فرجام بازار سنگ‌آهن

محمد حسین بابالو- متن بازار سنگ آهن‌ایران مدتی است که شرایط پر التهابی را سپری کرده و شرایط را بر فعالان‌این بازار بسیار تنگ کرده است. واقعیت‌ این بازار عدم وقوف بر اطلاعاتی مستدل از کشور مصرف کننده اصلی‌این کالا بوده که تنها به اسارت‌این بازار در حدس و گمان انجامیده است. طبق آخرین تحلیل‌ها احتمال رشدی محسوس در کوتاه مدت دور از ذهن نیست.

بازار سنگ آهن‌ایران که فعالان بسیاری را در خود جای داده، متاثر از شرایط و موارد مختلف و متغیری است. تولیدکنندگان بزرگ و کوچک‌، صادرکنندگان دائمی‌و فصلی و به‌تبع آن فعالان متفاوتی دارد. تولیدکنندگان بزرگ که غالبا محصول خود را تحت قراردادهای بلند مدت یکساله به مصرف‌کنندگان بزرگ دولتی فروخته و مازاد آن را به صورت مزایده با محوریت صادرات به فروش می‌رسانند. معادن متوسط بخش خصوصی و هم بخش دولتی که در ابعاد بالا فعال هستند نیز محصولات خود را هم به تولیدکنندگان داخلی و هم صادرکنندگان با برگزاری مزایده و گاها به‌صورت مذاکره‌ای در حجم‌های کوچک و بزرگ و قراردادهای Long Term و Spot به فروش می‌رسانند. معادن کوچک بخش خصوصی نیز که می‌توان از آنها با نام معادن فصلی نام برد‌، با توجه به حجم سرمایه‌گذاری کمتر توان انطباق با نوسانات بازار را داشته و با افزایش‌، کاهش و حتی توقف فعالیت در بازار غالبا صادراتی‌این کالا فعالیت می‌کنند.

با توجه به شرایط بازارهای داخلی تولید غالب معادن کوچک و متوسط کشور بالاخص بخش خصوصی با جهت گیری صادراتی صورت گرفته و مقصد اکثریت قریب به اتفاق‌این محموله‌ها بازار نقدی سنگ آهن کشور چین می‌باشد، بنابراین بررسی شرایط سنگ آهن کشور نیاز مستقیم به تحلیل بازار سنگ آهن spot چین دارد.‌ این بازار نیز رابطه مستقیم با بازار سنگ آهن long term داشته و می‌توان گفت از اقمار ‌این قبیل معاملات لحاظ می‌شود.

همانطور که در خبرها منتشر شده است مذاکرات برای تعیین قیمت پایه سنگ آهن سالانه بین تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان اصلی‌این کالا ماه‌هاست که در جریان بوده و هیچگونه نتیجه‌ای که در بر گیرنده توافق دو طرف باشد به دست نیامده است. هر دو طرف مذاکرات با کاهش قیمت موافق بوده ولی‌این میزان تاکنون مورد توافق قرار نگرفته است. در گمانه‌زنی‌ها و برآوردهای به عمل آمده از سوی رسانه‌ها‌، تحلیلگران و مراکز تحقیقاتی کاهش قیمت از ۳۰ تا ۷۰‌درصد دیده می‌شود. ‌این در حالی است که روند عمومی‌و برآیند شرایط از تمایل به سمت قیمت‌های سال ۲۰۰۷ حکایت می‌کند؛ ‌این مطلب یعنی کاهش قیمت بین ۴۰ تا ۵۰‌درصد. طولانی و فشرده شدن مذاکرات تا جایی پیش رفته که انجمن آهن و فولاد چین پیشنهادی مبنی بر پرداخت ۶۰% از ارزش سنگ آهن مورد معامله در طول روند مذاکرات را مطرح کرده است.‌این انجمن نیز بازگشت قیمت‌ها به سطح سال ۲۰۰۷ را خواستار شده است. یک مقام مسوول در شرکت ریوتینتو به عنوان یکی از صادرکنندگان اصلی سنگ آهن کاهش ۳۰درصدی قیمت‌ها برای سال جاری و حداکثر ۱۵درصدی برای سال‌ آینده را خواستار شده است. هم اکنون غالب کارخانه‌ها کاهش ۴۰ تا ۵۰‌درصد را خواستارند. در آخرین خبرها آمده است که یک شرکت معدنی غربی برای سال جاری قیمت ۴۵‌دلار در هر تن را تعیین و ابلاغ کرده است. به گفته‌این شرکت ‌این اقدام با هدف افزایش معاملات و انعقاد قرارداد با کارخانه‌های کوچک صورت گرفته است.

