گام‌های آرام بزرگ‌ترین شرکت معدنی جهان برای تصاحب ریوتینتو

در حالی که پیشنهاد ۱۳۸‌میلیون دلاری شرکت بی‌اچ‌پی بیلیتون برای خرید ریوتینتو از سوی این شرکت رد شده است، به نظر می‌رسد بزرگترین شرکت معدن‌کاری جهان دست‌بردار نبوده و در حال بررسی اقدامات بعدی خود برای انجام این معامله است. مدیرعامل بی‌اچ‌پی بیلیتون در این باره گفته است که از عدم توافق هیات ‌مدیره ریوتینتو برای مذاکره درباره این پیشنهاد متعجب است.

همچنین ایسنا در گزارشی آورده است، ریوتینتو هفته گذشته از مقامات بورس لندن خواستند تا شرکت بی‌اچ‌پی بیلیتون را وادار به ارائه یک پیشنهاد رسمی در زمانی معین کرده و در غیر این صورت پیشنهاد خود را پس بگیرد؛ این در حالیست که مدیریت ریوتینتو این پیشنهاد را از ابتدا رد شده، اعلام کرده است.

در همین حال بی‌اچ‌پی بیلیتون نیز اعلام کرد که مطابق برنامه عمل کرده و پیشنهاد رسمی خود را در زمان مناسب اعلام خواهد کرد.

همچنین برخی از سهامداران دو شرکت نیز پیشنهاد سه سهم بی‌اچ‌پی بیلیتون در برابر هر سهم ریوتینتو را پایین دانسته و در تلاش برای افزایش این رقم هستند. در این بین نیز برخی ۹/۳سهم بی‌اچ‌پی بیلیتون در برابر هر سهم ریوتینتو را رقمی منصفانه می‌دانند.

مدیریت بی‌اچ‌پی بیلیتون در خصوص برنامه‌های توسعه این شرکت از افزایش ظرفیت معدن Olympic Dam به تولید سالانه ۷۳۰‌هزار تن مس، ۱۹‌هزار تن اورانیوم و ۸۰۰‌هزار اونس طلا خبر داد.

هرچند مقامات مسوول درباره هزینه این پروژه اظهارنظری نکرده‌اند.

تداوم تلاش BHP برای تصاحب Riotinto

به گزارش دنیای اقتصاد اگر BHP بتواند در تصاحب Riotinto موفق شود، منطقه صاحب بزرگ‌ترین شرکت سنگ‌آهن در جهان خواهد شد. شرکت‌های BHP و Riotinto مجموعا ۳۸درصد بازار تجارت جهانی دریایی را در اختیار داشته و در این صورت به جمع پنج شرکت بزرگ جهان خواهند پیوست.

کارشناسان می‌‌گویند این ادغام در سطح جهانی تاثیرات خود را خواهد گذاشت؛ اما مقامات استرالیایی می‌گویند این اقدام فقط مربوط به استرالیای غربی و صنعت سنگ آهن خواهد بود و اثرات جهانی نخواهد داشت. آینده این شرکت عظیم موجب نگرانی فولادسازان جهانی شده؛ اما در بین شرکت‌های معدنی کوچک‌ترین سنگ آهن که به صورت قارچی در منطقه WA فعالیت می‌کند، نظرات متفاوتی وجود دارد. به عنوان مثال مدیر عامل شرکت‌های سنگ آهن FMG می‌گوید این ادغام یک اقدام ضدرقابتی است؛ اما شرکت‌ معدنی دیگری معتقد است که شرکت جدید تاثیری روی عملکرد شرکت‌های کوچک‌تر نخواهد گذاشت.

در صورت ادغام BHP-Rio، شرکت‌های معدنی کوچک استرالیا (FMG) در مقابل این ادغام قد علم خواهند کرد. این شرکت‌های کوچک، سال آینده ۴۵میلیون تن به ظرفیت خود خواهند افزود که در نهایت کل ظرفیت آنان در آینده به ۲۰۰میلیون تن در سال خواهد رسید و در نتیجه رقابت سنگینی با شرکت‌های بزرگ‌تر آغاز خواهد شد. اگر تمام پروژه شرکت‌های معدنی کوچک تا سال ۲۰۱۲ اجرا شود، کل ظرفیت آنان به ۱۸۰میلیون تن خواهد رسید که بیش از یک چهارم کل تولید استان خواهد بود.

بسیار واضح است که اگر هرکسی یک همسایه قدرتمندی داشته باشد به نفعش خواهد بود، چون با قوی‌تر شدن قدرت چانه‌زنی BHP-RIO بر سر قیمت‌های سالانه سنگ‌آهن شرکت‌های کوچک‌تر نیز از آن بهره‌مند خواهند شد. مدیرعامل یکی از شرکت‌‌های کوچک‌تر معدنی می‌گوید با ادغام دو شرکت بزرگ، قیمت سنگ‌آهن بالا خواهد رفت و در نتیجه این صنعت نیز جان خواهد گرفت.

