکود به پایان رسیده، اما رونق مقطعی بوده و دوام نیافت، یکی از عوامل تاثیر گذار بر بازار فولاد نوسان نرخ مواد اولیه است که از سنگآهن تا قراضه آهنی را شامل میشود از این رو نوسان نرخ قراضه به شدت بر بازار محصول نهایی تاثیر گذار است. بازار قراضه و هزینههای بازیافت، تعرفه واردات و صادرات نهتنها بر نرخ قراضه بلکه تعیینکننده قیمت شمش فولاد است. از این رو به منظور بررسی بازار قراضه و شرایط آن در حال حاضر و پیشبینی وضعیت بازار در آینده با سید تقی مرتضویان ،کارشناس بازار قراضه به گفتوگو پرداختهایم که متن کامل آن در پی میآید:
وضعیت بازار قراضه را چگونه ارزیابی میکنید و بازار قراضه، بحران اقتصادی سال ۸۷ را چگونه از سر گذراند و چه اثراتی را به جای گذاشت؟
بحران جهانی اقتصادی از ابتدای شهریور ۸۷ مثل موجی عظیم برکل شالوده اقتصاد ضربه وارد کرد و هیچ بازاری را بینصیب نگذاشت. بازار قراضه نیز به عنوان متغیر تابع صنعت فولاد، دچار آسیبهای جدی و بزرگی شد. برای روشن شدن بهتر موضوع دوره دو ساله گذشته از آغاز بحران تا الان را به چهار بخش تقسیم میکنیم:
در دوره اول، طی نیمه دوم سال ۸۷، بیش از ۷۰ درصد از ارزش محصولات فولادی و قراضه کاسته شد. فولاد از ۱۳۰۰ دلار به ۴۰۰ دلار و قراضه از ۷۰۰ دلار به ۲۳۰ دلار رسید و بازار به رکودی کامل فرو رفت و خریداری هم در بازار نبود. قراضه داخلی هم از ۵۰۰ تومان به ۲۰۰ تومان کاهش یافت؛ اما افت ارزشها طی این دوره در این صنعت به کف رسید. بحران ایجادی، بازار فولاد و قراضه را به زیر آستانه تحمل این صنعت فرو کشید. در این دوره بسیاری از فعالان و بنگاههای خرد در بازار قراضه به دلیل کاهش ارزش داراییهای خود و نیز افزایش هزینههای متوسط کل نسبت به درآمد کل شان، تعطیل شده و از بازار خارج شدند.
دوره دوم که از بهار سال ۸۸ شروع شد، بازار به آهستگی رو به ترمیم رفت. قیمتها با آهنگی ملایم افزایش یافت و به تدریج منحنی درآمد برابر یا بالاتر از منحنی هزینهها قرار گرفت و نتیجتا فعالیتها به آرامی و با احتیاط شروع شد و نهایتا در بهمن ماه، فولاد به رقم ۵۰۰ دلار و قراضه به ۳۳۰ دلار افزایش یافت. یعنی افزایشی حدود۱۰۰ دلار در طول یک سال هم برای فولاد و هم برای قراضه.
دوره سوم از این زمان تا پایان فروردین ۸۹ بود که بازار با جهش ناگهانی قیمتها روبهرو شد و در پایان فروردین ماه فولاد به ۷۰۰ دلار و قراضه به ۴۷۰ دلار صعود کرد (۲۰۰ دلار افزایش طی دو ماه). این جهش پایدار نماند و طی اردیبهشت و خرداد (دوره چهارم) قیمتها به سطحی برابر با قبل از جهش اخیر، یعنی فولاد ۵۰۰ دلار و قراضه به ۳۲۰ دلار برگشت. در حال حاضر دور جدیدی از رکود و کاهش قیمتی را در بازار فولاد شاهدیم.
مگر نباید انتظار داشت که قراضه به عنوان ماده اولیه فولاد کاملا از افزایش و کاهش فولاد پیروی کند؟ چرا در دورههای آخر ثبات رویه میبینیم؟
یقینا همینطور است. خصوصا در مورد بازار خارجی. البته ثبات رویه، یا عدم چسبندگی قیمت قراضه داخلی در این چهار ماهه اخیر به نوسانات قیمتی فولاد، کاملا دلایل و ملاحظات اقتصادی دارد. تعاملات ایجاد شده بین طرفهای عرضه و تقاضا دستاوردی است اقتصادی و حاصل تجربهای - البته بسیار پر هزینه - از همین دوران سخت دو ساله اخیر. و البته این به معنی این نیست که در صورت ادامه روند رکود فعلی و کاهش مستمر قیمتهای فولاد، قیمت قراضه کاهش نمییابد.
افزایش و کاهش قیمت قراضه داخلی از قیمتهای فولاد پیروی میکند، اما نه الزاما همزمان و نه الزاما هم مقدار.
آیا میشود زمان و مقدار کاهش و افزایش قیمت قراضه را در بازار پیشبینی یا احتمالا مقدار آن را محاسبه کرد؟
بله میتوان این کار را انجام داد. شاخص اصلی صعود و نزول قیمت قراضه، قیمت فولاد است، اما عوامل تاثیرگذار دیگری هم وجود دارند که نقششان تعیینکننده زمان و مقدار تعدیل قیمت است.