اما نکته‌ای در‌این خصوص مستور مانده و آن عدم جدیت شرکت واله برزیل به‌عنوان بزرگترین صادرکننده سنگ آهن به چین در ادامه روند مذاکرات است.‌این شرایط ممکن است به ناپایدار بودن انعقاد‌این قراردادها بینجامد که قطعا تاثیر مثبتی بر روند قراردادهای طولانی مدت نخواهد داشت.

با توجه به روند بازار نقدی سنگ آهن در چین همچنین امکان کاهش قیمت در قراردادهای بلند مدت در حد‌این قیمت‌ها به احتمال قوی‌این بازار در‌ آینده تقویت شده و می‌تواند کارخانه‌ها را از نوسان شدید تفاوت قیمت‌های سنگ آهن و فولاد به دور نگاه دارد. هم اکنون قیمت سنگ آهن دانه بندی شده با عیار ۵/۶۳‌درصد قبل از گمرک چین برابر با ۶۳ تا ۶۴‌دلار در هر تن بوده که قیمت درج شده مربوط به سوم آوریل است، یعنی در‌این مدت هیچ معامله رسمی ‌در ‌این بازار صورت نگرفته است. بازار‌این کالا در بنادر چین بسیار آرام و مبهم به نظر می‌رسد. غالب تجار صبر و مشاهده (Wait & See) را برگزیده‌اند. حجم انبارها بسیار افزایش و میزان واردات نیز افزایش چشمگیری یافت. برای ماه مارس واردات ۱/۵۲‌میلیون تن سنگ‌آهن به کشور چین ثبت شده که یک رکورد معنی‌دار در چند ماه اخیر است. با توجه به زمان مورد نیاز برای حمل‌ونقل دریایی‌این کالا و همچنین کاهش قیمت‌ها در چند ماه گذشته بسیاری از تجار از‌این فرصت استفاده کرده و اقدام به واردات ‌این کالای استراتژیک کردند. برآیند ‌این شرایط در کنار روند عمومی‌بازار فولاد به کاهش محسوس قیمت ‌این کالا در بازار نقدی انجامیده و احتمال بهبود‌این شرایط در کوتاه مدت غیر قابل تصور می‌نماید.

در بازار سنگ آهن بالاخص در بنادر جنوبی کشور به‌تبع از‌این شرایط نوسانات بسیاری به وقوع پیوسته است. پس از پایان تعطیلات عید نوروز معامله روی‌ این کالا بسیار کم صورت گرفته و خبر موثقی مبنی بر کشف قیمت به گوش نرسید. در سال گذشته قیمت ۳۷‌هزار تومان بر هر تن مورد معامله و خبرهایی حاکی از کاهش قیمت نیز به گوش می‌رسید که عرف قیمت را به نزدیک ۳۵‌هزار تومان سوق می‌داد. نکته دیگر که ‌این بازار را تحت تاثیر قرار داد، خبری مبنی بر ورود چند تاجر سنگ آهن چینی به کشور بود که با افزایش یکباره قیمت‌ها همراه بود. شنیده‌ها حکایت از آن دارد که درخواست خرید برای سنگ آهن را با عیار بالای ۵۹ و ۶۹‌درصد ظرف چند روز به ۳۷ و نهایتا ۳۸‌هزار تومان رسانید و معاملاتی در قیمت ۳۷‌هزار تومان نیز ثبت شد. از همه مهمتر آنکه قراردادهای پیشنهادی رقمی ‌تا نزدیک به ۲۰۰‌هزار تن بوده، ولی حجم قرارداد پیشنهادی اولیه گاها ۵۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰تن بوده است. به عبارت دیگر خرید یک حجم محدود و انعقاد قرارداد با یک حجم بزرگ یعنی ارسال نمونه در شرایط بد بازار و حتی انعقاد قرارداد در قیمت‌های پایین. بازار سنگ آهن‌ایران هم اکنون جولانگاه خوبی برای تجار چینی گردیده، اما شرایط به گونه‌ای رقم خورد که‌ اینگونه قراردادها از سرانجام مناسبی برخوردار نشد. قیمت‌های بسیار پایین ‌این خریداران جذابیت زیادی در بین تولیدکنندگان ‌این کالا ندارد و کف قیمت‌ها در یکسال و نیم گذشته پتانسیل بسیاری باز هم برای صعود خواهد داشت. با یک حساب سرانگشتی مجموع درخواست‌های خرید در چند روز اخیر نزدیک به ۲‌میلیون تن برآورد می‌شود. ‌این در حالی است که در بهترین زمان در چند سال گذشته حجم صادرات سالانه‌ این کالا از مبادی رسمی ‌چیزی نزدیک به ۴‌میلیون تن ثبت گردیده است.

