مارتین آبوت، مدیرعامل بورس فلزات لندن:
هر روز با سهامداران ناهار میخورم!
«مارتین آبوت» یک سال پرمشغله را به عنوان مدیرعامل LME پشت سر گذاشته است. «ریچارد برت» سوالاتی را در خصوص تغییراتی که او در این بورس پدید آورده مطرح میکند و برنامه پنج ساله آتی بازار را مورد بررسی قرار میدهد؛ ضمن آن که اقدامات احتمالی را برای سال آینده بررسی میکند. به محض ورود به دفتر کار مدیرعامل بورس فلزات لندن متوجه تغییراتی میشوید که از زمان مدیرعامل پیشین به وجود آمده است. هنوز همان دیوارههای چوبی تیرهرنگ، چراغهایی که به شکل جالبی از نظر پنهان شدهاند و میز برگزاری جلسه وجود دارد.
به عقیده او برقراری ارتباط از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است: «اهمیت ایجاد ارتباط با سهامداران برای من کاملا مشخص شده و تصور میکنم سطح خوبی از آن را برقرار کردهام.»
او واحدی را به طور خاص برای انجام این کار اختصاص داده و به طور دائمی ناهار خود را به صورت گردشی با سهامداران صرف میکند. « از این که امکان فعالیت به صورتهای گوناگون را در این بخش داشتهام، احساس خوش شانسی میکنم. از این رو، بیشتر با بسیاری از اعضای بازار آشنا شدهام و صرف وقت با آنها را بسیار موثر میدانم. به نوعی ارتباط رسمی و غیررسمی را میان اعضا ترکیب کردهام.»
او در پایان میگوید «برقراری این ارتباط، کاری ظریف به حساب میآید» با این حال، وی تاکید میکند، مذاکرات انجام شده جریانی از اطلاعات پدیده آورده و به بازار امکان میدهد با برخی از موضوعات جاری روبهرو شود.
بررسی عملکرد یک ساله
به گفته آبوت، بیشتر آنچه او تصور میکند طی سال گذشته به دست آورده، تنها در مرحله آغاز پروژه قرار دارد. اما او چه نکاتی را خاطرنشان میکند؟
«یکی از برجستهترین نکات که ممکن بود با بیتوجهی روبهرو شود نصب تجهیزات معاملاتی Select است. دو هفته پس از آغاز به کار من، با مشکلی در زمینه به روزرسانی سیستم روبهرو شدیم. مجددا پس از اصلاح سامانه کار با آن را آغاز کردیم و عملکرد کاملا یک نواختی به دست آوردیم. زمانی که نیاز به بررسی کارایی سیستم وجود داشت، تجهیزات select با حفظ عملکرد خود امکان بازگشت به سوابق گذشته را فراهم میآورد. این روش حجم معاملاتی گستردهای را در کنار ثبات عملیاتی ایجاد کرده است.
او یک مدیر ارشد فنآوری را به استخدام درآورده و معتقد است «یکی از نقاط قوت عملکرد، استفاده از سرمایهگذاری و تعهدات خود جهت بهرهگیری از فنآوری مطلوب است. اگر چه آغاز کار با مشکلاتی همراه بود، آموختههای ناشی از آن دوره تاثیرات فراوانی به همراه داشتهاند. تصور میکنم روز به روز در زمینه اولیه و استفاده از فنآوری از جایگاه بهتری برخوردار خواهیم شد.» «بازارها متوقف نمیشوند و ما بیتردید نیاز به ارتقای وضعیت خود خواهیم داشت. البته این به معنای استفاده از یک سامانه کاملا جدی نیست. گمان میکنم در ابتدا تغییراتی را در سامانه جدید نیاز داریم. احتمالا بخشی از این اصلاحات به سامانه اداری و تنظیم نحوه ثبتنام مربوط میشود.»
با توجه به نگرانیهایی که در اثر انعقاد قراردادهای رقیب LME، یعنی Nymex به وجود آمده بود، پس از حضور آبوت در این بازار از سال گذشته، طرحها پیشرفت خوبی داشتند.
«مسوولان LME بر این باور بودند که اگر قرار است اختلافی میان نقدینگی قراردادهای عمده و کوچک پدید آید، حضور این بازار ضروری خواهد بود. در نتیجه، LME هم به طراحی، نصب و راهاندازی تجهیزات بر اساس قراردادهای کوچک اقدام کرد تا آنجا که ما میدانیم هیچ یک از این نمونهها به طور گسترده مورد معامله قرار نگرفت؛ البته نمونههای رقیب هم از وضعیت مشابهی برخوردار بودند.
«براساس تحلیل قدیمی در خصوص صنعت بیمه، گفته میشود نیازی به این سیستم صدور بیمهنامه نیست، اما (کمبود) نقدینگی نباید سبب شود تصور کنیم این اقدام فاقد تاثیر کافی بوده است. از این رو گمان میکنم استفاده از قراردادهای کوچک نمونه بارزی از اقدام پیشگیرانه LME باشد که محصول را به بازار و در موقعیتی مناسب قرار میدهد. این مساله که رشد قراردادهای کوچک چندان قابل توجه نبوده، به هیچوجه باعث نگرانی ما نمیشود. زیرا نقدینگی در قراردادهای اصلی باقی ماند و ما باز هم به آن دسترسی پیدا کردیم.»
