فراز و نشیبهای احتمالی بازار فلزات
افزایش قیمتها در بازارهای جهانی و به تبع آن درایران شرایط را به گونهای ساخته که بیم و امیدهای بسیاری را دراین بین دامن زده است.
محمدحسین بابالو
افزایش قیمتها در بازارهای جهانی و به تبع آن درایران شرایط را به گونهای ساخته که بیم و امیدهای بسیاری را دراین بین دامن زده است. بازارهای جهانی هم اکنون روزهای مبهم و پر نوسانی را میگذرانند. رونق به برخی از مواد اولیه و گاهاً محصولات نهایی بازگشته و تجار و فعالان بازار اقدام به خرید میکنند. رشد قیمتها به گونهای حرکت کرده که شیب آن از حد تصور نیز خارج بوده و در دوره رونق سابق نیز چنین رشدی دیده نشده است. هم اکنون مس به قیمت ۶۰۰۰دلار در هر تن رسیده است. نیکل با تجربه بیش از ۲۰هزاردلار و نزدیک به ۲۱هزاردلار در هر تن نزدیک به ۱۴۰درصد رشد را نشان میدهد. دیگر فلزات پایه نیز شرایطی مشابه دارند. سنگ آهن نزدیک به ۸۵درصد رشد را در معاملههای نقدی ثبت کرده است.این در حالی است که هنوز مذاکرات در خصوص تعیین قیمت پایه سنگ آهن برای سال مالی جاری نهایی نشده و تمامی تحلیلها حکایت از کاهش قیمتاین کالای استراتژیک دراین نحوه معامله میکند. فرومولیبدن بهعنوان یکی از گران قیمتترین فروآلیاژها نزدیک به ۱۵۰درصد رشد قیمت را در برخی برندهای خود نشان میدهد. این درحالی است که بیلت بهعنوان یکی از مهمترین کالاهای واسطه صنعت فولاد از کف قیمتی نزدیک به ۲۴۰دلار در هر تن هم اکنون بین ۴۱۰ تا ۴۴۰دلار در بازارهای مختلف در یک استاندارد خاص ارزش دارد. نفت بهعنوان یکی از مهمترین فاکتورها در تعیین هزینه تولید تا چندی پیش ۷۵دلار قیمت داشت که هماکنون نزدیک به ۷۱دلار در هر بشکه قیمت دارد. موجودی انبارها بالاخص در خصوص فلزات پایه در چین بهعنوان مهمترین بازار مصرف جهانی در شرایط فعلی بسیار بالا است. حجم واردات سنگ آهن دراین کشور از اوایل سال میلادی جاری تاکنون به بیش از ۳۰۰میلیون تن رسیده که در تاریخاین کشور تاکنون بیسابقه است. ارزش سهام داوجونز به عنوان شاخص صنعت غرب نیز بالاتر از ۹۴۰۰واحد را تجربه کرد که از ابتدای سال تاکنون بی سابقه بوده است.این در حالی است که بازه نوساناین سهام در ماههای گذشته بین ۶۰۰۰ تا ۸۰۰۰واحد بود. هنوز بیکاری در حال رشد بوده ولی از شدت آن کاسته شده است. بانکهای آمریکایی نیز باز یکی پس از دیگری ورشکسته میشوند. ارزشدلار خصوصا در برابر یورو شدیدا نوسان دارد. این مطلب تا جایی پیش رفت که ارزشدلار در برابر یورو در چند ماه گذشته بالاخص از هفتههای پایانی سال ۲۰۰۸ تاکنون به کمترین میزان خود رسید. در کنار این کاهش شدید شاهد افزایش و تعدیل ارزشاین ارز بینالمللی بودیم تا جایی که در کمتر از سه روز این شرایط وخیم به حال عادی بازگشت. اخبار حکایت از افزایش تولید ناخالص داخلی آمریکا دارد. در اروپا نیز شرایط آرام آرام در حال بهبود است. شرایط کسب و کار و هزینه کرد منابع نیز روند صعودی را نشان میدهد.
