به نظر می‌رسد تحلیل‌های نگران‌کننده ارائه شده در خصوص وضعیت چندین کشور اروپایی به خصوص یونان، پرتغال و اسپانیا از سوی رییس بانک مرکزی اروپا، ژان کلودتریشه موجب وقوع یک رکود ناگهانی در بازارهای سهام جهان شده است، به‌طوری‌که قیمت طلا (و سایر فلزات گرانبها) در هفته گذشته به طرز وحشتناکی با بیشترین سقوط خود در سال ۲۰۰۸ روبه‌رو شد. به گزارش کارگزاری بانک ملی ایران اظهارات تریشه به یورو ضربه سنگینی وارد کرد و موجب سقوط شدید آن در مقابل دلار گردید، به‌طوری‌که سرمایه‌گذاران ناگهان متوجه شدند ارزش دلار در مقابل سایر ارزها قوی شده و احتمال آن می‌رود برای مدتی در همین شرایط باقی بماند. روند قوی شدن دلار به معنی ضعیف شدن طلا بوده و با کاهش ارزش یورو، طلا نیز همراه با آن روند نزولی داشته است. تداوم این مساله بازارهای سهام دنیا را ضعیف خواهد کرد و همراه با اقدامات اخیر چین در محدود کردن در دسترس بودن پول ارزان در این کشور موجب ایجاد ترس در بخش سرمایه‌گذاری خواهد شد.

سوالی که در اینجا مطرح می‌شود این است که آیا این مسائل دلالت بر شروع بحران w شکل در بازارهای مالی (همان‌طور که برخی از اقتصاددانان پیش‌بینی کرده بودند) دارد؟ اگر جواب مثبت است پس چه اتفاقی برای طلا و کالاها خواهد افتاد؟ مشکل این نوع بحران این است که چنانچه منتظر بمانیم تا ببینیم آیا دومین سقوط واقعا به وقوع می‌پیوندد یا خیر، معمولا بسیار دیر خواهد بود تا از بحران دومی خارج شویم. ترس از بحران موجب سقوط بازارها شده و این مساله می‌تواند موجب مارپیچی شدن روند نزولی شود.

روند رو به رکودی که در بازارها در جریان می‌باشد منجر به بروز عدم نقدینگی در بخش مالی شده است، اما همان‌طور که در ماه نوامبر ۲۰۰۸ دیدیم و اکنون هم شاهد آن هستیم طلا سریع‌تر از سایر دارایی‌ها بهبود یافت و در نخستین وهله به اندازه سایر دارایی‌ها سقوط نکرد. حتی اگر بحران دیگری پیش رو باشد با این حال تاریخ نشان داده که عملکرد طلا در بحران طولانی‌مدت/ سناریوی رکود بهتر از سایر دارایی‌ها خواهد بود.

در خصوص سایر کالاها این سناریو کمی پیچیده‌تر می‌باشد، چنانچه رکود اقتصادی آمریکا روندی نزولی داشته باشد یا اگر وضعیت کشورهای چین و هند به طور منطقی بهبود یابد، پس باید نفت و کالاهای فلزی وضعیت خوبی در آینده داشته باشند، چرا که تولیدکنندگان با تقاضای بیشتری روبه‌رو خواهند شد. با این حال کارهای احتکارآمیز در برخی از این کالاها به خصوص در مورد مس زیاد اتفاق افتاد، از این رو احتمال آسیب‌پذیری زیادی در خصوص آن وجود دارد و در کل چنانچه اقتصاد به سمت بهبود و ثبات پیش نرود همین اتفاق برای سایر فلزات هم خواهد افتاد.

تاکنون (همان‌طور که طی سال قبل اتفاق افتاد) رشد کشورهایی چون چین و کشورهای BRIC کاتالیزوری برای افزایش قیمت فلزات محسوب می‌شود. آنچه که احتمالا در اینجا خوشایند نیست این است که در بازارهای سهام خاور دور (که بیشتر و سریع‌تر از سایرین طی ۳ یا ۴ روز گذشته افت داشته‌اند) موجی از عدم اعتماد در منطقه‌ای که عاملی مهم در رشد جهانی است به جریان افتاده است.

آنچه که از ریزش اخیر بازارها استنتاج می‌شود این است که ما هنوز از رکود جهانی خلاصی نیافته‌ایم، با اینکه سیاستمداران و برخی از اقتصاددان‌ها از بهبود اقتصادی (احتمالا به استثنای ژان کلود تریشه) سخن می‌گویند. تاریخ نشان داده عملکرد طلا در چنین شرایطی بهتر از سایر دارایی‌ها بوده است. پس اگر شاهد افت طلا در فلزات گرانبها باشیم، احتمالا وضعیت سایر بخش‌ها بدتر خواهد بود.