نگاهی کارشناسانه به تاثیرگذارترین بازار مواد اولیه فولادی
رفتار بنگاهها در بازار آهن قراضه
بخش اول
بیشک صنعت فرآوری آهن قراضه و نوسان قیمتها در بازار این کالا یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر بازارهای فولادی و صنایع وابسته است. اما متاسفانه بهرغم اهمیت این موضوع، در ایران نگاه علمی به این صنعت و بازار آهن بسیار کم است؛ به طوری که خلأ تحلیلهای کارشناسی کاملا در این بخش دیده میشود.
سید تقی مرتضویان*
بخش اول
بیشک صنعت فرآوری آهن قراضه و نوسان قیمتها در بازار این کالا یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر بازارهای فولادی و صنایع وابسته است. اما متاسفانه بهرغم اهمیت این موضوع، در ایران نگاه علمی به این صنعت و بازار آهن بسیار کم است؛ به طوری که خلأ تحلیلهای کارشناسی کاملا در این بخش دیده میشود. از این رو به جهت پر کردن بخشی از این خلأ و کاستیهای موجود، با نزدیک شدن به پایان سال تصمیم گرفته شد طی گزارشهای مستمر به زوایای موجود در صنعت فرآوری آهن قراضه و ویژگیهای آن و همچنین به بررسی تاثیرگذاری دوجنبه بازار آهن قراضه و وضعیت بنگاههای فولادی بپردازیم که بخش اول این گزارش را در ادامه میخوانید:
***
سوددهی و حداکثرسازی سود در بنگاههای آهن قراضه
بازار آهن قراضه را که بازاری با ویژگیهای بازار انحصار چند جانبه است، شاید بتوان بنا بر برخی ملاحظات دارای خصوصیات «بازار قابل رقابت» نامید. در بازار قابل رقابت حتی اگر در صنعتی فقط یک بنگاه وجود داشته باشد (حالت انحصار) یا صرفا تعداد اندکی بنگاه وجود داشته باشد (انحصار چند جانبه) این بازارها میتوانند شبیه به «بازار قابل رقابت» فعالیت کنند. چنانچه ورود بنگاهها به بازار یا خروجشان به طور مطلق آزاد و بدون هزینه باشد، در چنین صورتی میتوان بازار را انحصار، اما قابل رقابت نامید. در چنین حالتی بنگاه یا بنگاهها قیمتی را تعیین میکنند که فقط هزینههای متوسط آنها را جبران کند و سود اقتصادی صفر به دست آورند.
مدل حداکثرسازی سود که در غالب موارد توسط بنگاههای عرضهکننده قراضه به پیشنهاد گذاشته میشود و در دهههای اخیر نیز به دفعات توسط واحدهای مصرفکننده قراضه، به اجرا گذاشته شده است و اساس آن بر مبنای فروش قراضه بیشتر و دریافت پاداشهای ویژه به تامینکنندگان بوده است، حتی غالبا مدیران این بنگاهها نیز به مدیران میانی خود بر اساس میزان تحقق یافته بار فروش رفته پاداش میپردازند.
حداکثرسازی سود در غالب بنگاههای اقتصادی در وضعیت عادی بر مبنای حداکثرسازی فروش، حداقل کردن هزینهها یا هر دو روش به طور همزمان صورت میگیرد. معمولا بنگاههایی که از هر دوروش در حداکثرسازی سود خود بهره میگیرند قدرت رقابتی بالاتری را در بازار خواهند داشت؛ چرا که این شیوه باعث ایجاد «قیمتهای سایه» میگردد.
رفتار بهینه هر بنگاه در شرایط متنوع پیش رو، هم میتواند حداکثر نمودن سود بنگاه از طریق فروش مقدار کالای بیشتر با سود حداقل برای واحد وزن قراضه یا افزایش بهای واحد فروش رفته و کاهش در مقدار کالای فروش رفته باشد. همچنین کاهش و به حداقل رسانیدن هزینههای بنگاه نیز عامل دیگری در حداکثرسازی سود است. این امر؛ یعنی افزایش همزمان سود و کاهش هزینه، خود باعث ایجاد قیمتهای سایه میشود و در بازیهای رقابتی بنگاهها در تصاحب سهم بیشتر از بازار بهکار گرفته میشود که این امر، در بازار قراضه یکی از نکات مهم مدیریتی در عملکرد بنگاهها است. اتخاذ هر کدام از این راهبردها توسط بنگاهها (خریدار یا فروشنده قراضه) بستگی به توانایی و شناخت آنان به اصول مبنایی و کارکردهای واقعبینانه از بازار و تشخیص توان و سیاست رقبا دارد. یکی از مهمترین ابزار شناختی که با دادن اطلاعات اولیه و عمومی بازار میتواند بنگاهها را قادر سازد تا نسبت به کشش قیمتی، تقاضای بازار و پیشبینی روند قیمتها را تجهیز نماید، آشنایی با منحنی یا تابع تقاضای بازار قراضه در ایران است.
با توجه به اینکه عموما بنگاههای اصلی بازار قراضه در محل کارخانههای مصرفکننده یا بیرون از آن اقدام به ایجاد سایتهای فرآوری قراضه جهت تفکیک و بهینهسازی قراضه ایجاد نمودهاند، روش دیگر حداکثرسازی سود طی این فرآیند - که بسیار هم با اهمیت است - به کار گرفته میشود. فرآیند آمادهسازی به ریز فرآیندهای دیگری تقسیم شده و با توجه به نیروهای متخصص و ماشینآلات به کار گرفته شده بر آن مدیریت مینمایند.
