گفتوگوی «دنیای اقتصاد» با عضو هیات مدیره اتحادیه صادرکنندگان فرآوردههای نفتی
قیمتهای غیرواقعی در فضایی غیررقابتی
طیبه شهبازی- بازار محصولات پتروشیمی طی ماههای اخیر با شایعات کوچک و بزرگ زیادی درگیر بوده و چالشهای فراوانی از فروش خوراک به مجتمعهای پتروشیمی با نرخ دلار آزاد گرفته تا افزایش دو برابری قیمتهای محصولات پلیمری را پشت سر گذاشته است. علاوه بر این در این مدت همواره موضوع عرضههای محصولات پلیمری در بورس کالا هم نظرات متفاوت کارشناسان را به خود معطوف کرده است. از این رو گفت و گویی داشتیم با حمید حسینی، عضو هیات مدیره اتحادیه صادرکنندگان فرآوردههای نفتی که بخشی از آن را میخوانید. ***
فروش خوراک به مجتمعهای پتروشیمی با دلار آزاد چه تاثیری میتواند بر قیمت محصولات پتروشیمی داشته باشد؟ علاوه بر این با توجه به تحریمهای اقتصادی، تولید محصولات در این شرایط برای پتروشیمیها به صرفه است؟
ظاهرا از مهرماه گمرک موظف است طبق برنامه پنجم مابهالتفاوت را دریافت کند. بستگی دارد منظور از این مابهالتفاوت چه باشد. اگر منظور تفاوتی باشد که بین تخفیف داخل کشور با قیمت صادراتی - با ارز مرجع- وجود دارد تاثیر چندانی بر قیمتها نخواهد گذاشت، اما اگر منظور از مابهالتفاوت، اختلاف بین دلار ۱۲۰۰ و ۲۵۰۰ تومانی باشد، قطعا روی سودآوری، فروش داخلی و قیمت محصولات پتروشیمی اثرگذار است و قاعدتا کار درستی است.
بحران ارزی اخیر بر همه بازارهای پولی و مالی، بانکی، اشتغال و همینطور بازارهای صادراتی ایران اثر گذاشته است. به همین دلیل صادرکنندگان در یک رقابت ناسالم قرار گرفته اند، در نتیجه قیمت کالاهای صادراتی به شدت در حال کاهش است؛ یعنی به تناسب کاهش قیمت ارز در داخل کشور، قیمت کالاهای صادراتی ما هم در بازارهای خارجی کاهش مییابد. باید به نحوی جلوی این امر گرفته شود؛ ما حق نداریم به هر دلیلی که ارزش دلار در داخل کشور تضعیف میشود، کالاهایمان را پایین تر از قیمت بازارهای جهانی بفروشیم.
این اتفاق (گرفتن مابهالتفاوت) اگر به صورت منطقی انجام شود، قاعدتا حرکت درستی است. اگر خوراک واحدهای پتروشیمی را بر مبنای قیمتی که در اتاق مبادله ارزی تصویب میشود بدهند، حرکت مثبتی است. در عین حال اجازه بدهند که تولیدکننده حق انتخاب بازار داخلی یا خارجی را برای فروش محصولش داشته باشد. این امر قاعدتا به نفع اقتصاد کشور است.
برخی از مجتمعهای پتروشیمی در خصوص تهیه کاتالیست با توجه به تحریمهای اقتصادی، با مشکلات عدیدهای روبهرو هستند و احتمال میدهند این موضوع بتواند بر تولید محصولات در آیندهای نزدیک تاثیر بگذارد؟
بازار پتروشیمی در این سالها یکی از بهترین بازارهای در حال رشد و توسعه بوده که ظرفیت سازیهای خوبی هم در آن ایجاد شده است، اما در عین حال با چالشهایی مواجه است. قبلا کشورهای غربی به ما میگفتند که شما فقط منابع را دارید، ولی سرمایه، نیروی انسانی، تکنولوژی و بازار در اختیار ما است. متاسفانه در بازار پتروشیمی هنوز این امر صادق است. ما منابع غنی گاز و میعانات را داریم، ولی اتکای بازار پتروشیمی ما به صادرات بسیار بیشتر از بازارهای داخلی است.