با توجه به موارد ذکر شده روند موجود اندکی مشکوک به نظر میرسد. با توجه به شرایط بهبود اقتصاد جهانی امید به بازگشت به روزهای خوش افزایش یافته و فعالان بازاراندکاندک در حال بازگشت هستند. ارزشدلار نیز نوسان شدیدی دارد. برخی افزایش قیمتها در فلزات پایه نیز رشد افسار گسیختهای را تجربه کرد. تمامی این موارد در کنار آماده شدن جهان هم برای رونق مجدد قابل تحلیل و تفسیر است و هم برای واردشدن یک شوک دیگر به بازار. ابهام در بخشهای بزرگی از بازار سایه افکنده و بیمها و امیدهای بسیاری را نیز به دنبال خود دارد. دو رویداد متفاوت و با چشماندازی کاملا متضاد ولی با یک پی و پایه و ستونهای اولیه یکسان، روشن و مشخص؛ به عبارت دیگر یک پارادوکس جدی و خطرناک و بازاری با دو سناریوی متفاوت. برخی تناقضات ذکر شده و برخی اظهارنظرهای افراد صاحب نظر و برخی تحلیلگران خبره نیز بهاین ابهامات دامن میزند. نتیجهگیری از آینده بازار از عهده بسیاری از افراد خبره و باتجربه نیز بر نمیآید و در مقابل یک دوراهی قرار گرفته است که در راه اول با توجه به رکود شدیدی که در ماههای گذشته شاهد آن بودیم، هماکنون زمان آن فرا رسیده تا فعالان بازار به این بازار بازگشته و اقدام به خرید کنند.
چرخش پول دراین شرایط افزایش یافته و با توجه به هزینههای جانبی تحمیل شده بر واحدهای تولیدی در هنگام عدم فعالیت و هزینههای سربار آنها آغاز به کار این واحدها ضروری بوده و همچنین با توجه به افزایش تقاضا در کنار افزایش قیمتها این شرایط از بازده اقتصادی نیز برخوردار میشود.
نکته دیگر کمکهای مالی دولتها به اقتصادهای خود بوده که هم اکنون زمان نتیجه دادن آنها بالاخص در خصوص کشور چین فرا رسیده است. مصرفکنندگان غربی آمریکای شمالی و اروپای غربی هم اکنون بیشتر از گذشته خرج کرده و به چرخش پول و افزایش حجم تجارت جهانی انجامیده و در آینده بیشتر خودنمایی خواهد کرد. کمکها و وامهای صندوق بینالمللی پول، بانک جهانی و دیگر نهادهای بینالمللی همچنین کشورهای قدرتمند به کشورهای در حال توسعه که سوپاپ اطمینان اقتصاد جهانی لقب گرفتهاند، افزایش یافته واین اقدامات هم اکنون و در آینده به بهبود اوضاع و رونق مجدد انجامیده و میانجامد.
با توجه به کاهش قیمت مواد اولیه خصوصا در ماههای گذشته و هم اکنون قیمت تمام شده غالب محصولات تولیدی کاهش یافته واین شرایط به بهبود اوضاع و افزایش تقاضا منجر شده است که این مطلب نیز به بهبود اوضاع کمک میکند. نکته دیگر کاهش ارزش سهام است که با توجه بهاین رویداد، کارخانهها سود کمتری به سهامداران خود پرداخت خواهند کرد که این مطلب نیز دست مدیران این واحدها را در تصمیمگیریها و نوسانات بازار بازتر خواهد گذاشت.
از آغاز رکود در ماههای پایانی سال ۲۰۰۸ زمان بسیاری سپری شده و از بعد روانی و همچنین خواب سرمایه نیز هم اکنون زمان برای آغاز و افزایش حجم فعالیت بازارها و دیگر بنگاههای اقتصادی فرا رسیده است. زمان آغاز مجدد فعالیت فرا رسیده و آغاز پایان رکود به وضوح دیده میشود.
