اگر «میتال» می‌آمد...

بهنود دامغانی

معامله بزرگ انجام نشد، مشتری نداشت، نقدینگی نیست، عمق بورس کم است، «شستا» و معادن و فلزات نیامدند و در نهایت لاکشمی میتال هم نمی‌آید. این جملات گزیده‌ای از مطالب عنوان شده بعد از معامله نافرجام فولاد مبارکه اصفهان در حدود ۱۰روز پیش بود در شرایطی که دولت از سوی سازمان خصوصی‌سازی عزم خود را جزم کرده بود تا ۲۰درصد دیگر از سهام «مبارکه» را در بورس عرضه کند؛ اما ناگهان بازار قفل شد و حتی بلوک‌های ۵درصدی این شرکت بزرگ فولادساز بدون خریدار ماند. البته، شرایط اقتصادی کشور و فقدان نقدینگی و هزار و یک دلیل دیگر می‌تواند به نافرجامی این معامله بزرگ دامن بزند؛ اما بهتر است در گزارشی به طور جزئی‌تر به این موضوع پرداخته شود تا نقصان مساله کارشناسی به حداقل ممکن برسد.

در هر صورت جو روانی ناشی از عدم معامله سهام ۲۰درصدی «مبارکه» به ارزش ۱۲۳۲میلیارد تومان تا مدتی سایه سنگینی بر فضای «بورس» ایجاد خواهد کرد و به نظر می‌رسد عرضه دوباره سهام این شرکت هر چند به صورت قسطی بعد از گذر زمان و فرآیندی خاص صورت پذیرد؛ اما نباید فراموش کرد که قبل از تصمیم‌گیری برای عرضه مبارکه مشتری قدیمی برای خرید نیمی از سهام این شرکت فولادساز وجود داشت که طی ۵ سال اخیر به طور رسمی و کتبی به دفعات درخواست خود را به مقامات دولت ایران اعلام کرده بود. این شخص کسی نیست جز لاکشمی میتال بزرگ‌ترین فولادساز جهان.

وی در زمان دولت قبل (خاتمی) و دولت محمود احمدی‌‌نژاد به دفعات درخواست خود را برای خرید نیمی از سهام مبارکه که تقریبا حدود ۳ میلیارد دلار می‌شود، اعلام کرده بود.

وی حتی پیشنهاد داد که اگر مبارکه را به ا و بفروشند؛ ماهانه یک‌میلیون تن فولاد در ایران تولید می‌کند؛ اما انگار شرایط و اوضاع اقتصادی ایران طوری است که میتال فرصت ندارد در منطقه فارس حضور یابد.

میتال هنگامی که می‌خواست سهام شرکت فولاد آرسلور اروپا را بخرد حدود یک سال با او مخالفت کردند، اما در نهایت تمام سهام این شرکت که تولید آن ۱۰برابر مبارکه است به میتال واگذار شد و وی با این خرید به جاه‌طلبی‌های خود ادامه داد. وی بعد از خرید آرسلور گفت که صنعت فولاد جهان از خواب بیدار شده است.

این غول فولادساز شاید دیگر مبارکه را نخرد، چون وی در حال حاضر به شدت درگیر سرمایه‌گذاری در صنعت فولاد چین و ترکیه است. ترک‌ها اعتقاد دارند که میتال می‌تواند باعث پرواز صنعت فولاد این کشور شود.

میتال کیست؟

سلطان فولاد دنیا، لاکشمی نارایان میتال است. ۵۵ ساله و متولد ایالت راجستان هند. پدرش مالک و مدیر یک کارخانه فولاد در هند بود. در سال ۱۹۷۶ با پول پدر کارخانه فولادی در اندونزی خرید. توانایی او در تعیین استراتژی، توسعه کسب وکار و هدایت شرکت در خرید و مالکیت شرکت‌های دیگر فولادسازی، میتال را به مقام نخست تولید فولاد در دنیا رساند. لاکشمی میتال فارغ‌التحصیل رشته بازرگانی از دانشگاه کلکته است. در سال ۱۹۹۶ از سوی مجله «فولاد نو» به‌عنوان فولادساز برتر جهان معرفی شد. در سال ۲۰۰۴ مجله فورچون، او را مرد برتر کسب و کار لقب داد.

