جدیدترین پیشبینی متالبولتن از بازار فلزات غیرآهنی در سال ۲۰۰۸
شوک فلزی نداریم !
این نشریه در گزارش خود آورده است که سال ۲۰۰۷ سال پرهیجانی برای فلزات بود. تا نیمه دوم سال گذشته روند قیمتها نزولی بود چون نگرانی بر سر رشد اقتصادی در آمریکا و نیز افزایش موجودی انبارهای بورس فلزات لندن موجب شد که قیمتها روند کاهشی پیدا کند. سال قبل میلادی قیمت مس ناگهان ۲۰درصد سقوط کرد اما از سوی دیگر آلومینیوم و قلع تا حدی وضعیت بهتری داشته و از اوج خود فقط ۱۰درصد پایین آمدند.
گروه بورس کالا- علی غفوری: نشریه معتبر متالبولتن در جدیدترین گزارش خود به پیشبینی قیمت و بازار فلزات مهم و پایه پرداخته است. این نشریه وضعیت قیمت آلومینیوم، مس، روی، سرب و... را در سال ۲۰۰۸ به طور جزئی تفسیر و تحلیل کرده است و روند قیمت فلزات را به شکل (V) تفسیر میکند.
این نشریه در گزارش خود آورده است که سال ۲۰۰۷ سال پرهیجانی برای فلزات بود. تا نیمه دوم سال گذشته روند قیمتها نزولی بود چون نگرانی بر سر رشد اقتصادی در آمریکا و نیز افزایش موجودی انبارهای بورس فلزات لندن موجب شد که قیمتها روند کاهشی پیدا کند. سال قبل میلادی قیمت مس ناگهان ۲۰درصد سقوط کرد اما از سوی دیگر آلومینیوم و قلع تا حدی وضعیت بهتری داشته و از اوج خود فقط ۱۰درصد پایین آمدند. با شروع سال جدید میلادی با توجه به اینکه قیمتها به حداقل خود رسیده بود کسی رغبت به خرید فلزات نداشت چون شرایط را مبهم میدید و عمدهترین نگرانی نیز وضع آشفته اقتصادی در آمریکا بود که دلیل عمده آن نیز بحران مسکن در این کشور است به طوری که این موضوع ادامه دارد و تاثیرات فلجکنندهای روی بازارهای مالی گذاشته است.
علاوه بر این چندین اقتصاددان از جمله رییس اسبق خزانهداری فدرال آمریکا آلن گریناسپن شدیدا پیشبینی کرده است که در مقطعی در سال ۲۰۰۸ این کشور با رکود مواجه خواهد شد. البته گفته میشود که بعضی از فلزات در زمان رکود اقتصادی آمریکا نیز از بازار خوبی برخوردار خواهند بود که دلیل آن اشتهای سیریناپذیر چینیها است و پیشبینی میکنند تقاضا همچنان برای این فلزات سیر صعودی خواهد داشت.
به هر صورت برخی از کارشناسان با این گونه پیشبینیها موافق نیستند و معتقدند که هنوز اقتصاد آمریکا نیروی محرکه اقتصاد جهانی است.
در صورت این اتفاق یا رکود رونق اقتصادی چین نیز کمسو و کم فروغ خواهد شد. به عنوان مثال اقتصاد آمریکا ۷ برابر بزرگتر از اقتصاد چین است.
مصرف کنندگان آمریکایی سال گذشته ۵/۹تریلیون دلار هزینه کردند؛ حال آن که کل مصرف چینیها یک تریلیون دلار و مصرف هندیها ۶۵۰میلیارد دلار بوده است.
پرواضح است که اقتصاد این دو کشور هنوز نمیتواند روی هم رفته جای مصرف کننده آمریکایی را بگیرد که بتواند رشد اقتصاد جهانی را همچنان زنده و شکوفا نگهدارد.
رشد اقتصاد خود چین نیز در ظاهر رو به کندی گذاشته است. تولید صنعتی این کشور در ماه نوامبر از پایینترین رشد اقتصادی در طول سال برخوردار بوده، ولی به هر صورت در مقایسه با یک سال قبل آن با ۳/۱۷درصد رشد هنوز رقم بالایی را به خود اختصاص داده بود.
اما در بخش تولید فلزات نیز دولت فعالانه از میزان تولید و ذوب فلزات میکاهد تا به نوعی بهرهبرداری از ظرفیتهای آنان را اقتصادی کند تا در حقیقت دارای ظرفیتی اقتصادی و مقرون به صرفه باشند.
