سیاست‌های متناقض در بازار آهن

آزاده حسینی

در حالی که بیشتر تولیدکنندگان بزرگ فولاد در دنیا هر یک اقدامی‌برای نجات بازار خود از بحران فعلی اندیشیده و به مرحله اجرا گذاشته‌اند، بازار فولاد ایران همچنان در کش و قوس سیاستی در خصوص افزایش یا تثبیت نرخ تعرفه آهن آلات است. بیشتر فولادسازان بزرگ دنیا به‌واسطه کاهش حجم تقاضا در بازارهای جهانی حجم تولیدات خود را کاهش داده‌‌اند، دولت‌ها نیز در این بین با اعمال سیاست‌های تشویقی برای صادرات و اعمال تعرفه واردات از حضور بیشتر کالاهای غریبه به جای خودی کاسته‌اند؛ اما وضعیت در کشور ما طور دیگری است. در واقع با وجود همگرایی جریان حاکم بر بازار داخلی و خارجی، اما تصمیماتی که در این خصوص اتخاذ می‌شود، کاملا متفاوت است؛ به‌طوری‌که فولاد سازان بزرگ ما که عمدتا مالکیت دولتی دارند به افزایش تولید تشویق شده‌اند! در سالی که گذشت فولادسازان بزرگ دولتی ثبت رکوردی از رشد تولید داشتند در این بین با نگاهی به موجودی انبارهای تولیدکنندگان و لزوم تامل قبل از اصرار بر افزایش تولید ضروری به نظر می‌رسد، تا کی می‌توان بر خلاف جریان حرکت کرد؛ در حالی که بزرگترین فولادساز دنیا (چین) نیز اقدام به کاهش تولید کرده است، فولادسازان ایرانی بدون هیچ حمایتی از سوی دولت رها شده‌اند.

قیمت‌های کاذب

این در حالی‌ است که رفتار ضد و نقیض دولت و شرکت‌های دولتی در بازار نیز تاثیر سوء گذاشته و موجب ناتوانی فعالان از پیش‌بینی روند بازار شده است(کاهش مصنوعی نرخ‌ها در زمان اوج قیمت‌ها و فشار بر رشد قیمت در زمان به کف رسیدن نرخ‌ها به خصوص در بورس کالا)، در حال حاضر بازار به شدت به اخبار و اطلاعات مربوط به بازارهای جهانی و قیمت نفت وابستگی پیدا کرده و حتی انتشار یک شایعه نیز به‌طور موقتی می‌تواند امید یا یاس را به بازار تزریق کند، اما آنچه که به‌تازگی بر روند معاملات بازار آهن سایه افکنده احتمال تغییر افزایش تعرفه آهن‌آلات است که سال گذشته بارها از سوی وزارت صنایع و معادن و فعالان این بازار، درخواست شده و به همان میزان نیز احتمال رشد آن از سوی وزارت بازرگانی رد شده است.

تعرفه دستاویزی برای تغییر تصنعی

اما ماجرای تغییر تعرفه تبدیل به دستاویزی شده که برخی با استناد به آن نظم بازار را بر هم زده و با ایجاد شوک ناشی از انتشار این خبر از بهبود موقت بازار بهره جسته و کنار می‌کشند. با وجود این همه بوروکراسی اداری بررسی مجدد این موضوع و تاثیر واقعی ابزاری به نام تعرفه در حال حاضر غیرمنطقی به نظر می‌رسد، اما جالب است که وزارت صنایع همچنان پیگیر این موضوع است و آن را تکذیب نمی‌کند، اما آنچه واضح است این است که تغییر نرخ تعرفه با توجه به پایان عمر دولت نهم قد نمی‌دهد و بعد از آن نیز به سیاست‌های دولت بعدی برمی‌گردد.

معجزه رخ نمی‌دهد

بازار پرقدرت آهن هم‌اکنون اسیر شایعات شده و به بیان بهتر در انتظار بروز یک معجزه است.

معجزه از این جهت که تحرکات بازار مسکن عملا متوقف شده و زمان اجرایی شدن بزرگ‌ترین پروژه‌ای که دولت از آن دم می‌زند (مسکن مهر) نیز در‌ هاله‌ای از ابهام قرار دارد و تا زمانی که بازار مسکن از رکود خارج نشود، تمام سیاست‌هایی که فولادسازان بزرگ برای تثبیت نرخ آهن‌آلات درپیش گرفته‌اند بی‌تاثیر بوده یا تاثیر طولانی مدت ندارد.

باید پذیرفت که آینده بازار در دستان فعالان بازار و تصمیماتی است که در این راه اتخاذ می‌کنند و در این راه نیز تنها هستند و فعلا از کمک دولت چه در زمینه ارائه تسهیلات مالی، ابزارهای تشویقی برای صادرات، اقداماتی در جهت حمایت از بازار داخل یا واردات مواد اولیه ارزان قیمت خبری نیست. آنچه هست واقعیت تلخ بازار است و باید در ابتدا آن را پذیرفت و سپس با برآورد احتمالات و ارزیابی آنچه تاکنون رخ داده تصمیم صحیح گرفت. مطمئنا رسیدن به این تحلیل بسیار سخت و دشوار خواهد بود، اما بهتر از تبعیت کورکورانه از روند تصنعی و مقطعی بازار است. طبق اطلاعات به‌دست آمده میزان واردات سال ۱۳۸۷ حدود ۵/۹میلیون تن انواع آهن‌آلات بوده که مقایسه این آمار با سال قبل که اوج دوره اقتدار بازار آهن بود؛ یعنی حدود ۱۱میلیون تن افت محسوسی نداشته و به معنی حفظ تقاضا در بازار داخلی بر خلاف شایعات پیرامون این موضوع است؛ البته در این که به دلیل تفاوت قیمت بین محصولات داخلی با خارجی در مقطعی از سال ۱۳۸۷ تقاضا برای محصولات وارداتی بیشتر بود جای شکی نیست، اما با فرض خرید بر حسب مطرح شدن تقاضا می‌توان به آینده بازار امیدوار بود؛ البته قیمت‌ها با تغییرات آن‌چنانی روبه‌رو نخواهند شد و تنها فروش با حداقل سود در این شرایط ایده‌آل به نظر می‌رسد.

شاید رشد یکباره و سرازیر شدن خیل تقاضا و تداوم مرتب روند صعودی در سال‌های قبل این توقع را که بازار در انتظار شرایط بهتر باشد بالا برده، اما تکرار این موضوع که شرایط فعلا تغییر نمی‌کند و بهتر است بر اساس واقعیت‌های موجود تصمیم گرفت، ضروری به نظر می‌رسد.

این همان چیزی است که اکثر فعالان بازار آهن از تولیدکننده تا مصرف‌کننده در بازار خارجی آن را پذیرفته و بر اساس آن تصمیم‌گیری منطقی کرده‌اند.