او هم‌اکنون با ۲۸‌میلیارد دلار ثروت پس از بیل گیتس و وارن بوفت، سومین مرد ثروتمند جهان و اولین مرد ثروتمند آسیا و اروپا است. گرانترین خانه (قصر) جهان در لندن متعلق به اوست.

هنر او خرید شرکت‌های فولاد اروپای شرقی و شوروی سابق بود که همگی دولتی و رو به ورشکستگی بودند.

او با هدایت مجموعه مدیریتی و بکارگیری روشهای نوین و مناسب فولادسازی و استفاده از ظرفیت‌های آنها، کارخانه‌ها را سودآور می‌کرد و به خرید کارخانه‌های دیگر می‌پرداخت. میتال معتقد است ادغام، پایداری و ثبات را در صنعت فولادسازی پدید می‌آورد. او براین باور است که صنعت فولادسازی باید جهانی‌شدن را ادامه بدهد و برای دست‌یابی به این منظور راهی جز این نیست. بدین جهت پیشنهاد جنجالی او برای خرید آرسلور، دومین تولیدکننده بزرگ فولاد دنیا مدت‌ها مورد بحث محافل صنعتی و اقتصادی جهان بود تا بالاخره دیدگاه قوی او در ایجاد شرکت‌های بزرگ فولاد در آینده به‌وقوع پیوست و اولین شرکت فولاد جهانی به‌مفهوم واقعی شکل گرفت. او می‌گوید: «وقتی من این کار را شروع کردم، هیچ‌ کس نمی‌خواست در این کسب و کار باشد؛ اما ناگهان تمام صنعت از خواب برخاست». میتال می‌گوید «من می‌خواهم چیزی پدید آورم که باقی بماند. می‌خواهم برای نسل بعد چیزی بسازم».

میتال دارای یک پسر و یک دختر است. پسر او آدیتیا میتال در سال ۱۹۹۷ به گروه پیوست و نقش‌های متعدد مدیریتی ایفا کرد و هم‌اکنون علاوه بر آن که مدیر ارشد مالی مجموعه است، بخش ادغام و مالکیت‌ها نیز زیر نظر او اداره می‌شود.

استراتژی آدیتیای ۲۷ ساله در تعیین مالکیت‌های شرکت منجر به گسترش میتال در اروپای مرکزی، آفریقا و اخیرا آمریکا شد و بزرگترین و جهانی‌ترین فولادساز پدید آمد.

میتال یک شرکت خانوادگی است. لاکشمی مدیرعامل و رییس هیات مدیره و آدیتیا عضو هیات مدیره و مدیر ارشد مالی است. لاکشمی معتقد است، دوسوم کسب وکارهای موفق دنیا تحت کنترل خانوادگی هستند. شرکت آرسلورمیتال که متعلق به وی است در سال ۲۰۰۵، ۱/۲۸میلیارد دلار فروش داشته است و ۱۰درصد فولاد خام جهان را تولید می‌کند.

(منبع: سایت دانشگاه شریف)

چرا سهام مبارکه به فروش نرفت؟

شرکت تاتای هند هزینه راه‌اندازی یک واحد تولیدکننده فولاد با ظرفیت سالانه ۴‌میلیون تن در ایران را ۲‌میلیارد دلار پیش‌بینی کرده است. ارزش جایگزینی شرکتی مانند فولاد مبارکه با ظرفیت ۵/۴‌میلیون تن‌، ۲۵/۲‌میلیارد دلار خواهد بود که البته بدون در نظر گرفتن طرح‌های شرکت جهت افزایش ظرفیت است. با فرض مذکور ارزش جایگزینی هر سهم فولاد مبارکه با ظرفیت فعلی و شرایط مشابه دیگر و در نظر گرفتن دلار ۹۳۰‌تومانی، ۱۳۲‌تومان خواهد بود. همچنین با این روش ارزش جایگزینی هر سهم فولاد خوزستان ۵۰۹‌تومان خواهد بود.

