محسن فروغی *

از زمان تاسیس اولین واحد تولید پتروشیمی‌در ایران و اولین شرکت‌های فراوری مواد پتروشیمی‌در کشور حدود نیم قرن می‌گذرد که در این دوران به جز مراحل ابتدایی که به واقع مبحث آزاد عرضه و تقاضا بوده است در طول زمان سپری شده شاهد سناریوهای متعددی در بخش مواد پتروشیمی‌ بوده‌ایم که به شرح ذیل است: ۱ -دوره اول: در این دوره که در زمان رژیم قبل و اوایل انقلاب بود به علت عدم‌ورود قوی دولت در تولید مواد پلیمری و از سویی عدم وجود گستردگی مصرف و محدود بودن تقاضا قطعات پلاستیکی در کشور و عمده مواد توسط تجار وارد شده و با ارائه سود معقول در اختیار متقاضی که تولیدکننده بوده است قرار می‌گرفته که این امرموجب ثباتی در بخش تامین، قیمت و توزیع شده بود.

۲ - دوره دوم: این دوره که پس از انقلاب شروع شد و با ارائه طرح سهمیه‌ها و دولتی شدن اقتصاد به‌وجود آمد موجب دو خسارت عمده به بدنه صنعت شد.

الف: دولتی شدن پتروشیمی‌ها که این امر موجب رقیب شدن پتروشیمی ‌و دولت با مبحث تجارت آزاد و بازرگانان واردکننده مواد اولیه شد در نهایت باعث شد به مرور زمان عدم امنیت سرمایه‌گذاری از سوی بازرگانان حس شود؛ چرا که رقیبی قوی همچون دولت را در مقابل خود می‌دید که فراخور داشتن اطلاعات و حجم بالای نقدینگی توان رقابت را از دیگران می‌ربود و از سویی به دلیل ساختار حجیم و بزرگ و بوروکرات خود به درستی نمی‌توانست عمل کند و عوامل فوق موجب از رده خارج کردن بازرگانان شود و خود هم به درستی نتواند عمل کند.

ب: دولت به علت عدم جوابگویی به نیازهای به وجود آمده طرح سهمیه‌بندی را به وجود آورد که در ابتدا به دلیل قوی عمل کردن تشکل‌ها طرح فوق خوب عمل نمود ولی به مرور زمان با توجه به افزایش تفاوت قیمت سهمیه و قیمت جهانی و بازار عوامل رانت نیز رشد کرد و از سویی به دلیل اینکه دولت تمایل داشت از طرح‌های گران پتروشیمی ‌خود حمایت کند اقدام به کاهش تعرفه‌ها نکرده که عواقب آن به شرح زیر بود:

۱ - افزایش رانت و مافیا مواد اولیه پتروشیمی‌

۲ - هدررفت سرمایه و خروج ارز کشور جهت خرید ماشین‌آلات و نصب بلااستفاده از آنها به دلیل گرفتن سهمیه

۳ - دامن زدن دولت به امر تقاضای مجازی و خرید و فروش سهمیه با دادن مجوزهای تولیدی بیش از نیاز کشور که عمدتا فقط جهت اخذ سهمیه گرفته می‌شده است.

۴ - مشخص نبودن وظیفه دولت (بازرگانی پتروشیمی) و تغییر جهت‌گیری‌ها با تغییر مدیریت‌ها

در این دوره صنعت به علت محتاج رشد کردن در طول زمان دائما رشد غیرواقعی و غیررقابتی را تجربه نمود و این امر موجب آن شد که صنعت پایین دستی پتروشیمی‌ به صورت صنعتی غیرخلاق، سنتی و غیربهره‌ور رشد کند و به هیچ وجه ساختار آن همگام با توسعه در دنیا همسو نباشد.

۳ -دوره سوم: این دوره که پس از مطرح شدن بحث خصوصی سازی شکل گرفت به وجود آمد و همانند دیگر فرآیندهای مدیریتی کشور با مقاومت روبه‌رو شد.

در این دوره این اقدامات به صورت غیرکارشناسی و بدون در نظر گرفتن خواست‌های مخاطبین اصلی که همان تولیدکنندگان صنعت پایین دستی می‌باشند صورت گرفت. خصوصا اینکه فرآیند آن دستوری و به صورت شخصی و خارج از سیستم‌های رایج انجام شد.

از این رو خروجی این مبحث با مشکلات متعدد روبه‌رو شد؛ چراکه در اولین اقدام دولت قبل از آنکه ممیزی هزینه جهت پتروشیمی‌های خود صورت دهد اقدام به

خصوصی سازی در آنها کرد و پتروشیمی‌هایی که از نظر میزان بهره‌وری و تکنولوژی بسیار پایین بودند و فقط با گرفتن انرژی و خوراک یارانه‌ای از دولت توان حضور داشتند را خصوصی (شبه خصوصی) کرد.

و در مقطعی از زمان اختیار فروش مواد اولیه آنها را به خود آنها واگذار نمود و چون این پتروشیمی‌ها ‌ورودی یارانه‌ای داشتن پس تمایل به صادرات پیدا شد و از این رو میزان پاسخگویی آنها به بازار داخل کم شد.

در مقطع دوم دولت اختیار فروش آنها را به بازرگانی پتروشیمی‌سپرد تا مواد اولیه تولیدی آنها از کانال بازرگانی پتروشیمی‌ توزیع شود که این امر نیز به دلیل آنکه کانال ‌ورود مواد یک مجموعه بود مناسب به نظر می‌رسید، اما از سویی چون در داخل این مجموعه رانت‌های اطلاعاتی وجود داشت و از زمان و میزان عرضه مواد اطلاع داشتند شبکه رانت قوی‌تری صورت گرفت.

در مقطع سوم ارائه مواد اولیه در بورس بود که مواد از کانال بازرگانی پتروشیمی‌ در بورس با قیمت پایداری که در ابتدا قیمت جهانی و سپس ۵درصد زیر قیمت fob خلیج فارس ارائه می‌شود که تا اینجا بسیار مطلوب است، ولی از آنجا که ارائه مواد از سوی پتروشیمی‌ها منظم نبوده یا برنامه ارائه مشخصی وجود ندارد و عده ای معدود که دارای اطلاعات هستند اقدام به خرید انبوه و یکجای مواد و در نهایت اقدام به ارائه در بازار با قیمت بالا می‌کنند، مفسده‌های بسیاری به وجود می‌آید، زیرا خریدار دیگر هر شخص حقیقی می‌تواند باشد و قابل رهگیری و رسیدگی در زنجیره تامین نیز نیست.

حال با توجه به این نکته که میزان اشتغال -ارزش افزوده و گسترش نقدینگی در صنایع پایین دستی پتروشیمی‌ در دنیا بسیار بالاتر از صنایع بالادستی پتروشیمی‌است و دولت‌ها برنامه‌ریزی بسیاری در بخش پایین دستی پتروشیمی ‌خود می‌کند به علت وجود تنوع بالا و گستردگی تقاضا و... آیا موقع آن نشده که دولت سعی و تلاش خود را جهت حل مشکلات صنایع پایین دستی پتروشیمی‌ بکند، به جای آنکه جهت حمایت از صنایع بالا دستی وابسته به خود ضریب نفوذ رقبای خارجی را کاهش دهد.

* عامل توسعه خوشه پلاستیک اصفهان