در گفتوگو با جهانبخش شکری مدیرعامل مجتمع جهان فولاد غرب مطرح شد:
اثرات تورمی حذف یارانههای انرژی در صنعت فولاد
در سالی که گذشت فولادسازان با مصائب و مشکلات زیادی از جمله افت یکباره قیمتها، نبود تقاضا، ورود ناگهانی محصولات بیکیفیت ارزانقیمت و... روبهرو شدند که در این بین جای خالی سیاستهای حمایتی از سوی دولت به شدت احساس میشد.
آزاده حسینی
در سالی که گذشت فولادسازان با مصائب و مشکلات زیادی از جمله افت یکباره قیمتها، نبود تقاضا، ورود ناگهانی محصولات بیکیفیت ارزانقیمت و... روبهرو شدند که در این بین جای خالی سیاستهای حمایتی از سوی دولت به شدت احساس میشد. اما با قانونیشدن طرح هدفمند شدن یارانهها از سوی مجلس شورای اسلامی صنعتگران به خصوص فولادسازان وارد مرحله جدیدی شدند؛ چرا که با اجرای این قانون از داشتن مزیتهایی چون انرژی که روزی به واسطه آن انگیزه سرمایهگذاری در فولاد را پیدا کرده بودند، محروم میشوند؛ با جهانبخش شکری مدیرعامل و رییس هیاتمدیره شرکت جهان فولاد غرب گفتوگویی داشتیم راجع به طرح هدفمند شدن یارانهها در صنعت فولاد که متن زیر مشروح این گفتوگو است.
نظر شما در مورد طرح هدفمند شدن یارانهها چیست؟
در حال حاضر، لایحه به قانون تبدیل شده و اگر بحثی هم صورت گیرد بایستی نسبت به قانون باشد. هرچند با تصویب قانون ارائه هرگونه نظر و پیشنهاد نمیتواند تغییری در متن آن ایجاد کند، اما شاید از خلال بحثهایی که صورت میگیرد بتوان تاثیر سازندهای بر تدوین آییننامههای اجرایی گذاشت و توجه مسوولین و کارشناسان دخیل در تدوین آییننامههای اجرایی را به نکاتی واجد اهمیت جلب کرد.
اصولا هر پدیدهای را میتوان به دو گونه نگریست، یکی به صورت مجرد و موسمی و دوم با واکاوی شرایط و پیشینه و علل پیدایش آن. زمانی که برنامه چهارم توسعه تدوین میشد موضوع هدفمند کردن یارانهها نیز یکی از مواد تشکیلدهنده آن بود، اما اکنون که بیش از دو سه ماهی از زمان اجرای برنامه چهارم باقی نمانده قانون هدفمند کردن یارانهها به تصویب رسیده و البته اجرای آن نیز تا پایان برنامه چهارم فعلا معلق مانده است.
شما در اجرایی شدن طرح هدفمند شدن یارانهها تردید دارید؟
خیر، در اصل لزوم و ضرورت هدفمند کردن یارانهها تردیدی وجود ندارد، اما اختلافنظرها بر سر زمان و چگونگی اجرای آن است. اگر پایین بودن نرخ تورم، پایین بودن حجم نقدینگی، سیستم توزیع انرژی مطمئن، آمادگی فضای کسبوکار و پارهای شرایط دیگر که از پیشنیازهای اجرای قانون است در موقعیت مساعدی قرار داشت مسلما تردیدی در اثرات مثبت و سازنده حذف یارانهها نبود.
شما معتقدید برای اجرای طرح مذکور باید نگاهی خاص به صنعت فولاد داشت؟
بله، همانطور که میدانید اهمیت صنعت فولاد در جهان بر کسی پوشیده نیست و همه کشورها سعی دارند در این صنعت مادر رشد قابل توجهی را تجربه کنند. پارهای کشورها حتی بدون داشتن مزیت دسترسی به معادن و حتی همجواری با کشورهای صاحب معادن سنگآهن درصدد هستند که در شمار تولیدکنندگان عمده فولاد در جهان درآیند. بنابراین حجت ما برای حمایت از این صنعت کافی است زیرا دسترسی به معادن سنگآهن، امکان استفاده از انرژی که تاکنون قیمت آن مناسب بوده و نیروی انسانی جوان و کارآمد از مزیتهای اصلی و پراهمیت کشور عزیزمان به حساب میآید.