زمینههای تولید یا بهرهبرداری از مشکلات دیگری نیز رنج می برد که میتوان به آلوده کردن محیط زیست و مسائل کارگری و بهداشت و ایمنی اشاره کرد.
اما در خارج از چین اقتصاد اروپا نیز با نوعی کندی مواجه شده است که عمدتا به دلیل بالا رفتن ارزش برابری یورو بوده و ژاپنیها نیز چشم به راه رکود اقتصادی نشستهاند.
با وجود این افت و کندی در اقتصاد کلان جهانی انتظار میرود که تولید مواد معدنی در جهان در سال گذشته و امسال افزایش داشته باشد و در نتیجه در این شرایط در نیمه اول امسال قیمتهای آرام و معتدلی برای مواد اولیه پیشبینی میشود.
اما با وجود این هیچ گونه افتی در قیمتهای فلزات مشهود نبوده و شرایط بازار به بعد از نیمه اول سال نیز کشانیده خواهد شد. چون به نظر میرسد که میزان افزایش عرضه تا حدی با محدودیت مواجه شود تا نیمه دوم سال نیز تقاضا میتواند افزایش پیدا کند چون آثار نرخهای بهره پایینتر خصوصا در آمریکا به تدریج مشهود میشود.
این شرایط بیانگر این است که منحنی روند قیمتها به شکل هفت (V) خواهد بود؛ به گونهای که در نیمه اول سال به قعر خود رسیده و در نیمه دوم سال به تدریج افزایش پیدا خواهد کرد.
علاوه بر این افت یا تنزل قیمت فلزات محدود خواهد بود چون سطح موجودیها در حقیقت پایین است و به همین دلیل از میزان شوک یا ضربه وارده به سیستم خواهد کاست.
اما سرمایهگذاری در بخش کالا همچنان استمرار خواهد داشت و در حقیقت به نوعی از این سرمایهگذاری حمایت خواهد شد.
تخمین زده میشود که میزان سرمایهگذاری در بخش تولید کالا در سال ۲۰۰۷ به ۱۴۵-۱۴میلیارد دلار رسیده باشد که از میزان ۱۱۰میلیارد دلار در پایان سال ۲۰۰۶ بالاتر است.
مس
آخرین مطالعات گروه بینالمللی بررسیهای بازار مس نشان میدهد که در هشت ماه اول سال ۲۰۰۷ این کالا با ۱۲۴هزار تن کمبود (در مقایسه با ۲۴۰هزار تن مازاد در طی همان مدت در سال ۲۰۰۶) مواجه بوده است.
اما انتظار میرود که از میزان کسری در سال ۲۰۰۷ به تدریج کاسته شود؛ چون به میزان موجودی بازار فلزات لندن (LME) از ماه ژوئیه به بعد افزوده شده و در حقیقت از آن به بعد به دو برابر رسیده است.
بنابراین میتوان گفت که در پایان سال نوعی توازن ایجاد شده و این شانس وجود دارد که تا سال آینده نیز تا حدی با موجودی مازاد مواجه باشیم.
آمار و اطلاعات اخیر نشان میدهد که تا حدی واردات مس چین افزایش پیدا کند؛ ولی به نظر میرسد که این گونه نباشد؛ چون تولید داخلی رو به کاهش است که دلیل آن بعضا مربوط میشود به شرایط محدود مالی یا اعتباری، علاوه بر این بررسیها حاکی از آن است که چندین واردکننده بزرگ در نظر دارند در سال ۲۰۰۸ از میزان واردات مس تصفیه شده خود بکاهند که تخمینا میتواند بین ۲۵ و ۵۰درصد باشد. پیشبینی میشود که قیمتهای تجاری مس طی نیمه اول سال در حد پایین ۵۷۵۰دلار باشد که در بالاترین سطح ۷۵۰۰دلار در هر تن خواهد بود. طی نیمه دوم سال دامنه قیمت میتواند تغییر پیدا کند که پایینترین سطح آن ۶۰۰۰دلار و بالاترین سطح آن حدود ۸۳۰۰دلار خواهد بود.