به طور مثال در مقابل ۲۰ میلیون تن صادرات، کل مصرف داخلی ما به ۸ میلیون تن رسیده است. اتکای ما به بازارهای خارجی، تکنولوژی، خدمات پشتیبانی و سرمایه آنها بسیار زیاد است. وجود مشکلاتی در زمینه سرمایهگذاری خارجی هم اثراتی بر بازار پتروشیمی گذاشته است. در حال حاضر با مشکلاتی در پشتیبانی و تامین قطعات برای واحدهای پتروشیمی روبهرو هستیم.
از سوی دیگر کاتالیست عمدتا وارداتی بوده و برای تولید نیاز مبرمی به آن وجود دارد، اما تلاش میکنند این ماده به دست ما نرسد. حمل و نقل را هم با چالش مواجه کردهاند. چالش دیگر افزایش مصرف داخلی فرآوردههای نفتی است و چون امکان خرید بنزین از خارج با این قیمتها برای کشور وجود ندارد؛ به رغم کمبود ظرفیتی که در آروماتیکها و پلیمرها داریم (بر خلاف افزایش ظرفیتی که در پتروشیمیهای گازی، متانول و ... داریم) که مواد اولیه نساجی و PET هستند و واحدهایی مثل پتروشیمی برزویه و بوعلی تولیدکننده آن بودند، این واحدها به تولید روزانه ده تا دوازده میلیون لیتر بنزین روی آوردند و این امر باعث بروز مشکلاتی در بازارهای داخلی از جمله کمبود مواد اولیه شده است.
با توجه به کمبود مواد اولیه آینده واحدهای تولیدی را چطور ارزیابی میکنید؟
کمبودی که در حال حاضر وجود دارد، نبودن رگولاتوری برای این صنعت است. بخش پتروشیمی کشور واگذار و تکه تکه شده است. قبلا سازمانی مثل شرکت ملی صنایع پتروشیمی وجود داشت که مادر تمام این شرکتها بود و همه را مدیریت میکرد که الان نیست و مرجع دیگری هم جایگزین آن نشده است که مثلا چه کنیم تا پتروشیمی اصفهان تعطیل نشود یا با مشکل تولید DOP مواجه نشویم. روابط و اتحاد استراتژیک بین بخش خصوصی و دولتی، وحدت رویه و فرماندهی واحدی که در این صنعت بود، دیگر وجود ندارد. اتاق فکری هم نداریم که راهکاری ارائه کند که به عنوان مثال، چطور میتوانیم با تغییراتی در میعانات گازی (که امکان صادرات آن را بهرغم وجود منابع غنی نداریم)، آنها را به خوراک واحدهای پتروشیمی که با کمبود مواجهاند، تبدیل کنیم.
وجود یک رگولاتوری برای بخش پتروشیمی نیاز اساسی کشور است که باید نهادی مسوولیت آن را بر عهده بگیرد. خود این صنعت به حد کافی چالش دارد و اگر این رگولاتوری هم بین واحدها صورت نگیرد، ممکن است هر واحدی مشکلاتی را برای واحدهای دیگر ایجاد کند. من توصیه میکنم که دولت بحث رگولاتوری بخش پتروشیمی را به طور جدی پیگیری کند. چون الان در شرایط عادی نیستیم و حتما باید نهادی با اختیارات حاکمیتی باشد تا روابط بین واحدهای پتروشیمی را تنظیم کند.
عرضه محصولات پتروشیمی در بورس بسیار کمرنگ شده است. آیا واحدهای پتروشیمی مایل به فروش محصولاتشان در بازار آزاد یا بازار صادرات هستند؟
کالاها با همدیگر تفاوت دارند. اولا بیشتر اینها - که عمدتا در مناطق آزاد مثل عسلویه یا ماهشهر هستند - علاقهمند به صادرات هستند. مخصوصا با توجه به قیمت فعلی ارز تا جایی که بتوانند ظرفیت صادراتی شان را افزایش میدهند. در حال حاضر یکی از وظایف اصلی دولت این است که نیازهای داخلی را تنظیم کند و بگوید شما حق دارید تا چه اندازه کالا در بورس عرضه کنید و به این نسبت باید داخلی یا صادراتی بفروشید. منظور همان تنظیم بازار بین واحدها و بین مصرفکنندگان محصولات آنها توسط رگولاتوری است.
