شیرینی فولاد دولتی و منتقدان بورس کالا

آزاده حسینی

طی سال‌های اخیر در بازارهای جهانی فولاد تحولات عظیمی به‌وجود آمده که بازتاب آن در بازارهای داخلی به سرعت رخنه کرده و در این بین بحران‌هایی نیز به‌وجود آمده که با تدبیر و درایت مدیران فولادی کشور حل‌و‌فصل شده است. اما این بحران‌ها همواره پیش روی صنعت فولاد کشور، هستند و وابستگی به بازارهای خارجی نیز بر شدت آن می‌افزایند به طوری که در کشور ما سالانه حدود ۱۰میلیون تن فولاد خام تولید می‌شود در حالی که نیاز و وابستگی ما به فولاد در حدود ۱۸میلیونی الی ۲۰میلیون تن است که این اختلاف میان عرضه و تقاضا در کشوری که در حال توسعه است و نیاز به فولاد به دلیل اجرای پروژه‌های عمرانی روز به روز بیشتر می‌شود نگران‌کننده است.

کما اینکه قرار بود در پایان برنامه چهارم توسعه اقتصادی میزان تولید فولاد تا سقف ۲۹میلیون تن برسد اما با نزدیک شدن به پایان دوره چهارم برنامه توسعه حتی نیمی از این رقم نیز محقق نشده است.

برای درک صحیح از وضعیت فولاد در بازارهای جهانی و داخلی با مدیران این صنعت به گفت‌و‌گو نشسته‌ایم که متن زیر مشروح گفت‌و‌گو با محمود اسلامیان مدیرعامل سابق فولاد مبارکه اصفهان و رییس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن اصفهان است که در پی می‌خوانید:

لطفا به اختصار وضعیت فولاد ایران را طی سال‌های اخیر تشریح کنید.

طی سال‌های گذشته فولاد ایران روند رو به رشدی داشته است. تمرکز فولاد در کشور حول سه محور، ذوب‌آهن اصفهان، فولاد مبارکه، فولاد خوزستان بوده است.

بخش‌خصوصی نیز با احداث واحدهای نوردی وارد در عرصه فولاد کشور شد. این شروع خوبی است. لیکن باید توجه داشته باشیم اصولا در دنیا و انجمن تولیدکنندگان فولاد جهان (IISI) واحدهای نوردی را فولادساز محاسبه نمی‌کنند. زیرا شمش مصرفی اینگونه واحدها در یک کارخانه فولادسازی تولید و در مجموع تولید فولاد دنیا لحاظ شده است، بنابراین تولید واحدهای نوردی یک بار حساب شده است. طی برنامه چهارم قرار بود تولید فولاد خام به ۲۸میلیون تن برسد که بخش‌ عمده‌ای سهم واحدهای اصلی فولادسازی کشور بود.

این روند توقف ۲ ساله‌ای را داشت و امید است با حل مشکلات در توسعه واحدهای اصلی تسریع به عمل آید. زیرا استراتژی فولاد دنیا تمرکز بر واحدهای بالای ۴میلیون تن به عنوان ظرفیت بهینه است.

با توجه به اینکه فولادسازان بزرگ کشور در آستانه خصوصی شدن قرار دارند تحولاتی که به این واسطه در این صنعت به وجود می‌آید را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

هدف از خصوصی‌سازی بالا بردن بهره‌وری از طریق تصمیم‌گیری عاقلانه و به موقع است در نظامات دولتی به علت جدول ماتریس محدودیت امکان تصمیم‌گیری وجود ندارد. علاوه بر آن ترس مدیران از عواقب تصمیم‌گیری‌ها بر عوامل فوق اضافه می‌شود. از طرف دیگر عدم اطمینان از مدت خدمت برای مدیران دولتی نوعی عدم برنامه‌ریزی درازمدت را تداعی می‌کند. لیکن با توجه به همه مشکلات ذکر شده واحدهای اصلی دولتی رشد خوبی را طی سال‌های اخیر داشته و بورس کشور از آن استقبال خوبی به عمل آورده است. فراموش نکنیم فولاد بر دو مزیت مهم و اصلی یعنی مواد اولیه و انرژی تکیه زده است. چنانچه به این دو مزیت مدیریت پایدار و یا برنامه اضافه شود می‌توانیم شاهد تحول بزرگی در صنعت فولاد کشور باشیم. انقلاب اقتصادی مدنظر مقام معظم رهبری با اجرای اصل ۴۴ می‌تواند در واحدهای فولادی با سرعت بیشتری انجام شود. اینها همه منوط به این امر است که خصوصی‌سازی واقعی انجام شود. تردید نداشته باشیم چنانچه در صنعت فولاد خصوصی‌سازی به مفهوم درست آن انجام شود، صنعت فولاد کشور با یک جهش بزرگ مواجه خواهد شد.

