رونق معادن کوچک سنگآهن در گرو حضور در بورس کالای ایران
بازار مصرف سنگآهن کجاست؟
سنگآهن یکی از کالاهای ارزشمندی است که بخشخصوصی سرمایهگذاری جدی بر آن کرده ولی توان ادامه فعالیت را با توجه به بازار جهانی ندارد.
محمد حسین بابالو
سنگآهن یکی از کالاهای ارزشمندی است که بخشخصوصی سرمایهگذاری جدی بر آن کرده ولی توان ادامه فعالیت را با توجه به بازار جهانی ندارد. با توجه به تصمیم دولت بر احیای روند سرمایهگذاریها بر طرحهای فولادی، این شرایط در آینده میتواند هم به کمک دولت برای کاهش سرمایهگذاریها آمده و هم برای منطقی شدن قیمتها در کنار برطرف کردن نیاز داخل انجامد. بورس کالای ایران مرجع مناسبی برای عرضه و داد و ستد این کالا است.
کشور ایران با دارا بودن نزدیک به یک درصد وسعت و یک درصد جمعیت جهان نزدیک به ۳درصد از حجم کانسارهای جهان را به خود اختصاص داده است. این ارقام در خصوص برخی از مواد معدنی به ۷درصد و گاها در خصوص انواع منابع هیدروکربنی به نزدیک ۱۱درصد میرسد. شرایط زمین شناسی ایران به گونهای است که از غالب ذخایر معدنی جهان چیزی بهعنوان ودیعه الهی در کشورمان وجود داشته ولی این شرایط به گونهای است که احتمال وجود برخی از منابع معدنی از جمله الماس وجود نداشته و همچنین احتمال وجود کانسارهای بزرگی از جمله برخی از فلزات همچون نیکل را غیر محتمل میکند.
در خصوص حاملهای انرژی کشور ایران دارای بیش از ۳/۴ میلیارد تن از انواع ذغالسنگ بوده و در نفت و گاز با ۱۱درصد از ذخایر شناخته شده جهان جایگاه دوم را دارا هستیم. همچنین ذخایر سنگآهن ایران نزدیک به ۵۴۳/۲ میلیارد تن ذخیره قطعی و ۵۲۶/۴ میلیارد تن ذخیره زمین شناسی بوده که نزدیک به ۳درصد ذخایر جهان را شامل میشود. این در شرایطی است که تاکنون تمام ذخایر سنگآهن ایران بالاخص ذخایر متوسط و کوچک اکتشاف نشده است.
هم اکنون میزان کنسانتره تولیدی در کشور ۲۵ میلیون تن در سال بوده که تا ۳ سال آینده به ۳۰ میلیون تن در سال خواهد رسید. در خصوص گندله سنگآهن ظرفیت فعلی تولید این کالا ۴/۱۵ میلیون تن بوده و با احتساب ورود واحد ۵ گلگهر و اردکان نزدیک به ۲۱ میلیون تن با در نظر گرفتن ظرفیتهای اسمی و واقعی تولید است.
غالب ذخایر سنگآهن ایران به ۳ زون ایران مرکزی، گلگهر و سنگان مربوط شده است.
با توجه به استراتژی کشور برای تولید ۴۰ میلیون تن فولاد در سال و با احتساب عیار ۵/۶۳درصد برای سنگآهن ورودی، نیاز به بیش از ۶۲ میلیون تن سنگآهن خواهیم داشت که هم اکنون ظرفیت تولید کشور در بخشهای دولتی و شبه دولتی به سختی به ۴۰ میلیون تن میرسد. در صورت افزایش سرمایهگذاریها باز میتوان به ۵۰ و شاید ۵۵ میلیون تن سنگآهن دست یافت، بنابراین به سادگی میتوان دریافت که برای آینده البته در صورت پایبندی به ظرفیت تولید ۴۰ میلیون تن به مشکلات جدی برخواهیم خورد. البته این در شرایطی است که ملزم به اجرای این وعده باشیم که با توجه به مواد اولیه بخشهای بزرگ دولتی و غیر دولتی دور از ذهن خواهد بود.