تا چندی قبل همزمان با تولید داخلی بسیاری از محصولات پتروشیمی، امکان واردات همان محصولات هم وجود داشت و بسیاری از واحدها ترجیح میدادند کالا را با یوزانس(نسیه- مدت دار) از خارج بخرند اما در حال حاضر که واردات صورت نمیگیرد و امکانات مالی و یوزانس هم بسته شده و خرید خارجی برای واحدها اقتصادی نیست، قطعا تقاضا برای خرید از واحدهای پتروشیمی افزایش پیدا میکند.
دولت ضمن اینکه باید قیمتگذاری صحیح انجام دهد تا رانتی در بازار نباشد، باید بدون دخالت در مبانی و امور اجرایی، نظارت حاکمیتی داشته باشد تا کمبود و افزایش قیمت موجود در بازار را کنترل کند. مشکلی که باعث فراری دادن این واحدها از بورس میشود، دخالت و قیمت گذاری است. مثلا کود شیمیایی را برای بازار داخلی ۳۵۰ تومان و برای صادرات ۴۰۰ تومان قیمتگذاری میکنند. نتیجه این موضوع جمع آوری این کالاها از بازار و صادرات آن به بازارچههای مرزی است. اگر این قیمتها با هم متعادل باشد، دیگر نیازی به فرار از بورس وجود ندارد.
چرا فعالیت تولیدکنندگان واقعی کمرنگ شده است و بعضا برخی از آنها تعطیل شدهاند؟
به دلیل نبود استراتژی مناسب، بعضا ظرفیت سازیهای بیرویهای در صنعت صورت گرفته است، به طوری که نمیتوان مواد اولیه و نقدینگی این واحدها را تامین کرد. در یک فضای رقابتی، آنهایی که توانایی بیشتری دارند به کار خود ادامه میدهند و آنهایی که ناکارآمدند، بهرهوری ندارند و تکنولوژی شان قدیمی است، از دور خارج میشوند. نباید به دولت فشار آورد که چرا همه این واحدها قادر به ادامه فعالیت نیستند چون از ابتدا امکان سنجی مناسب صورت نگرفته است. اقتصاد موفق اقتصادی است که هم رویش و هم ریزش داشته باشد. وجود واسطهها هم به این دلیل است که واحد تولیدی نقدینگی لازم را ندارد و بهرغم نبود محدودیت خاصی، توانایی مالی خرید در بورس را ندارند. پس با یک واسطه خرید میکنند چون این واسطه در واقع تامین مالی او را انجام میدهد.
اگر این واحدهای خرد پراکنده که توانایی لازم برای ادامه فعالیت را هم ندارند، به صورت کنسرسیوم فعالیت کنند کمکی به این وضعیت میکند؟
نمی توانند این کار را انجام دهند. به دلیل اینکه در کشور ما اصولا فرهنگ این نوع کار کردن وجود ندارد و کار گروهی انجام نمیشود.
محدودیتهایی که دولت در خصوص قیمتگذاری و خرید محصولات پتروشیمی در بورس کالا در نظر میگیرد، آیا به نفع بازار پتروشیمی است؟
سهمیه بندی نشان دهنده واقعی نبودن قیمتها است و به همین دلیل تقاضا بیش از نیاز است و نهایتا معامله گران سعی میکنند در ازای پروانههایشان کالا بگیرند و در بازار بفروشند. این یک بازار کنترل شده دولتی است؛ نه قیمتها واقعی است و نه فضای رقابتی وجود دارد که رانت و فساد از تبعات آن است. باید به نحوی آن را مدیریت کرد، اما فکر نمیکنم بتوان این اثرات منفی را به صفر رساند.
ارسال نظر