توقف صادرات فولاد: نیاز به بازنگری در یک تصمیم ناگهانی
هر چند شرایطی که منجر به دخالت دولت در روند صادرات محصولات مختلف کشور شده بر هیچ کس پوشیده نیست، اما با ممنوعیت ناگهانی و در واقع غافلگیر کننده صادرات فولاد در گمرکات خروجی کشور، صنعت فولاد ایران که بزرگترین صنعت فولاد در کل منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا به شمار میآید با چالش هایی روبهرو میشود که جا دارد به آنها نیز توجه شود.
رضا زائر حیدری*
هر چند شرایطی که منجر به دخالت دولت در روند صادرات محصولات مختلف کشور شده بر هیچ کس پوشیده نیست، اما با ممنوعیت ناگهانی و در واقع غافلگیر کننده صادرات فولاد در گمرکات خروجی کشور، صنعت فولاد ایران که بزرگترین صنعت فولاد در کل منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا به شمار میآید با چالش هایی روبهرو میشود که جا دارد به آنها نیز توجه شود. با نگاهی دوباره به شرایط صنعت فولاد ایران، نیاز کشور به این محصول و همچنین نیاز ارزی فولاد سازان میتوان راهی یافت تا بدون ایجاد چالشهای جدی برای تولیدکنندگان فولاد، شرایط بازار داخلی را نیز بهبود داد. به عبارت دیگر شاید گزینه اول که توقف ناگهانی و همه جانبه صادرات فولاد به هر شکل و هر میزان است، بهترین گزینه پیش روی ما نباشد.
شرایطی که شرکتهای تولیدکننده فولاد را به سمت بازارهای صادراتی سوق میدهد را میتوان به گونه زیر بیان کرد:
۱- تولید کنندگان فولاد در حال حاضر از ارز دولتی یا آن چیزی که آقای دکتر غضنفری در روز ملی صادرات آن را به نام ارز ۱۲۲۶ تومانی نامید، استفاده نمیکنند؛ چرا که در اولویتهای بالای ارزی نیستند و به همین دلیل است که نمیتوانند مشمول بخشنامه دولت در ممنوعیت صدور کالاهایی که از ارز دولتی استفاده کردهاند قرار گیرند.
میزان ارزی که واحدهای فولادسازی شامل فولادسازان، نوردهای خصوصی و تولیدکنندگان محصولات فولادی از مرکز مبادلات ارزی دریافت کردهاند نیز نسبت به نیاز واقعی این واحدها قابل توجه نیست. تقریبا بر هیچکس پوشیده نیست که در شرایط فعلی صادرات فولاد و محصولات فولادی نه به منظور افزایش سود شرکتها، بلکه تنها به منظور امکان ادامه فرآیند تولید صورت میپذیرد.
۲- ایران از سریعترین رشد تولید فولاد در جهان برخوردار است و البته هیچ کس علاقهای ندارد که از این سرعت کاسته شود. تولید کنندگان فولاد برای فرآیندهای توسعه وایجاد ظرفیت جدید، بازسازی و نوسازی ظرفیتهای فعلی و همچنین در فرآیند تولید به مقادیر زیادی ارز خارجی نیازمند هستند. بخشی از ارز مورد نیاز از طریق صادرات قسمتی از تولیدات این شرکتها تامین میشود.
توقف صادرات میتواند تمام بخشهای توسعه، نوسازی و تولید فولاد را تحت تاثیر قرار دهد و این شرایطی نیست که تولید کنندگان و همچنین دولت خواستار آن باشند. خلأ ارزی ناشی از توقف صادرات فضای خالی بزرگی است و پرسشی که اکنون با آن روبهرو هستیم این است که آیا بانک مرکزی میتواند نسبت به تامین و انتقال ارزی که با توقف صادرات از دست فولادسازان خارج میشود اقدام کند؟ پرسشی که تنها زمان میتواند به آن پاسخ دهد.
۳- بسیاری از خطوط تولیدکنندگان محصولات فولادی به خصوص در کارخانههای تولید پروفیل برای تولید محصولات صادراتی طراحی شدهاند و توقف تولید این محصولات منجر به بیکاری بخشی از نیروی کار شاغل در کشور میشود.
توجه کنیم که صنعت فولاد تاکنون و بهرغم همه مشکلات موجود نه تنها از نیروی شاغل در این صنعت نکاسته، بلکه مشاغل زیادی را حتی در هفتههای اخیر ایجاد کرده است.
۴- محصولات فولادی دهها نوع کالای مختلف با کدهای هشت رقمی گوناگون را در بر میگیرد که کشور ما در بسیاری از این نوع کالاها با مازاد تولید مواجه است.
بعضی از محصولات فولادی هستند که مواد اولیه مورد نیاز آن با ارز آزاد از خارج وارد میشود، از طریق انجام کار بر روی این مواد ارزش افزوده ایجاد میشود و سپس صادر میشود، توقف صادرات فولاد تولید این قبیل کالاها را نیز متوقف میسازد و این موضوع نمیتواند به نفع اقتصاد کشور باشد.
۵- بازارهایی که در شرایط حاضر محصولات ساخت ایران به آن صادر میشود به سختی و با سرمایهگذاریهای سنگین چندین ساله به دست آمده است. فولاد یک کالای مصرفی نیست، بلکه یک محصول میانی ساختمانی یا صنعتی است که قبل از استفاده در هر کشوری باید آزمایشهای مختلفی را بگذراند و استانداردهای ویژه آن کشور را به دست آورد. توقف صادرات بیش از آن چیزی که به زیان مستقیم و کوتاه مدت تولیدکنندگان منجر شود به دلیل از بین رفتن بازارهایی که در سالهای طولانی و با سختی فراوان ایجاد شدهاند به زیان بلندمدت صنعت فولاد ایران خواهد انجامید.
با توجه به موارد فوق به نظر میرسد بهترین گزینه، انتخاب راهکاری است که در آن هم نیاز بازار داخلی مدنظر گرفته شده باشد و هم صنعت فولاد کشور و هم تداوم تولید این محصول.
به نظر میرسد که این راهکار در شرایط کنونی در مورد محصولاتی که مورد نیاز بازار داخلی است ایجاد سهمیه صادراتی یا Export Quota برای تولیدکنندگان فولاد و بر اساس نیازهای ارزی این واحدها است. میزان ارز مورد نیاز این واحدها براساس حجم تولید آنها و طرحهای توسعهای که دنبال میکنند کاملا مشخص است و بهای کالایی که صادر میشود نیزقابل محاسبه است و به این ترتیب، نه تنها فرآیند صادرات متوقف نمیشود بلکه تولید، بازسازی و توسعه واحدها نیز ادامه خواهد یافت.
از سوی دیگر، کلیه محدودیتهای صادراتی در مورد محصولاتی که با مازاد تولید آن در داخل مواجه هستیم یا اصولات خطوطی آنها به منظور صادرات و ایجاد ارزش افزوده طراحی شده است باید حذف شود و تولید و صادرات این محصولات باید در بالاترین حجم ممکن قرار گیرد. ارزی که این واحدها وارد کشور میکنند به مراتب ارزشمندتر از ارز ناشی از صادرات نفتخام است.
* دبیر و نایب رییس انجمن صادرکنندگان محصولات فولادی ایران
ارسال نظر