نظر به اینکه دامنه نوسان قیمت فولاد در بازارهای داخلی و جهانی طی سال‌های اخیر شدت گرفته توصیه شما به دولت برای کنترل و ساماندهی بازار فولاد چیست؟

کنترل بازار جزء با عرضه فراوان امکان ندارد. تجربه سال‌های انقلاب نشان داده است هر جا کنترل دولتی حاکم نشد، سه اتفاق می‌افتد.

الف- بازار سیاه در اطراف کالا شکل می‌گیرد.

ب- شاهد کاهش کیفیت محصول خواهیم بود.

ج- رانت حاصل از تولید به جای توسعه در واحدهای تولیدی در جیب واسطه‌ها می‌رود.

دولت محترم از طریق تشویق واحدهای اصلی به توسعه و دادن منابع مالی می‌تواند به توسعه تولید و عرضه و کمک کند.

این عرضه است که به وسیله آن می‌توان سطح قیمت‌ها را کاهش داد.

مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان برای آمادگی در مقابل بحران‌هایی که پس از نوسان یکباره قیمت‌ها شکل می‌گیرد، چه اقداماتی باید انجام دهند؟

قیمت‌های جهانی فولاد دائم در نوسان هستند این هم چیزی طبیعی است مگر ما در مقابل نوسانات قیمت نفت شوکه می‌شویم. به هر حال رشد اقتصادی در دنیا و مصرف بالا باعث تحولات در عرضه و تقاضا و قیمت می‌شود. این به معنی بحران نیست. توصیه‌ای که به بورس فلزات و واحدهای اصلی فولاد براساس تجربیات قبلی می‌توان کرد این است که با اعمال مدیریت تا حدی تاثیر نوسانات خارجی را بر بازار داخل کنترل کنند یعنی خصوصا در افزایش قیمت‌های جهانی می‌شود تدبیر کرد که قیمت‌های داخلی کاملا به نسبت بالا نرود زیرا با سقوط بعدی قیمت هم واحدهای تولیدی هم مصرف‌کنندگان مواجه با مشکل می‌شوند.

با توجه به اینکه بازار آهن در کشور به صورت سنتی عمل می‌کند بورس فلزات تا چه حد توانسته در جذب سرمایه موثر باشد و آیا به اهداف خود نایل آمده است؟

تشکیل بورس فلزات از دو جهت قابل تقدیر است.

الف- سال‌های سال رانت حاصل از تولید در اختیار عده‌ای محدود قرار می‌گرفت این افراد مقصر نبودند. از فرصت‌ها استفاده می‌کردند مقصر سیاست‌گذارانی بودند که اجازه می‌دادند به بهانه قیمت دولتی و حمایت از مصرف‌کنندگان میلیون‌ها تن فولاد به ارزش بعضا ۵۰درصد قیمت در اختیار افرادی قرار گیرد که یک kg آن به قیمت دولتی به مردم داده نمی‌شود. اگر این کار را می‌کردند خلاف عقل عمل می‌نمودند زیرا مالشان بود و اختیارش را داشتند. این تفاوت سنگین با تاسیس بورس فلزات به واحدهای تولیدی برگشت و تبدیل به سود این واحدها شد. این سود یا صرف توسعه شرکتَ‌ها گردید و یا به صورت مالیات در اختیار دولت قرار گرفت و زمینه یک فساد اداری از میان رفت.

ب- بورس فلزات باعث شد در بازار فولاد شفاف‌سازی انجام شود، اینکه هر واحد صنعتی و یا مصرف‌کننده بتواند با خدمات یک کارگزار فولاد کشور خرید نماید و این خرید از شرایط کاملا رقابتی انجام شود عین عدالت است. ممکن است مشکلاتی در بورس فلزات باشد ولی یقینا برکات آن برای صنعت کشور فوق‌العاده است. کسانی که به بورس فلزات نقد غیرعالمانه دارند یا از سوابق گذشته اطلاعی ندارند و یا از عزیزانی هستند که سالیان متمادی شیرینی فولاد دولتی زندگی آن را متحول نموده است. در ابتدای حضور دولت نهم هم تلاش‌هایی انجام دادند تا به گذشته بازگشتی شود لیکن خوشبختانه با درایت مسوولان محترم و ماهیت عدالت‌ورزی بورس، توفیقی حاصل نشد.