این مشکلات که در آینده احتمال بروز آن مطرح خواهد بود، راهحل سادهای نیز دارد. هم اکنون بخش خصوصی و بالاخص معادن کوچک و گاها متوسط که با ابزارآلات ابتدایی و محدود اقدام به اکتشاف، باطله برداری و استخراج کرده و گاها سنگآهن خود را دانهبندی میکنند، توانایی تولید نزدیک به ۵ میلیون تن در سال را داشته و در منابع غیررسمی تولید ۴ میلیون تن در سال ذکر شده است. با توجه به توانمندی معدنی ایران و بالاخص ویژگیهای زمین شناسی کشورمان احتمال وجود آنومالیهای کوچک و پراکنده بسیار بالا بوده و همه روزه خبرهای متنوعی از پیدا شدن این قبیل معادن از فعالان این حرفه به گوش میرسد که بازار خرید و فروش پررونقی به نسبت بازار سنگآهن استخراج شده دارد.
هم اکنون تولیدکنندگان سنگآهن داخلی با مشکلات فراوانی مواجه هستند که مهمترین آنها نبود بازار مصرف مناسب است. جهتگیری اصلی این معادن برای صادرات این کالا بهصورت کلوخه و دانهبندی شده بوده که با بروز مشکلات در خصوص بازار مصرف کشورهای هدف بالاخص چین شرایط فعالان این عرصه بسیار دشوار و گاها ادامه فعالیت را غیر ممکن ساخته است.
مهمترین نکته در این خصوص عدم وجود بازاری مورد اطمینان از این کالا در داخل بوده و با توجه به شرایط تولیدکنندگان بزرگ فولاد که غالبا دولتی نیز هستند توان بازاریابی برای این معادن کوچک گاها متصور نیست.
با توجه به وجود ارگانهای قدرتمندی همچون بورس کالای ایران و همچنین بازار مصرف ذکر شده در شرایط فعلی و آینده و افزایش توان رقابت در بازار سنگآهن بین تولیدکنندگان کوچک و بزرگ در صورت ورود سنگآهن به بورس کالای ایران به رونق معادن کوچک که حداکثر توان حال حاضر آنها به ۵ میلیون تن در سال میرسد و احتمال جذب سرمایههای سرگردان که به اشتغالزایی غالبا در مناطق محروم خواهد انجامید ورود این کالا به بورس کالای ایران در کوتاه مدت به آشفتگی بازار و نوسان قیمتها انجامیده و در طولانی مدت به افزایش رقابت ورونق این بازار خواهد انجامید. با توجه به قراردادهای یکساله بلندمدت بین تولیدکنندگان و مصرف کنندگان اصلی این کالا این مورد در ابتدا همچون شکی به بازار عمل کرده و نوسان موجود را دامن میزند.
اگر با دیدی کارشناسی به این مورد نگریسته و هدف، رونق کل بازار و افزایش رقابت باشد با رونق گرفتن بیشتر بازار فولاد جهانی و مواد اولیه و محصول میانی و نهایی ورود این کالا به بورس البته تحت قراردادهای نقدی برای کالای موجود، سلف و قراردادهای آتی البته در کنار قراردادهای بلند مدت که از قیمت کمتر و حجم بیشتر برخوردار هستند تاثیر بسزایی در بازار بالاخص در آینده این بازار خواهد گذارد. در صورت وجود تصمیم جدی برای ورود این کالا به بورس بهتر است جوانب آن بیشتر بررسی شده و از شتاب زدگی ممانعت بعمل آید. این اقدام قطعا در طولانی مدت به نفع بازار خواهد بود و به منطقی شدن قیمتها البته با محک بازار خواهد انجامید. این اقدام به ظاهر ساده هم باری از دوش دولت و ارگانهای شبه دولتی برداشته و حجم سرمایهگذاری را شدیدا کاهش خواهد داد و هم به منطقی شدن قیمتها در شرایط رقابتی واقعی و نه انحصاری میانجامد.
ارسال نظر