چگونه با ریسک بیثباتی قیمتها باید مقابله کرد؟
هجینگ برای روزهای بحرانی است
گروه بورس کالا- مفهوم Hedjing جبران ریسک فرضی در یک بازار از طریق اقدامات دقیق، متعادل و مخالف یا متقابل با ریسک در بازار دیگری است. در عمل نمیتوان به آسانی به یک hedge کامل با استفاده از یک قرارداد سلف رسید؛ چون مشخصات استاندارد یک قرارداد به ندرت با مشخصات ویژه و نیازهای معاملات فیزیکی منطبق و هماهنگ میشود.
به عنوان مثال تا آنجا که قراردادها براساس تحویل فیزیکی مدنظر باشد، معمولا طرف قرارداد عملا نمیتواند کالای مورد نظر را در مکانهای تحویل مورد تایید بازار بورس دریافت کند یا تحویل دهد.
اما زمانی که رابطه متقابل یا متقارن محکمی بین قیمتهای تعیین شده در بازار بورس و قیمتها در بازار فیزیکی وجود داشته باشد، طرف قرارداد در صنعت میتواند در حد کاملا بالایی خود را در مقابل بیثباتی قیمتها مصون نگه دارد.
به عنوان مثال اگر رابطه متقابل قیمت بین قرارداد اسلب عرضه شده در بازار بورس و قیمت فیزیکی کلاف نورد گرم زیاد باشد، میتوان از طرف قرارداد سلف برای کنترل ریسک (hedgeo) بیثباتی قیمت در هنگام خرید کلاف نورد گرم استفاده کرد.
اما در مورد مشکلات (غالب در تجارت فولاد که بیشتر از هر تجارت کالای فیزیکی دیگر است) قراردادهای حذف شده یا در حقیقت در موارد فورسماژور چه باید کرد و اگر یک معامله فیزیکی که قبلا در بازار سلف hedge شده باشد و با فورسماژور خاتمه یابد، چه خواهد شد.
از آنجایی که هیچ بند فورسماژور در قراردادهای سلف وجود ندارد، یک چنین بندی در معامله فیزیکی منتهی به این خواهد شد که شرکتکننده در معامله، یکبار دیگر تا زمانی که قرارداد سلف باز باقی بماند، در معرض بیثباتی قیمتها قرار بگیرد.
این موضوع اهمیت استراتژی هجینگ را روشن میکند و هر سه بازارهای بورس میگویند، انتظار نمیرود که شرکتهای فولادسازی تمام فعالیتهای تجاری را hedge کنند خصوصا اینکه این قراردادها در مراحل ابتدایی کار قرار گرفتهاند.
با توجه به اینکه این قراردادها این امکان را نمیدهند که طرفین قرارداد کاملا امکان مواجهه با ریسک قیمت را نفی یا با آن مقابله کنند؛ ولی باید به آنان این امکان را بدهند که در صورت لزوم ریسک، قیمت را در حد بالایی کاهش دهند.
منبع: متالبولتن
ارسال نظر