ابراهیم همتی

صنعت فرآوری و به‌خصوص صنایع فروآلیاژی از حدود نیم قرن پیش مورد توجه تحلیل‌گران اقتصادی و فعالان صنعت فولاد و ریخته‌گری جهان قرار گرفته‌اند. در حال حاضر با افزایش تقاضا در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، به عنوان یک عامل مهم و پشتیبانی‌کننده برای توسعه صنعت فولاد و ریخته‌گری جهان شناخته شده است.

دیدگاه‌های اکثریت فعالان این بخش‌ها نسبت به گسترش و توسعه راهبردی این صنایع متفاوت بوده و هرکدام از این دیدگاه‌ها به صورت بارز یا بعد تکنولوژیکی و فناوری را مورد توجه قرار داده یا بخشی از قابلیت‌های صنعت فرآوری و فروآلیاژی در توسعه صنعت فولاد و ریخته‌گری را در نظر گرفته است.

دیدگاه سیاستگذاران اقتصاد جهانی در توسعه راهبردی صنعت فولاد و ریخته‌گری، در دو بعد توسعه شرکت‌های فرآوری و توسعه منطقه‌ای صنایع فروآلیاژی به‌خصوص در کشورهای صاحب انرژی از جمله ایران جمع‌بندی و

انسجام یافته است. این دیدگاه در قالب یک مدل پویا برای توسعه متوازن و همگون کشورهای توسعه یافته با کشورهای در حال توسعه ارزیابی و با جذابیت فراوان بیان شده است. جهت ارزیابی بهتر، دیدگاه هر دو بخش باید در نظر گرفته شود. قطعا نتیجه ارزیابی‌ها نشاندهنده تفاوت دیدگاه سیاستگذاران داخلی کشورهای در حال توسعه با سیاستگذاران بین‌المللی خواهد بود. بر اساس این ارزیابی، بانک جهانی و تحلیل‌گران اقتصاد جهانی سرمایه‌گذاری در حوزه‌های مواد اولیه شامل صنعت فرآوری و صنایع فروآلیاژی را در راستای سیاست‌های توسعه صنعت فولاد و ریخته‌گری جهان می‌دانند که می‌تواند سطوح مختلفی از سیاست‌های توسعه منطقه‌ای برای کشورهای در حال توسعه را هدف بگیرد.

تحلیل‌گران بین‌المللی ضمن توجه به تجربه پیشین چهار کشور استرالیا، برزیل، آفریقای جنوبی و هندوستان در بومی‌سازی و بهره‌برداری از پروژه‌های جدید احداث کارخانه‌های فرآوری و فروآلیاژی، آنها را الگوی مناسبی در راستای رفع نیاز منطقه‌ای کشورها می‌دانند که می‌تواند سیاست‌های تجاری و تولیدی کشورهای در حال توسعه از جمله ایران را در بر گیرد. توسعه متوازن و منطقه‌ای صنایع ذوب فلزات با صنعت مواد اولیه ( فرآوری ـ فروآلیاژی) می‌تواند در بحران‌های اقتصادی از جمله رکود جهانی سال ۲۰۰۸ از تاثیرات سوء و تخریبی آن بر صنایع فولاد و ریخته‌گری بکاهد.

یکی از نتایج مهم این ارزیابی، توجه به قانون عرضه و تقاضا و ایجاد تعادل بین آنها است. بررسی محیط داخلی و منطقه‌ای کشورهای در حال توسعه در عرضه و تقاضای جهانی حائز اهمیت است، زیرا که در فرمول جدید هیچ کشور و هیچ بخشی از اقتصاد جهانی نمی تواند در خلاء فعالیت کند. در فرمول جدید، تاکید اساسی بر اهمیت و توسعه صنایع زیربنایی و ادامه رشد صنعت فرآوری و فروآلیاژی و صنایع وابسته به آن است.

