محمدحسین بابالو
قراردادهای سنگ‌آهن از سال ۱۹۹۳ تاکنون به شیوه قراردادهای بلندمدت بین تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان بزرگ منعقد می‌شود.

دیگر شیوه معامله این کالا نیز در بازار نقدی و مخصوص محموله‌های کوچک است که کمترین حد آن چیزی بین 5 تا 10‌هزار تن است. هم‌اکنون عرف یک محموله نقدی چیزی نزدیک به 40‌هزار تن است. این حجم یا اندکی کمتر از آن حجم محموله یک کشتی فله‌بر است. محموله‌های کوچک‌تر غالبا با کانتینر منتقل می‌شوند.
بازار سنگ‌آهن تابعی است از فولاد به‌عنوان بازار مصرف اصلی و قیمت نفت به‌عنوان مهم‌ترین عامل در تعیین قیمت تمام شده و حمل و نقل کالا که در کنار رشد تکنولوژی در جهان که به کاهش هزینه‌ها و افزایش بهره‌وری می‌انجامد، موثر است.
نگاهی به بازار فولاد دوره‌های رونق و رکود متوالی را نشان می‌دهد. این نوسانات قیمت و شرایط بازار که با یک دوره نزدیک به 10 سال تغییر می‌کند، شرایط کلی بازار مصرف اصلی این کالا را نمایان می‌سازد. بازار فولاد در اوایل دهه پایانی قرن بیستم دچار رکود شد. این رکود به کاهش ارزش معاملات در بازار قراردادهای طولانی مدت سنگ‌آهن انجامید.
با توجه به نوسانات سیاسی رخ داده همچنین کاهش قیمت نفت پیداشدن ذخایر جدید سنگ‌آهن و پیشرفت شیوه‌های علمی‌ در اکتشاف و استخراج سنگ‌آهن در سه سال پیاپی کاهش قیمت این کالا در قراردادهای طولانی مدت به وجود آمد.پس از این شرایط که اوج کاهش آن در سال ۱۹۹۳ بود، شرایط آرام‌آرام به حالت طبیعی خود باز گشت. در روزهای رکود بازار فولاد که به دلیل تزریق بیش از حد فولاد به بازارهای جهانی و عدم ثبات سیاسی و برنامه‌ریزی دولت‌ها بالاخص در بلوک شرق سابق روی داد قیمت‌ها هم به دلیل ضعف شدید بازار مصرف و هم افت هزینه تولید کاهش یافت. این شرایط در تاریخ کوتاه مدت بازار یکی از بدترین روزهای آن به شمار می‌رفت.
در چند سال گذشته و روزهای پایانی قرن بیستم و آغازین قرن بیست و یکم نیز شرایط مشابهی به وقوع پیوست. نوسان قیمت نفت همچنین ورود قدرت‌های بزرگ به روند اقتصاد جهانی، بحران‌های مالی و اقتصادی نقاطی از جهان همچون منطقه جنوب‌شرقی آسیا در کنار برخی ناآرامی‌ها و مشکلات سیاسی و امنیتی همچنین رشد شدید تکنولوژی و شیوه‌های جدید استخراج مواد معدنی و تولید فولاد همگی دست در دست هم داده و بازار فولاد را به چالش کشانید.
این روند که تاثیر کمتری بر بازار سنگ‌آهن گذاشت توانست به صورت مقطعی قیمت این کالا را در جهان و در قراردادهای طولانی مدت متغیر و دگرگون کند.
این شرایط از تاثیر کمتری به نسبت رکود قبلی بر بازار برخوردار بود. این کاهش که در سال‌های 1999 و 2002 به وقوع پیوست شرایط را به گونه‌ای فراهم آورد که در کنار رشد چشمگیر برخی قدرت‌های نوظهور فولادی همچون هند و چین نیاز به سنگ‌آهن را بیش از پیش نمایان ساخت.
سنگ بنای بازار نقدی سنگ‌آهن در این زمان گذاشته شد. با پیشرفت بازار و تکنولوژی‌ها و توسعه اقتصادی و افزایش مصرف فولاد شرایط به گونه ای پدیدار شد که روند رو به‌رشد قیمت‌های جهانی سنگ‌آهن در بازارهای نقدی و قراردادهای طولانی مدت چهره واقعی این بازار شد.
این در شرایطی است که روند افزایش قیمت‌ها از این زمان مسیر صعودی گرفته و در سال 2007 به نقطه اوج خود؛یعنی افزایش 5/71‌درصدی رسید. از این زمان به بعد مسیر حرکت اندکی کاهش یافت تا جایی که در سال جاری به کاهشی بین 30 تا 40‌درصد رسیده‌ایم.
موارد ذکر شده شرایط واقعی این بازار بوده و با توجه به روند انعقاد قرادادهای بلندمدت در داخل شرایط داخلی نیز با توجه به تجربه بین‌المللی این مورد از تشابه بالایی برخوردار خواهد شد. شرایط فعلی شباهت بسیاری با اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم دارد. سال ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۳ و نوسانات بازار در کنار رکود پیشین فولاد در آن زمان و کاهش قیمت‌های نفت و حمل و نقل و بحران مالی پیشین بالاخص در شرق آسیا همچنین اجرای طرح هدفمند شدن یارانه‌ها و تبعات آن شرایط مشابهی با هم اکنون و شرایط بازارهای داخلی دارد.
در این بین انعطاف بیشتر تولیدکنندگان فولاد در کنار روی آوردن تولیدکنندگان سنگ‌آهن به شیوه‌های نوین بالاخص صادرات می‌تواند کمک قابل توجهی به برون رفت از شرایط حال حاضر کند. مدیریت بهتر و بررسی زمینه‌های فعالیت جدید برای واحدهای تولیدی درگیر از اهمیت به‌سزایی برخوردار است.