آزاده حسینی

افزایش تعداد کارگزاران از همان ابتدای فعالیت بورس‌فلزات در سال ۸۳ مطرح و از طریق متقاضیان آن پیگیری شد. لیست بلند بالایی از تعداد داوطلبان این دفاتر در زمان دبیرکلی احمد صادقی وجود داشت که بعد از وی این اسامی ارثیه‌ای بود که به هاشمیان دبیرکل سازمان بورس‌فلزات و مدیرعامل وقت بورس کالا رسید، اما وی ترتیب اثری در این خصوص نداد و با پیشنهاد وی به سازمان بورس، فراخوانی برای داوطلبان داشتن دفاتر کارگزاری برگزار شد که طی آن ۱۰گروه پس از کار کارشناسی مشخص شدند، اما زمانی که اسامی این گروه‌ها که همگی در قالب افراد حقوقی بودند به سازمان بورس رسید، تغییر و تحولاتی در آن سازمان به لحاظ قانونی به وجود آمد و تبدیل به شرکت شد که دامنه آن به بورس‌های کالایی نیز رسید و پس از ادغام با یکدیگر تبدیل به شرکت بورس کالا، آن هم از نوع سهامی عام شدند.

سازمان بورس و اوراق‌بهادار مجددا این پرونده را به جریان انداخت اما مقرر شده که مجددا فراخوان برگزار شود و متقاضیان بیایند و ثبت‌نام کنند، یعنی تکرار مکررات که البته در ادارات دولتی ما تازگی ندارد اما چرا در سازمانی که داعیه خصوصی‌سازی را دارد این اتفاق باید بیفتد، خود جای کنکاش دارد و متاسفانه بورسی‌ها هم در این خصوص پاسخگو نبوده و نیستند و دسترسی به این آقایان به راحتی امکان‌پذیر نیست.

تنها در پاسخ به این سوال که چرا دوباره باید فراخوان تکرار شود، گفتند: مقررات تغییر کرده و پرونده قبلی منتفی شده است و دوباره باید براساس قوانین جدید مجوز صادر شود. متقاضیان دریافت کارگزاری نیز دیگر از دوندگی ۴ ساله خود خسته شده‌اند و هر روز خود را با یک قانون جدید مواجه می‌بینند، از اظهارنظر در این خصوص طفره می‌روند و نگران هستند با گله کردن و بردن نامشان، اسمشان از لیست متقاضیان حذف شود.

اما آنچه که در این یادداشت بیشتر مدنظر ما بوده نه تنها رسیدگی به چگونگی انتخاب کارگزاران جدید بلکه گله‌ای از سازمان بورس و اوراق بهادار است که چرا فرزندی که خود تحت عنوان بورس کالا به وجود آورده و بدون در نظر گرفتن آرای آن برای آن تعیین تکلیف می‌کند که کارگزاران تعدادشان ده‌تا است و نباید در مبادلات فولاد ذی‌نفع باشند و...

در حالی که شدت انتقادات اعضای شرکت بورس کالا از خرد و کلان نسبت به این تصمیم سازمان و شورای بورس حتی به اعضای هیات‌مدیره بورس کالا نیز رسید و در جلسه روز دوشنبه خود نظرات آن را با سیدعلی حسینی ناظر جلساتشان که معاون سازمان بورس نیز هست، مطرح کردند و قول مساعد او را گرفتند که بورسی‌ها در چنین تصمیم‌گیری‌های بزرگی که برای بورس کالا می‌گیرند، گوشه چشمی هم به بورس کالا بیندازند و حداقل نظرات اعضای هیات‌مدیره شرکت را جویا شوند؛ چرا که آنها از نزدیک، دستی بر آتش دارند و از ابتدای فعالیت بورس کالا با او همراه بودند.

این کمترین توقعی است که بورس کالا می‌تواند داشته باشد، اجازه اظهارنظر! بورس کالا می‌خواهد انحصار در کارگزاری‌ها شکسته شود، بورس کالا می‌خواهد در انتخاب تعداد کارگزاران اظهارنظر کند. بورس کالا می‌خواهد همه در داشتن کارگزاری حق داشته باشند حتی ذی‌نفعان؛ چرا که آنها کار کشته این صنعت هستند و عمری را در این راه گذرانده‌اند و می‌توانند تحت عنوان کارگزار فعالیت کنند.

جالب است به این نکته اشاره کنیم که به گواهی خود کارگزاران در ابتدای فعالیت بورس فلزات چند کارگزار نیز از بورس اوراق بهادار به تالار مبادلات بورس فلزات وارد شدند، اما در ابتدای فعالیت توان فعالیتی نداشتند و با راهنمایی فعالان صنعت فولاد توانستند، موفق شوند. پس چرا بورس اوراق بهادار ورود هر ذی‌نفع در مبادلات فولاد را از داشتن کارگزاری محروم کرده است، پس پاسخ این همه وعده و وعیدی که به تعاونی‌ها و اتحادیه‌ها و... که ذی‌نفع در مبادلات فولاد هستند چه می‌شود؟ اگر سازمان بورس و اوراق بهادار قبل از اعلام تصمیمات خود برای بورس کالا با این شرکت‌ها مشورتی داشت، این چنین نمی‌شد و چنین سوال‌هایی هرگز مطرح نمی‌شد.