اگرچه قراردادهای پلاستیک LME بار دیگر منعقد میشوند، به نظر میرسد هنوز از حجم کافی برخوردار نیستند. «ما بار دیگر قراردادها را به صورت قراردادهای محلی آغاز کردیم و گمان میکنم این کار نتیجهبخش بوده است. این اقدام از دیدگاه انجام پروژه موفقیتآمیز بوده است. گردش مالی در سطح بسیار پایینی قرار داشت و شاید بتوان گفت تا حدی ناامیدکننده بود. با این حال، تصور میکنم در حال حاضر بسیار بیش از آن چیزی که یکسال پیش تصور میکردیم، محصولات پلاستیکی جمعآوری کرده باشیم.
به عنوان یک بورس باید صبرپیشه کنیم و برای مدتی طولانی در بازار حضور داشته باشیم...
هنور در مراحل آغازین کار هستیم. تصور میکنم محصولات مرتبط را به دست آورده و به نظارت بر بازار پلاستیک ادامه خواهیم داد.»
آنچه اکنون بر آن تاکید میشود، تایید قراردادهای فولاد است.
«من به عنوان یکی از ناظران بازار LME، در وهله اول از این که بازار به جای فولاد به سمت پلاستیک سوق پیدا کرد، شگفتزده شدم. به نظر من فولاد یک بازار طبیعی برای بورس فلزات به حساب میآید. اما لازم بود پیش از آن که ماهیت قراردادهای پلاستیک مشخص شود، به یک کالای عمده دیگر بپردازیم.»
برنامههای بازار LME از زمان ورود «آبوت» به بورس تغییر کرده و تمرکز آن از محصولات مسطح و توجه به شاخصها معطوف به محصولات شاخهای و الگوی سنتی تحویل کالا شده است.
«به عنوان یکی از افراد قدیمی در بورس لندن، دقیقا به همین موضوع حساسیت خواهم داشت و میتوانم بگویم آنچه LME به خوبی از عهده انجامش بر میآید، تحویل کالا، براساس ساختار زمانی دقیق و شرایط مطلوب است.» آبوت یک تیم برای انجام پروژههای فولاد تشکیل داده و آن را با پروژه تولید شمش ترکیب کرده است.
بازار LME استفاده از شاخص را در معاملات ممنوع نکرده، اما آبوت میگوید این مساله از الویت چندانی برخوردار نیست. «در حال حاضر، تاکید ما بر محصولات شاخهای است و حتی با وجود یکگروه ویژه، باید اذعان داشت که برای انجام کار در آینده نزدیک همچنان با معاملات محصولات شاخهای سر و کار خواهیم داشت.
«اگر بر روی محصولات مسطح تاکید داشته باشیم، تحویل کالا با دشواری بیشتری مواجه خواهد شد. احتمال استفاده از شاخص را نمیتوان رد کرد. گمان میکنم معرفی شاخصها هنگامی که کسب و کار براساس تحویل فیزیکی کالا صورت میگیرد، آسانتر از زمانی خواهد بود که معاملات براساس شاخصها انجام میشود. باید در صنعت به کسب اعتبار پرداخت و سپس رویکردی مبتنی بر شاخصها انتخاب نمود.»
مدیریت پروژه یکی دیگر از مسائلی است که آبوت درباره آن و تغییرات بهوجود آمدهاش صحبت میکند: «در هر واحد اجرایی، از جمله واحدهای فولادی، دارای یک گروه مشخص هستیم. بودجه و اعتبار در اختیارمان میباشد. استفاده از منابع مناسب میتواند گروه اجرایی را مسوولیتپذیر کند، اما در گذشته مجموعهای از افراد مجرب و علاقهمند به همکاری به طور انفرادی اقدام به انجام فعالیتهای مرتبط میکردند. تا زمانی که فعالیتها گسترش چندان نداشتند، الگوی انتخابشده پایدار به نظر میرسید، اما در حال حاضر که موظفیم محصولات جدیدی را عرضه کنیم، باید الگوی متفاوتی را در نظر بگیریم، برای اینکه بتوانیم بورس را بیش از پیش حرفهای کنیم، لازم است منابع مناسبی را در اختیار تیم پروژه قرار دهیم.»
الگوی تغییرات بهوجود آمده در بورس از سوی نهادهای غیرانتفاعی به نمونههای انتفاعی حرکت کرده است. اما در این راه چه پیشرفتهایی حاصل میشود؟ آبوت متذکر میشود که بورس تحت فرآیند شرکتی شدن (demutualization: فرآیندی که در آن بورسها به جای آن که به صورت دولتی اداره گردند، در قالب یک شرکت سهامی به فعالیت میپردازند.) قرار گرفته و معتقد است اعضای بورس در قالب یک روند حرفهای شدن تاکید دارند.