و اما روی دیگر بازار
البته رویکرد دیگری که برخی از تحلیلگران مطرح بازارهای جهانی به آن اشاره کردهاند، دقیقا متضاد سناریوی ذکر شده است. ویژگیهای بنیادین بازار شرایط کاملا متضادی را با آنچه امروز در جهتگیری قیمتها شاهد هستیم نشان میدهد.
قیمت نفت نزدیک به ۷۰دلار بوده و از اوج آن در هفتههای پیش نزدیک به ۵دلار کمتر است. مس بالاتر از ۶۰۰۰دلار در هر تن است که نزدیک به ۱۰۰درصد رشد دارد. سنگ آهن در بازار چین به بالای ۱۱۰دلار رسیده که بیش از ۸۵درصد رشد قیمت داشته، اما بیلت یا شمش فولاد با کاهشی نزدیک به ۴دلار بین ۳۹۰ تا ۴۲۰دلار بر تن در دریای سیاه و مناطق اطراف معامله میشود و شرایط حکایت از روند نامتعادل قیمتها میکند که تردید را دراین بازار افزایش میدهد.
مهمترین ویژگی بازارها بالاخص در فلزات پایه اضافه خرید است. این اضافه خرید با واقعیتهای بازاراندکی در تناقض است. در خصوص فلزات پایه از جمله مس هم اکنون موجودی انبارها غالبا در کشورهای آسیایی مخصوصا چین بسیار بالا است. دولتاین کشور در زمان پایین بودن قیمتاین کالا اقدام به خرید و انبارکردن حجم عظیمی از این کالا کرد. موجودی انبارهای LME نیز بسیار بالا بوده تا جایی که در سالهای اخیر برایاین حجم موجودی انبارها در هفتههای گذشته نظیری پیدا نمیشود. نکته دیگر اعلام شرکت والهاینکو بهعنوان یکی از بزرگترین شرکتهای جهان در خصوص شرایط فورس ماژور در تحویل نیکل بوده که قیمت این کالا را به مرزهای باور نکردنی رسانیده است. به تبع این شرایط تامین کنندگان کنسانتره مس نیز قیمتهای خود را افزایش دادهاند. در هفتههای گذشته قیمت نفت نزدیک به ۱۵دلار کاهش یافت که به کاهش هزینه تولید میانجامد. به عبارت دیگر کالاهایی که هم اکنون در حال تحویل است، غالبا با هزینه تولید پایین ساخته شدهاند کهاین امر خود پتانسیلی برای کاهش قیمتها است. نکته دیگر پایان یافتن کمکهای دولتها، بالاخص دولت چین و آمریکا به اقتصادهای خود است. به گفته برخی منابع، رشد اقتصادی و همچنین رشد قیمتها تاکنون به دلیل تزریقاین حجم کلان پول به اقتصاد صورت گرفته و از حالا به بعد چهره واقعی اقتصاد خودنمایی خواهد کرد. نکته دیگر کهاندکی شرایط را به ابهام نزدیک میکند، نوسان شدید ارزشدلار در چند روز گذشته بوده که از پایینترین حد در ماههای پیشین به سرعت به تعادل و نهایتا به افزایش شدید ارزش آن انجامید. این کاهش و افزایش ارزش در کمتر از ۱۰ روز روی داد. طلا نیز با نوسانات شدیدی همراه بود. اگر با دیدی بدبینانه به قضایا بنگریم به احتمال یک رویداد در آینده بیشتر بر میخوریم. نوسانات ذکر شده حکایت از انتقال حجمهای عظیمیاز پول کرده که برای غالب فعالان بازار بسیار پر اهمیت خواهد بود. از این رو برخی از تحلیلگران قدرتمند بازار بروز رکود دیگری را در بازار پیشبینی کردهاند.
ارسال نظر