حال اگر از این مزیتها به عنوان فرصت استفاده کنیم مسلما قدر نعمات خدادادی را دانستهایم و این مهم بیشتر موکول به همت و حمایت دولت است. صنعت فولاد با ایجاد ارزش افزوده قابل توجه، فراهم کردن زمینه اشتغال قابل قبول، کمک شایان به صنعت حملونقل و قابلیت بازیافت کامل، مسلما استحقاق حمایت در هر کشوری را دارد. به علاوه فولاد فلزی است که به دلیل داشتن قابلیت سهولت در جمعآوری و بازیافت، کمترین اثر مخرب را بر محیطزیست میگذارد. با این شناخت شکی نیست که هیچ کشوری از حمایت صنعت فولاد نه تنها متضرر نمیشود بلکه به دلیل نیاز پایدار جهان، این فرآوردهها از جذابیت ویژهای نیز برخوردارند.
در قانون هدفمند کردن یارانهها بحث حذف یارانه انرژی متمایز از سایر قسمتها بوده و اثرات آن به مراتب از همه قطع حمایتها بیشتر است و صنعت فولاد که وابستگی آن به برق و فرآوردههای نفتی و خصوصا گاز چشمگیر و حائز اهمیت است بیش از پیش باید جدی گرفته شود و به مشکلات احتمالی آتی آن توجه شود.
در ماده ۸ قانون هدفمند کردن یارانهها از تخصیص بخشی از درآمد ناشی از حذف یارانهها به صنعت بحث شده است و خصوصا در بندهای الف و هـ همین ماده صراحتا به حمایت از صنعت توصیه شده است. اما تولیدکنندگان فولاد انتظار دارند که در تدوین آییننامه اجرایی توجه ویژهای به این صنعت که چرخهای سنگینش با این انرژیها به حرکت در میآیند بشود.
لطفا در مورد تاثیر تغییر قیمت حاملهای انرژی بر صنعت فولاد توضیحاتی ارائه فرمایید.
میدانیم که هر گونه افزایش قیمت نهادههای تولید منجر به ظهور و بروز تورم میشود. حاملهای انرژی که نهادههای اصلی تولید فولاد هستند، میتوانند هم اثرات مستقیم و هم غیرمستقیم در قیمت تمام شده فولاد داشته باشند. در این صنعت مادر، از مرحله اکتشاف تا استخراج و فرآوری سنگ معدنی و ذوب و تصفیه فلز گرفته تا مرحله نورد و شکل دادن در تمامی مراحل مصرف انرژی بالاترین نقش و اهمیت را دارد.
از طرفی گران شدن انرژی و حذف سایر یارانهها موجب افزایش هزینههای تولید میشود. از سوخت و بنزین اتومبیل و سرویس کارکنان گرفته تا تامین مایحتاج و غذای کارگران و خرید لوازم و قطعات یدکی ماشینآلات همه و همه پس از حذف یارانه با قیمت به مراتب بالاتری به دست تولیدکننده خواهد رسید و در نتیجه موجب افزایش مضاعف قیمت تمام شده خواهد شد.
حال به فرض اینکه دولت از محل ارفاق و حمایت موضوع ماده ۸ قانون اثرات افزایش قیمت نهادههای تولید مستقیم را جبران کرد، اما با عوامل موثر غیرمستقیم در هزینههای تولید چه باید کرد!؟ بنابراین خواه ناخواه اثرات تورمی این قانون ابتدا به تولید تحمیل میشود و سپس جامعه را با کاهش قدرت خرید مواجه خواهد کرد.
به نظر شما چطور باید این قانون اجرایی شود که بیشترین سود و کمترین آسیب را ببینیم.
پیشنهاد شما برای بهتر اجرایی شدن طرح هدفمند شدن یارانهها چیست؟
اگر هدف از تصویب این قانون آن طور که رییسجمهور فرمودند رشد و توسعه اقتصادی است باید شرایط محیطی افزایش تولید و توسعه بنگاههای اقتصادی و مولد را فراهم و زمینه را برای رشد سرمایهگذاری مهیا و مناسب کرد. یکی از اهداف هدفمند کردن یارانهها آن طور که در اصل برنامه نیز بدان تاکید شده کاهش وابستگی به نفت است که البته در این موضوع همه صاحبنظران و مسوولان و آگاهان اقتصادی اتفاق نظر دارند که بایستی اقتصاد کشور را از وابستگی به درآمد نفت نجات دهیم.