آلومینیوم
اخیرا قیمت آلومینیوم به پایینترین سطح ده ماهه خود رسیده است؛ چون عرضه آن به بازار در حد بالایی است. برخلاف سایر فلزات پایه تولید آن نسبتا متغیر بوده یا نوسان دارد که این امکان را میدهد تولید آن در جهان به صورت کاملا یکنواختی رشد کند؛ خصوصا در خاورمیانه و چین که در آنجا برق ارزان در اختیار اکثر واحدهای ذوب قرار داده میشود.
چین از یک واردکننده صرف آلومینیوم به یک صادرکننده عمدهای تبدیل شده است؛ به طوری که صادرات شمش آلومینیوم آن از ماه نوامبر ۷/۵۶درصد کاهش داشته، ولی به همین میزان به حجم صاردات محصولات نهایی آلومینیومی آن در همین مدت افزوده شده است.
علاوه بر این ما شاهد طرحهای وسیع توسعه در کشورهای حوزه خلیجفارس خصوصا در عربستان و سایر کشورهای عربی در این منطقه هستیم که میخواهند در کنار صنعت نفت دیگر صنایع خود را نیز گسترش دهند.
بهرغم این طرحهای توسعه، توسعه صنعت آلومینیوم هنوز زیر سطح اوج آن که بین سالهای ۲۰۰۵-۲۰۰۴ بود، است.
علاوه بر این از میزان تقاضای غرب در سال ۲۰۰۷ تا حدی کاسته شده است، ولی هنوز نتوانسته است رشد شدید حاصله در مصرف چین را جبران کند و این بیانگر آن است که در طول سال ۲۰۰۸ باید بازار را تقویت کرد.
در میان تمام فلزات به نظر میرسد که آلومینیوم حداقل افزایش قیمت را داشته است؛ چون هنوز باید قیمت شمش (ingot) آن افزایش پیدا کند تا افزایش هزینه برق و قیمتهای بالای کنونی آلومینا را پوشش دهد.
ما شاهدیم که در نیمه اول سال قیمت هر تن آن در سطح حداقل ۲۲۰۰دلار و حداکثر ۲۶۵۰دلار در هر تن بوده و در نیمه دوم سال قیمت آن حداقل ۲۳۵۰دلار و حداکثر ۲۹۰۰دلار در هر تن خواهد بود.
روی
در ظرف سال گذشته شاهد افزایش قابل ملاحظه صادرات روی چین (شمش خام و قراضه روی) بودهایم. اگرچه صادرات چین از تابستان به بعد تا ماه اکتبر کاهش زیادی داشته است، ولی هنوز ۳۰درصد بالاتر از سال ۲۰۰۶ است. آخرین آمار نشان میدهد که طی ماههای ژانویه - اکتبر بازار با کمبود ۵۱هزار تن روی مواجه بوده است؛ اما با توجه به افزایش تولید چین در سال ۲۰۰۸ با مازاد روی مواجه خواهیم بود.
انتظار میرود که قیمتهای روی طی نیمه اول سال بین ۲۰۰۰ تا ۳۰۰۰دلار در هر تن باشد. ما زیاد نسبت به آینده بازار روی در نیمه دوم سال خوشبین نیستیم؛ چون به نظر میرسد که چینیها ظرفیتهای زیادی را راهاندازی کنند؛ ولی مشخص نیست که آیا این افزایش تولید در بازار داخل مصرف خواهد شد یا اینکه مازاد آن به بازارهای خارجی صادر شود؟
مثلا در سال ۲۰۰۷ تولید روی چین ۴۰۰ تا ۵۰۰هزار تن افزایش داشته که تقریبا به ۷/۳میلیون تن رسیده است که برای سال ۲۰۰۸ نیز چنین افزایشی پیشبینی میشود. در نتیجه در نیمه دوم سال فشار وارده بر قیمتها شدید بوده به طوری که به سختی میتواند از ۳۰۰۰دلار در هر تن بیشتر شود.
سرب
طی چند ماه گذشته قیمتهای سرب کاهش زیادی داشته است؛ چون موجودی آن همواره رو به افزایش بوده است. با وجود اینکه مصرف روزانه آن هنوز پایین است، ولی درواقع در ظرف چند ماه گذشته به دو برابر افزایش پیدا کرده است. با بسته شدن موقتی معدن Ivernia Magellan به دلیل مشکلات زیستمحیطی میتوانست قیمتهای سرب را در تابستان و پاییز در بازار بالا برده و در نتیجه اینگونه انتظار میرفت که صادرات سرب به زودی آغاز شود؛ ولی با وجود این شرایط قیمتها تنزل پیدا کرد.