به هر حال با بهکارگیری مدلهای حداکثرسازی سود پس از کسب سود مناسب بنگاهها به دنبال حداکثرسازی ارزش بنگاه خودشان هستند. اساسا در معنای اقتصادی یا مالی حداکثرسازی ارزش به معنای بالا بردن قیمت سهام شرکت و ارزش معاملاتی آن است که به معنای بالابردن ارزش داراییهای مالکان سهام آن بنگاه معنی میشود.
در بنگاههای بازار، انحصار چند جانبه از جمله بنگاههای آهن قراضه کشور ارزش دارایی بار معنایی دیگری است و آن جایگاه افراد - صاحبان و مالکان - و بنگاهها در نظام رقابتی بازار و توانمندی عملیاتی آنها اطلاق میشود. تقریبا تمامی بنگاههای اصلی عرضهکننده قراضه در ایران سهامی خاص، خصوصی و عموما انفرادی و فامیلی است و قیمت سهام این شرکتها هیچ گاه مد نظر مالکان نبوده است، بلکه سود تجاری و جایگاه سکوی رقابتی بنگاه شان خواسته و ارزش مورد نظر مالکان، صاحبان و سهامداران بنگاهها بوده است.
اساسا در بازار قراضه که در این سالها هنوز نتوانسته به عنوان «صنعت» با مفهوم کارکردی و واقعی و اخص آن چهره بنماید و هنوز شیوهها و نیز تجهیزات بهکار گرفته شده غیر مدرن و سنتی هستند؛ بنابراین چهره بنگاهها و افراد راهبر این بنگاهها بسیار شاخص و برجسته تر از روشها و تکنولوژی تولیدشان در فرآوری قراضه است. به این لحاظ برتری بنگاهها کمتر بار فنی و پروسه بازیابی و بهینهسازی دارد، بلکه به تواناییهای بازاری و تامینی و وفاداری آنان است و در بازار افراد و کسوتهای بازاری حکمرانی میکنند نه سهام و قیمت سهام شرکتهای فعال در بازار. بازیهای بازار انحصار توسط همین معدود افراد طراحی میشود و هیچ گاه شرکتها و سیستمها بر سر سهم بازار با هم مبارزه و سهم خواهی نمیکنند.
با توجه به این ویژگیها معنای حداکثرسازی سود، حداکثرسازی مبالغ سود کسب شده با تعریف حسابداری آن نیست. جایگاه بنگاه در پهنه بازار است. ارزش یک اصطلاح کاربردی در اقتصاد و بازار است. حتما بارها شنیدهاید و شاید تجربه فردی داشته باشید که به طور مثال در هنگام خرید یک اتومبیل اگر قیمت آن از نظر کارشناسی بالاتر باشد، اما فرد همراهتان یا بنگاه معاملات فروشنده خودرو بگوید گران است، اما میارزد یا ارزشش را دارد. بنابر این قیمت و ارزش دو بار مفهومی متفاوتی دارد. در واقع معنای اقتصادی این واژه بیانگر سود آتی است که شما از این خرید خواهید برد و گرنه قیمت آن بالاتر از قیمت جاری و کارشناسی آن است.
برای تشریح بیشتر موضوع به دو عنوان اقتصادی دیگر اشاره میکنیم و آنها اصطلاح «سود اصطکاکی» و «سود انحصاری» است. سود اصطکاکی از تعادل بلندمدت به دست میآید. بعضی وقتها بنگاهها برای مقابله با خطراتی که آنها را تهدید میکند انتظار کمترین سود را دارند، اما به امید ایجاد شرایط خاص در بلندمدت و سود آتی از بازار خارج نمیشوند.
سود انحصاری سودی است که از توان عملیاتی و قدرت مانور بنگاهها در بازار بهدست میآید و به آنها این امکان را میدهد که فروش خود را با قیمتهای بالاتر یا دریافت امتیازات ویژه در بازار انجام دهند و به علت محدودیت ورود بنگاههای جدید در این صنعت و بازار قراضه در اندازههای شرکتهای اصلی، این سود انحصاری میتواند دوام درازمدت داشته باشد.
هزینه فرصت نیز به معنای این است که هزینهای که برای دریافت یک کالا میکنیم با ارزش سایر کالاهایی که باید از آن صرفنظر کنیم تا یک واحد از آن کالای مورد نظر را خریداری کنیم برابر است؛ بنابراین با دو نوع سود حسابداری و سود اقتصادی روبهرو هستیم. در حسابداری به هزینههای صریح و آشکار توجه میشود و اساسا هزینه فرصت را وارد محاسبات نمیکنند و سود را محاسبه میکنند.با این توضیحات درمییابیم که موضوع حداکثرسازی سود در بنگاههای قراضه علاوه بر کسب سود تجاری، بیشتر نظر به حداکثرسازی مطلوبیت و رضایتمندی صاحبان و مدیران بنگاههای عرضهکننده قراضه دارد.
بازار آهن قراضه بازاری است پر از بازیهای رقابتی مابین تامینکنندگان و مصرفکنندگان از یک سو و از سوی دیگر بنگاههای تامینکننده با یکدیگر. همگان در این بازیها بهدنبال کسب مزیتهای رقابتی و خصوصا مزیتهای رقابتی پایدار هستند. هر بنگاهی در بازار قراضه علاوه بر اعمال سیاستهای فردی خویش نظر به حضور سایر بنگاهها و تاثیر عملکرد یا واکنش آن بنگاهها به سیاستهای خودش ناگزیر به واکنش خواهد بود. اما این واکنشها تحت کنترل بنگاه اول نیست. لذا توانایی برای واکنش موثر به استراتژیهای بنگاههای رقیب در بازار امری حیاتی است که در واقع این امر رفتار راهبردی بنگاه را تعیین میکند.
*کارشناس بازار قراضه
ارسال نظر