همچنین در‌حال‌حاضر، سهام بزرگ‌ترین شرکت فولاد جهان یعنی آرسلور میتال که سلطان هندی فولاد جهان آن را مدیریت می‌کند، با قیمت ۸۲/۷۳دلار در بورس‌های جهانی معامله می‌شود که ارزش بازاری بالغ‌بر ۷۸/۱۰۲‌میلیارد دلار را نشان می‌دهد. خبرگزاری موج در گزارشی آورده است، با توجه به ترکیب متنوع تولید فولاد در این شرکت بزرگ بین‌المللی و ظرفیت تولید سالانه ۲/۱۱۷‌میلیون تن،

به طور میانگین می‌توان برای تولید هر تن فولاد در این شرکت، ارزش بازاری ۸۷۷ دلار را در نظر گرفت. در صورتی که ارزش بازاری فوق را برای ۵/۴‌میلیون تن تولید فولاد مبارکه و ۴/۲میلیون تن فولاد خوزستان با دلار ۹۳۰‌تومانی در نظر بگیریم قیمت بازار هر سهم فولاد مبارکه ۲۳۲‌تومان و هر سهم فولاد خوزستان ۸۹۲‌تومان خواهد بود.

با در نظر گرفتن دو روش محاسبه مذکور به خوبی می‌توان اتفاقاتی را که در بازار سهام تهران در ماه‌های اخیر روی داده است تفسیر کرد؛ حضور بیش از ۱۵‌هزار سهامدار خرد در فولاد مبارکه و کمتر از ۴‌هزار سهامدار خرد در فولاد خوزستان در کنار عرضه فولاد‌مبارکه و تقاضای فولاد خوزستان در قیمت‌های فعلی از سوی شرکت‌های حقوقی قطعات جدا شده یک پازل می‌باشند.

عدم حضور شرکت‌های خارجی در معامله سهام فولاد مبارکه به قیمت ۳۹۰‌تومان در حالی که می توانند سهام شرکتی مشابه را در یک کشور بدون ریسک‌های ایران با قیمت ۲۳۲‌تومان خریداری کرده و یا شرکتی مشابه را با قیمت ۱۳۲‌تومان برای هر سهم راه‌اندازی نمایند، کاملا قابل درک بوده و به همین ترتیب عدم خرید سهام این شرکت در قیمت مذکور از سوی شرکت‌ها و سازمان‌های بزرگ شبه‌دولتی تاییدی بر این ماجرا می‌باشد. با توجه به مطالب مذکور می‌توان گفت، علت عدم فروش فولاد مبارکه در بورس سهام تهران نبود نقدینگی در بخش‌خصوصی یا شبه‌دولتی نیست؛ بلکه علت عرضه سهام این شرکت به دو برابر قیمت مطلوب آن است.

اگر میتال می‌آمد...

با اینکه در نهایت میتال موفق به خرید نیمی از سهام مبارکه نشد؛ اما عدم حضور وی پیامدهای مهمی برای اقتصاد کشور و صنعت فولاد داشت به اختصار به آنها اشاره می‌شود.

۱ - لاکشمی میتال و تیم فنی شرکتش می‌توانست با حضور در صنعت فولاد ایران تکنولوژی‌های جدیدی را انتقال دهد که در نهایت باعث ارتقای بیشتر صنعت فولاد ایران می‌شد.

۲ - میتال می‌توانست شبکه فروش گسترده‌ای برای ایران در بازارهای جهانی ایجاد کند.

۳ - به گفته وی با خرید مبارکه، میتال می‌توانست ماهانه یک‌میلیون تن فولاد تولید کند (با توجه به حجم سرمایه‌گذاری که او در ترکیه و چین آغاز کرده است، دور از تصور نبود) و سهم ایران را در تولید فولاد در بازارهای جهانی ارتقا دهد. این موضوع قدرت چانه‌زنی ایران را افزایش می‌داد.

۴ - حضور میتال به عنوان سومین مرد ثروتمند دنیا می‌توانست ریسک سرمایه‌گذاری در صنایع و معادن ایران را کاهش دهد.

۵ - حجم عظیمی از طرح‌های استانی فولاد می‌تواست به میتال واگذار شود.

۶ - ایران می‌توانست با توجه به مزیت‌های نسبی که در تولید فولاد خام دارد با افزایش حجم سرمایه‌گذاری به بازیگر اصلی قیمت‌گذاری آهن‌آلات در منطقه تبدیل شود و حجم زیادی از مصالح ساختمانی منطقه خلیج‌فارس را تامین کند.