اگرچه در سال ۲۰۰۷ عرضه جدیدی وارد بازار شد، ولی موجودیها میبایستی در حد بحرانی پایین باقی مانده باشد که در نتیجه قیمت روندی صعودی به خود بگیرد. پیشبینی میشود که در نیمه اول سال قیمتها بین ۲۶۰۰-۲۰۰۰دلار بوده و در نیمه دوم سال بین ۳۳۳۰-۲۳۰۰دلار در هر تن نوسان خواهد داشت.
نیکل
منصفانه است که بگویم هیچ کس نفهمید که چه بر سر بازار نیکل آمد. پس از آنکه در بهار قیمت آن حدودا به ۵۲هزار دلار در هر تن رسید، بلافاصله ۵۰درصد کاهش پیدا کرد؛ حال آنکه در حقیقت رشد مثبت به یک رشد منفی قیمتها مبدل شد.
علت عقبگرد قیمت را میتوان به کاهش تقاضا عمدتا به خاطر افت تولید ضدزنگ چین نسبت داد.
علاوهبر این اوایل سال مصرفکنندگان از بازار بیرون رفته و نیکل کمتری میخرند و به دنبال این بودند که شاید بتوانند بعضا از جایگزینهای آن مانند چدن نیکل (nickel pigiron) استفاده کنند.
شاید به همین علت به موجودی LME افزوده شده است؛ به طوری که از تابستان این سال (۲۰۰۷) با ده برابر افزایش به ۴۵هزار تن رسیده و تصورات اولین مبنیبر کمبود این فلز در بازار را کمرنگ کرده است.
با وجود اینکه از میزان تقاضا کاسته شده است، ولی تا حدی به عرضه افزوده میشود؛ چون تولید کنسانتره کارخانه Vorsey Bay و Goro در اواخر سال ۲۰۰۸ آغاز خواهد شد.
اما با وجود پیشبینی اندک نیکل مازاد در سال جدید، انتظار میرود که توازن عرضه و تقاضا در سال آینده به کمبود عرضه مبدل شود؛ چون تقاضا بالا میرود. در هر دو حالت سطح موجودیها پایین خواهد بود و به احتمال قوی متضمن این است که قیمتها در طول سال ۲۰۰۸ نسبتا بالا باقی خواهد ماند. انتظار میرود که قیمت نیکل در نیمه اول سال ۳۲۰۰۰-۲۰۰۰۰ دلار و در نیمه دوم سال ۳۸۰۰۰-۲۶۰۰۰دلار در هر تن در نوسان باشد.
قلع
اواخر سال گذشته قیمت قلع نیز همانند سایر فلزات جانی به خود گرفت؛ اما سرانجام در واکنش به استمرار نگرانی در خصوص مشکلات تولید خصوصا در اندونزی و تا حد کمتری نیز در بولیوی این قیمتها دچار تغییراتی خواهد شد.
همانند سایر فلزات طرحهای توسعه و گسترش تولید قلع چندان قابلتوجه نیست، صادرات سنگینی چینیها در دهه ۹۰ از میزان صادرات آن در حد قابلملاحظهای کاسته است. اگرچه اخیرا تا حدی به میزان تولید اندونزی افزوده شده است، ولی این روند چندان تداوم نداشته و سرانجام این رشد تولید متوقف خواهد شد.
گفته میشود که در سال ۲۰۰۷ بازار این کالا با ۵۰۰۰تن کمبود مواجه بوده که این رقم در سال ۲۰۰۸ به ۴۰۰۰تن خواهد رسید.
باید به خاطر داشت که فروش قلع دولت آمریکا که اندک، ولی یکنواخت و مستمر (سوپاپ اطمینان) بود که ظرفیت مازاد خود را به بازار عرضه میکرد تا پایان امسال آن نیز متوقف گردید و عامل دیگری خواهد بود که قیمتها را تقویت خواهد کرد.
تخمین زده میشود که قیمت این کالا در نیمه اول امسال بین ۱۲۸۰۰ و ۱۸۵۰۰دلار در هر تن و در نیمه دوم سال بین ۱۵هزار تا ۲۲هزار دلار در هر تن باشد.
پس از آلومینیوم قلع دومین کالایی است که میتوان به آینده و بازار آن خوشبین بود.
ارسال نظر