بر این اساس دورنمایی بر پایه روابط بازرگانی پدید میآید.
«نمیتوانید این کار را در یک بازار مبتنی بر روابط غیرانتفاعی انجام دهید. بورس باید برای جذب افراد و ایجاد انگیزه در میان آنها برای ارزیابی شرایط امکان ایجاد سود را داشته باشد. ارزشیابی سازمانهای غیرانتفاعی کار دشواری است.
با مرحله گذار به سوی الگوی تجاری روبهرو هستیم: با این حال هنوز هم به اعضای خود و سهامدارنمان تعلق داریم.
آنها از این که مالکیت این بورس را در اختیار دارند خرسندند و مطمئنا در حال حاضر قصد فروش سهامشان را ندارند. من هم به آنها میگویم چنین قصدی نداریم.
ما اقداماتی را در جهت افزایش جنبههای تجاری بورس انجام دادهایم که ممکن است تا حدودی ارزش بازار را مشخص کند. با این وجود هیچ یک از این تلاشها منجر به دستیابی به هدف نهایی (فروش بورس) نشده است. آنچه تاکنون به دست آمده افزایش روحیه تجاری به عملکرد بازار میباشد.
دورنمای آتی
آبوت در ماه ژانویه گذشته برنامهای پنج ساله را برای افزایش گردش سرمایه بازار به میزان دو برابر اعلام کرد.
توسعه این برنامهها تا چه حد بوده است؟
گمان میکنم در مسیر صحیحی قرار گرفتهایم. رشد قابل توجهی را در قراردادهای LME شاهدیم. این مساله نمایانگر افزایش گردش مالی بورس بدون انجام فعالیت خاصی میباشد. البته برخی از اقدامات اولیه صورت گرفتهاند.
در حال حاضر فعالیت شدیدی برای ارتقای شفافیت و دسترسی به شرایط اختیار معامله در دست انجام است. زمینههای کسبوکار بیشتر در محدوده اختیار معاملات را مدنظر قرار می دهیم و تصور میکنم مزایای فراوانی را در سال ۲۰۰۸ نصیب خود کنیم.
ثبت و تسویه میانگین معاملات در طول ماه طی سال آینده افزایش خواهد یافت اما پیشبینی این ازدیاد حجم کار آسان نیست.
قصد ندارم بگویم تمام این اقدامات باعث تغییر در بورس میشود اما حتما تفاوتهایی را پدید میآورد.
ورود به بازار فولاد اگرچه جالب توجه به نظر میرسد اما لزوما نخواهد توانست تغییر عمدهای در گردش سرمایه بورس طی ۲ تا ۳ سال آینده داشته باشد. انجام طرح و موفقیت آن از اهمیت چندانی برخوردار نیست.
در حقیقت قراردادهای جدید در زمینههای تازه نمیتواند بدون منشا خاص به وجود آید یا رقیب قراردادهای عمده آلومینیوم یا مس گردد.
اما در یک دوره پنج ساله فولاد از اعتبار کافی برخوردار خواهد شد. پلاستیک هم در بازار وجود خواهد داشت.
دورنمای ما یک دوره ۱۰ ساله است. نمیدانم آیا پلاستیک قادر است تا پایان این دوره یا پس از طی نیمی از آن در زمره برترینهای بازار قرار بگیرد. تصور میکنم رشد قراردادها سبب ارتقای گردش سرمایه بازار نیز خواهد شد.
بورس برای افزایش رشد ساختاری خود قادر به انجام چه کارهایی خواهد بود؟
برخی تغییرات کوچک اما مهم را در نحوه عملکرد تالار اعمال کردهایم و نمایشگرهای موسوم به SELECT را مورد استفاده قرار می دهیم تا بازرگانان از آنچه در بازار الکترونیک رخ میدهد باخبر شوند.
با افزوده شدن عضو جدید به بازار میتوان به ایجاد کسبوکار بیشتر امیدوار بود. آنگاه امکان دستیابی به رشد بیشتر فراهم میشود. شاید بتوان تغییراتی را بر روی زمان و حجم انجام معاملات انجام داد. هیچ مشاوره جدی تا این زمان صورت نگرفته است. از این رو امکان اجرای آن وجود دارد.
بنابراین میتوانیم با اتخاذ برخی روشها رشد را در قراردادها پدید آوریم.
او عقیده دارد هنوز برای قضاوت زود است دوره پنج ساله برای اثربخشی به این مدت نیاز دارد و ممکن است بعد از آن نیز به مدتی زمان نیاز داشته باشد.
آبوت در پایان نتیجه میگیرد: در شش ماه اول یک برنامه پنج ساله تنها به اقدامات اولیه فعالیتهای پروژهای و... پرداخته میشود.
براساس میزان پیشرفتی که طی شش ماه میتوان به آن دست یافت باید بگویم ما با پیشرفتهای خوبی روبهرو بودهایم.
منبع: نشریه پردازش
ارسال نظر