اما لازمه تحقق این امر تقویت صنعت و کشاورزی و نهایتا رشد تولید است و برای رشد و توسعه صنعت بایستی امکان رقابت تولیدات داخلی را با مشابه خارجی فراهم کنیم. قدر مسلم این است که تقویت صنایع مولد موجب افزایش تولید و رشد درآمد واحدهای صنعتیشده و نهایتا درآمد مالیاتی دولت افزایش خواهد یافت که قطعا رسیدن به این نتیجه موجب کاهش وابستگی به نفت خواهد شد.
اما روشن است که افزایش هزینهها و ایجاد تورم موجب افزایش هزینههای سرمایهگذاری میشود و این امر نتیجهای جز کاهش سرمایهگذاری نخواهد داشت و در نتیجه شاهد افت یا حتی منفی شدن نرخ رشد تولید کل خواهیم بود و در شرایطی که کشور ما در آن قرار دارد، بقای مشکل بیکاری از پیامدهای قطعی کاهش سرمایهگذاری خواهد بود و مسلما چنین پدیدهای مطلوب ما نیست.
در راستای کاهش وابستگی به درآمد نفت سوال اینجا است که اگر فرآوردههای نفتی را با عنوان حذف یارانهها گرانتر بفروشیم و پول آن را در میان گروهی از مردم توزیع کنیم آیا وابستگی به نفت کاهش مییابد؟
مسلما در شرایط تورمی باید حجم پولی در گردش کاهش یابد؛ حال آنکه اگر به هر نفر ماهانهای به صورت نقدی پرداخت شود، دقیقا در جهت عکس آن عمل شده و مسلما تضمینی هم وجود ندارد که این کمک نقدی منجر به بهبود شرایط زندگی همه افراد جامعه شود. چه بسا بیشتر کالاهای اساسی یارانهای که وارد منازل میشد از سبد مصرف خانوارها حذف شود و یارانههای نقدی به مصارف دیگری برسد که الزاما نیازهای اساسی خانواده را شامل نمیشود.
به هر جهت صحبت ما بیشتر بر دو محور استوار است:
اول: آیا هدفمندکردن یارانهها موجب تورم و افزایش هزینه سرمایهگذاری و نهایتا منجر به کاهش نرخ سرمایهگذاری نمیشود؟
دوم: آیا حذف یارانههای انرژی، صنایع انرژیبر و از جمله صنعت فولاد را با بحران جدی مواجه نمینماید؟ و آیا ما را بیش از این وابسته به واردات فولاد نخواهد کرد!؟
وضعیت صنعت فولاد به خصوص بخش خصوصی را چگونه ارزیابی میکنید؟
در کشور ما در حال حاضر ۵۴ واحد تولیدی فولاد با ظرفیت تولید بالقوه بیش از ۱۲ میلیون تن توسط بخشخصوصی اداره میشود که متاسفانه از تمامی ظرفیت آنها استفاده نمیشود و دستاندرکاران فولاد امیدوار بودند که دولت با رفع تنگناها و مشکلات توان بالقوه آنان را بالفعل کند. امید است تدبیری به کار رود که نه تنها ضامن حفظ توان این واحدها باشد، بلکه زمینه توسعه فعالیتهای مولد را نیز فراهم آورد.
حذف یارانههای برق و سوخت زمینه افزایش قیمت تمام شده را ایجاد میکند و فولاد در کشور ما که درحالحاضر نیز نیازمند حمایت است، توان رقابت در عرصه تجارت را نخواهد داشت. اگر توجهی به شرایط کالاهای وارداتی مشابه کنیم درمییابیم که عمدتا از کشورهایی سرازیر میشوند که اقدامات حمایتی بسیار قوی و چشمگیری از صنعت و خصوصا صنعت فولاد میکنند، بنابراین افزایش قیمت تمام شده محصولات فولادی اثری جز خروج از عرصه رقابت را ندارد.
عبرتگیری از گذشته حکم میکند که حداقل اینگونه مباحثات و نظرات و تجربیات را جدی بگیریم و به آن توجه کنیم باشد که احتمال بروز مشکلات و نارساییها را به حداقل برسانیم.
ارسال نظر