در حال حاضر تغییر شرایط اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و تکنولوژیکی کشورها و مواجه شدن آنها با بحران‌های فراگیر و رکود اقتصادی سال ۲۰۰۸ باعث تغییر دیدگاه تحلیل‌گران اقتصادی با گذشته شده است. این تغییرات با در نظر گرفتن عوامل اصلی رکود جهانی بر کارکرد توسعه منطقه‌ای کشورها تاثیر گذار خواهند بود. ارزیابی دقیق و پویایی در توسعه راهبردی صنایع زیربنایی کشورها در واکنش به تغییرات جهانی مشخص خواهد کرد که چه شرکت‌هایی موفق هستند و کدام یک از کشورهای در حال توسعه می‌توانند نقش کلیدی و منطقه‌ای به‌عهده بگیرند.

از عواقب اجتناب ناپذیر گسترش صنعت فولاد و ریخته‌گری، رشد صنعت فرآوری و فروآلیاژی در یک دهه آینده در سطح جهان است. رقابت جهانی برای رشد و توسعه صنایع زیربنایی عامل مهمی است که بر روی موفقیت کشورها اثر می‌گذارد. قبل از رکود جهانی در برخی از صنایع از جمله صنایع فروآلیاژی، شرکت‌های بزرگ با کج اندیشی سایر شرکت‌های کوچک و رقیب را از صحنه رقابت خارج کرده‌اند. این شرکت‌ها بر بازارهای جهانی تسلط فزاینده‌ای یافته‌اند و از توسعه منطقه‌ای این صنایع جلوگیری کرده‌اند. هم‌اکنون در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران، تعداد زیادی از شرکت‌ها می‌توانند بر پایه تکنولوژی روز دنیا مواد اولیه با کیفیت بالا تولید کنند، اما آنها فاقد حمایت‌های لازم از طرف سیاستگذاران و دولتمردان منطقه‌ای برای توسعه راهبردی خود هستند! و به همین دلیل توانایی جذب سرمایه‌های خارجی و داخلی مورد نیاز برای رقابت با شرکت‌های بزرگ بین‌المللی را ندارند.

از اوایل پاییز سال ۲۰۰۸ و پس از رویت تاثیرات مخرب رکود جهانی بر اقتصاد منطقه‌ای کشورها، صنعت فرآوری و فروآلیاژی به طور فزاینده‌ای غیر‌رقابتی شده است. بسیاری از شرکت‌های بزرگ برای جذب سهم بیشتری از بازار در جهت حذف شرکت‌های کوچک‌تر حرکت می‌کنند. قبل از رکود، رقابت جهانی همواره به نفع شرکت‌های تجاری و تولید‌کنندگان بزرگ بین‌المللی در برابر کشورهای در حال توسعه و تولید‌کنندگان منطقه‌ای بوده است. اکثر تحلیل‌گران بین‌المللی معتقدند که برای جلوگیری از رکود اقتصادی غیر‌قابل‌پیش‌بینی در آینده،‌ باید موازنه‌ای منطقی بین کشورهای توسعه یافته و شرکت‌های بین‌المللی با کشورهای در حال توسعه و شرکت‌های کوچک فعال در آنها ایجاد کرد. موازنه منطقی بین طرفین کمک می‌کند تا همواره عرضه و تقاضا متعادل شده و از سقوط، افزایش بی‌ضابطه و غیر‌منطقی قیمت‌ها در دراز مدت جلوگیری شود. همواره رقابت جهانی و منطقه ای، دامنه فعالیت شرکت‌های تولید‌کننده مواد اولیه را گسترش می‌دهد و موجب خواهد شد تا شرکت‌های مصرف‌کننده مواد اولیه مورد نیاز خود را با اطمینان بیشتری تهیه کنند. بر اساس این ارزیابی، تحلیل‌گران بین‌المللی به کشورهای در حال توسعه پیشنهاد داده‌اند که به‌جای ایجاد نهادهای موازی و تحمیل هزینه‌های سربار، سعی کنند به‌جای پنهان کردن واقعیات، نقاط ضعف و مشکلات را به‌صورت ریشه‌ای و خارج از معادلات سیاسی حل کرده و در چهار چوب تعاملات بین‌المللی نسبت به توسعه صنایع زیربنایی از جمله صنعت فرآوری و فروآلیاژی اقدام کنند.