نکته دیگر آنکه هیچگونه اطلاعات موثقی از شرایط‌ این آشفته بازار در رسانه‌ها دیده نشده و جز گمانه‌زنی‌ها و اظهار نظرهای فعالان بازار اطلاعات دیگری در دست نیست. هم اکنون

۲ شرکت معتبر داخلی تولیدکننده اقدام به برگزاری مزایده سنگ آهن و کنسانتره کرده‌اند که نتیجتا پس از چندی چهره واقعی بازار و قیمت‌ها و استقبال خریداران اطلاعات ذی قیمتی را در‌این خصوص به‌دست می‌دهد. شرایط فعلی بهترین شرایط برای برگزاری‌این مزایده‌ها نبوده و به احتمال قوی همچون دوره‌های پیشین استقبال از حجم مزایده‌های مشابه برخوردار نباشد و شرکت‌ها به خرید اسناد و مطالعه و نظاره امور بسنده خواهند کرد. هر قیمتی که از‌این روند استخراج شود، همچون چراغ راهنمای بازار‌ این کالای صادراتی خواهد بود.

روزهای آتی روزهای مهم و سرنوشت سازی برای فعالان‌این بازار بوده و عوامل مختلفی در تعیین شرایط آتی بازار‌این کالای استراتژیک در داخل و خارج کشور موثر خواهند بود. هم‌اکنون موجودی انبارها بسیار بالاست و دادوستد کاهش چشمگیری یافته است، یعنی امکان کاهش قیمت به‌صورت مقطعی هنوز وجود دارد، اما روند عمومی ‌بازار فولاد در کشور چین روندی منطقی با شیبی صعودی و بسیار آرام است. کاهش تعرفه صادراتی و سیاست‌های حمایتی دولت چین و بهبود تقاضای داخلی و شرایط اقتصاد جهانی‌، قیمت بالای نفت به نسبت ماه‌های گذشته و احتمال افزایش قیمت‌این حامل ارزشمند انرژی‌، بهبود قیمت فلزات پایه و کاهش حجم انبارهای‌این فلزات و ...‌، حجم تقاضای انواع فولاد را افزایش داده که به افزایش قیمت برخی انواع فولاد نیز انجامید.‌ این حالت به تمایل کارخانه‌ها برای افزایش تولید کمک کرده که به انتقال افزایش تقاضا به بازار سنگ‌آهن می‌انجامد. این در حالی است که در آخرین تحلیل‌ها احتمال کاهش قیمت بیشتر سنگ آهن در برخی رسانه‌های تخصصی درج شده و عنوان داشته‌اند که تاکنون هیچ تغییر جدی در بازار سنگ آهن چین رخ نداده و حتی نشانه‌هایی از‌این تغییر نیز دیده نشده است. تلاش تجار چینی به انعقاد قرارداد و خرید‌این کالا نیز به ابهام‌ این مساله افزوده و به قول ما‌ایرانی‌ها شاید کاسه‌ای زیر نیم کاسه باشد. هم اکنون بازار‌این کالا به گونه‌ای مبهم است که هر خبر و رویدادی می‌تواند در تعیین سرنوشت‌این بازار دخیل بوده و تغییرات جدی‌ایجاد کند. قیمت‌های فعلی قیمت‌هایی نیست که بازار با آن بتواند به فعالیت خود ادامه دهد و احتمال تغییر موجود است، اما نمی‌توان قاطعانه اظهارنظر کرد. در چند ماه گذشته نیز قیمت‌ها به سطح فعلی نزدیک شد و حتی قیمتی کمتر از حال حاضر نیز ثبت گردید، ولی به سرعت شاهد افزایشی ۲۰‌دلاری بودیم.

هم اکنون‌ این بازار آبستن حوادث بسیاری است. بهترین استراتژی در‌این شرایط‌، استراتژی حفظ موجودیت با کمترین هزینه ممکن بوده زیرا هر اقدام نسنجیده‌ای در‌این شرایط ممکن است اثرات غیر قابل تحملی را در آینده به همراه داشته باشد. مهم‌ترین نکته آنکه قیمت‌های فعلی نهایتا می‌تواند تا ۲۰درصد دیگر کاهش یابد که آن هم جای بحث و بررسی بیشتری دارد، بنابراین نوشتن راهکار با‌این قیمت می‌تواند راهگشای‌ آینده باشد.