این عوامل عبارتند از:
۱ - قیمت قراضه خارجی
۲ - عوارض صادراتی قراضه
۳ - ترجیحات مصرفکنندگان
۴ - عوارض و سایر هزینههای واردات
۵ - متوسط هزینههای بلندمدت بنگاهها
۶ - شرایط اقتصادی (رونق، عادی، رکود)
۷ - حجم ذخایر و میزان عرضه و تقاضا
۸ - نرخ تورم انتظاری
یک مثال ساده میزنیم. فرض کنید میانگین قیمت جاری قراضه داخلی ۳۰۰ تومان باشد و عوارض صادرات هم ۳۰ درصد باشد و قیمت قراضه خارجی هم در منطقه ۴۰۰ دلار باشد، در این صورت قراضه داخل کشور میل به صادرات پیدا میکند. در واقع این نقطه مرز افزایش قیمت را نشان میدهد. به طور معکوس اگر قراضه داخلی ۳۰۰ تومان باشد و هزینهها و عوارض واردات ۱۵ درصد باشد و قیمت قراضه خارجی ۲۶۰ دلار باشد، متقاضی تمایل به واردات خواهد داشت و این نقطه مرز کاهش قیمتهااست. ارقام گفته شده مثال است و حتما در نظر داشته باشید که در مثال بالا شرایط اقتصادی را عادی و نقش سایر عوامل را نیز ثابت در نظر گرفتهایم.
حال فرض کنید شرایط اقتصادی عادی نباشد و رکود باشد مثل همین الان، عوامل دیگر وارد تصمیمگیری میشود و مقدار تقاضای بنگاهها را کاهش میدهد و در مقدار تعدیل قیمت موثر است. و یا فرض کنید بنگاهی با توجه به آزاد شدن قیمت حاملهای انرژی در آینده و ترس از افزایش تورم انتظاری و در نتیجه افزایش هزینههای آتی بنگاهش، اقدام به حداکثر کردن ارزش فعلی سود آتی یا متقابلا حداقل کردن هزینههای کل و متوسط آتی بنگاه، در شرایط عدم اطمینان فعلی بنماید. بنابر این ترجیحات اقتصادیاش، اقدام به تغییر در تخصیص منابع پولی خود خواهد کرد. بنابراین استدلال، مدیر این بنگاه کاهشی نسبت به سطح تقاضا و قیمت اعمال نمیکند و به خرید خود ادامه میدهد. مدت این اقدام قطعا به تداوم یا تغییر در شرایط فعلی بستگی دارد.
عامل مهم دیگر، نگاه مدیران بنگاههای مصرفکننده قراضه به آینده بازار از نقطه نظر رونق و رکود است که این نگرش باعث میشود تا وی سعی نماید هزینههای فرصت ناشی از تصمیمات اشتباه احتمالی خود نسبت به درآمد آتی خود را در زمینه این بخش از مواد اولیهاش به حداقل برساند. بنابر این تلقی مدیر بنگاه به بازگشت رونق در آینده نزدیک به بازار، تبعیت وی از کاهش تقاضا و قیمت را منتفی میکند. دلیل ثبات رویه قیمتی قراضه در بازار داخلی در دو دوره آخر نیز از همین قواعد سرچشمه گرفته است. تعیین ارقام سقف و کف و زمان و طول مدت تعدیل قیمتی قراضه با بهکارگیری مقدار اثر این عوامل قابل محاسبه است و قطعا این بررسیها در حوزههای تخصصی خرید بنگاهها مورد ارزیابی قرار گرفته و مهندسی میشود.
به نظر شما روند آتی بازار قراضه چیست؟
به نظر میرسد دوره رکود فعلی پایدار و طولانی نباشد. تاثیر صنعت فولاد چین در کل بازار فولاد جهان تعیینکننده است. سیاستهای مالی این کشور در کنترل حجم پولی و نرخ رشد و غلبه بر ایجاد مجدد حباب قیمتی در بازار فولاد مشخصکننده طول مدت این دوره است. هرچند با توجه به تحلیل روند، سقوط قیمتهای قراضه به زیر ۳۰۰ دلار محتمل ولی با نرخی کاهنده است. نظر اغلب تحلیلگران اقتصادی کوتاه بودن مدت این دوره و بازگشت ثبات بر مبنای میانگین قیمتهای فعلی است. هرچند برخی دیگر پیشبینی حباب قیمتی در مواد اولیه فولاد را در آینده نزدیک کردهاند. شاید بتوان بر مبنای شواهد تجربی گذشته، رکود فعلی را اولین موج سینوسی پس از بحران دانست که با دامنه محدودتر (حدود ۲۰۰ دلار، در مقایسه با دامنه ۵۰۰ دلاری بحران) و دوره تناوب کمتر بهوجود آمده باشد (حداکثرسه یا چهار ماه). البته احتمال تکرار این موج را مجددا با دامنه و پریود بسیار کمتر پس از خاتمه این دوره و حداکثر تا پایان سال را باید داشت و پس از آن انتظار ثبات میرود. بدیهی است که بازار قراضه نیز تابعی از همین متغیرها است.
ارسال نظر