اما از طرفی این شرکت‌های کوچک‌تر ادغام دو شرکت بزرگ را نوعی تهدید می‌دانند چون معتقدند توان دستیابی آنها به امور زیربنایی و لجستیکی بالا رفته و کوچکتر‌ها روز به روز ضعیف‌تر خواهند شد. مثلا بعضی از این شرکت‌های کوچکتر از امکانات شرکت RIO استفاده می‌کنند؛ مانند خط آهن و بندر و می‌گویند اگر BHP و RIO یک شرکت شود، دستیابی آنان به این امکانات از بین رفته و باید خود را ارزان بفروشند.

معادن استرالیای غربی در سال ۲۰۰۶ حدود ۴/۲۶۸میلیون تن تولید داشته است؛ اما چهار شرکت در حال بهره‌برداری که به هیچ‌کدام از شرکت‌های BHP و RIO وابسته نیستند فقط ۸/۱۰میلیون تن از این میزان را تولید می‌کنند.

اما در منطقه کلیدی Pilbara که سال‌ها همچنان تولید را قبضه خواهد کرد، تولید امروز شرکت‌های کوچک‌تر می‌تواند تا پایان این دهه یک‌پنجم تولید را بالغ شود و این سوال وجود دارد که آیا آنان می‌توانند سنگ را به بازار حمل کنند که بستگی خواهد داشت به امکان دسترسی آنان به امور زیربنایی؛ مانند ریل و بندر.

اگر BHP بخواهد RIO را بخرد، باید به مشکلات زیربنایی توجه داشته باشد. جذابیت اصلی RIO برای BHP این است که می‌تواند از هزینه‌های خود بکاهد. علاوه بر این، می‌تواند به امکانات Rio از قبیل خطوط آهن و بندری دسترسی داشته باشد. بنادر Dampier و Cape Lambert در حال حاضر در اختیار Rio قرار دارند. ظرفیت بندری کافی برای BHP بسیار حائز اهمیت است. چون تمامی سنگ‌آهن خود را از طریق بندر Hedland حمل‌و‌نقل می‌کند که بندر بسیار پرترافیکی است.

حل مسائل «زیربنایی» نیز برای شرکت‌های کوچک‌تر معدنی در WA بسیار مهم است که نیاز به میلیاردها دلار سرمایه‌گذاری دارد.

شرکت‌های BHP و Rio مخالف دستیابی طرف ثالثی به این امکانات هستند، چون در صورت پذیرش هر شرکت دیگری برای استفاده از امکانات، کارآیی یا بهره‌برداری آنان را کاهش خواهد داد. اما شرکت‌های کوچک‌تر معترضانه می‌گویند: ما هرچه طی سال‌های گذشته ساخته‌ایم BHP و Rio آن را در غرب استرالیا تصاحب کرده‌اند.

از نظر حقوقی BHP و Rio ‌باید این امکان را ایجاد کنند که شرکت ثالث به عنوان بخشی از توافقات دولتی که در چارچوب آن کار می‌کنند از امکانات ریلی استفاده کنند. این موردی است که وقتی شرکت‌های معدنی کوچک علیه BHP و Rio شکایت کردند، این موضوع را مطرح کردند تا بتوانند از راه‌آهن Pilbara استفاده کنند، اما منابع نزدیک به Rio بحث می‌کنند که دو شرکت بزرگ دارای این حق از نظر اخلاقی هستند که از امکانات زیربنایی خودشان به تنهایی استفاده کنند چون ساخت آن با ریسک‌های زیادی مواجه شده‌اند. شرکت‌های بزرگ می‌گویند که BHP و Rio زمانی این تسهیلات را ایجاد کردند که قیمت‌های سنگ‌آهن پایین بود که به ۴۰ سال پیش بر می‌گردد. پول زیادی صرف این امور زیربنایی شد که مدت زیادی بازگشتی نداشت و شاید این منصفانه نباشد که هر شرکتی از آن استفاده کند.

برخی از کارشناسان می‌گویند که این دو شرکت به حد کافی از امکانات دولتی استفاده کرده‌اند و باید در حال حاضر به تعهدات خود عمل کنند، چون مالیات اندکی نیز به دولت پرداخته‌اند.

دولت باید این شرکت‌ها را وادار کند که پس از ادغام به تعهدات خود عمل کنند، چون تمام این امکانات متعلق به دولت است و کسانی که از این امکانات استفاده می‌کنند باید مالیات بیشتری را بپردازند، چون مالیات‌های کنونی مربوط به دهه ۱۹۶۰ است که در آن زمان سنگ، چندان بازاری نداشت. به هر حال این امکان وجود دارد که شرکت‌های BHP-RIO چندان به شرکت‌های کوچکتر اجازه استفاده از خطوط ریلی در WA را ندهند.

هم‌اکنون شرکت‌ها دولت فدرال را به دلیل عدم ایجاد امکانات زیربنایی در استان WA سرزنش می‌کنند که دولت مرکزی نیز متقابلا قول داده است در آینده ۳۰۰میلیون دلار استرالیا برای توسعه امور زیربنایی WA سرمایه‌گذاری کند.

اکثر شرکت‌های سنگ آهن WA افسوس می‌خورند که به دلیل عدم وجود امکانات حمل‌ونقل قادر نیستند آن‌چنان به بازار شکوفای سنگ آهن چین دسترسی پیدا کنند. انگیزه BHP برای تصاحب RIO این است که بتواند بازار چین را قبضه کند. دستیابی به مشتریان چینی انگیزه اصلی تمام پروژه‌های کنونی در این استان (WA) می‌باشد.