بی‌ثباتی بازار نفت و نقش واسطه‌گران
زهرا سلیمی
یکی از کالاهایی که طی بحران اخیر اقتصادی جهان، بازار آن دچار چالش‌های فراوانی شد، نفت بود.

قیمت این ماده حیاتی و ارزش آن که بیشتر بر مبنای میزان عرضه و تقاضا تعیین می‌شود، در ماه جولای به نزدیک 150دلار رسید که بیش از دو برابر بهای فعلی آن بود، اما پس از گذشت سه ماه ناگهان ارزش این فرآورده به طور موازی با سهام بازارهای بورس سقوط کرد.
بسیاری از مردم و کارشناسان معتقدند که واسطه‌گران در این میان نقش مهمی را ایفا کردند؛ همان گونه که بازار در مسکن نیز در اختیار بازاریان قرار داشت و در آخر درگیر بحران و رکود شدید شد. حتی برخی تحلیل‌گران عقیده دارند که نقش دلالان در بازار نفت بسیار پر رنگ‌تر از نقش بازار بورس وال استریت، ‌شرکت‌های نفتی یا شیخ‌‌های سعودی است.
دن گیلیگان (Dan Gilligan) رییس انجمن بازاریابان نفتی است که اعضای آن متهم به دست داشتن در بی‌ثباتی بازار نفت شده‌اند. ولی گیلیگان سرمایه‌گذاران جدیدی را که وارد بازار شدند مقصر اصلی ناآرامی‌ها می‌داند.
وی می‌گوید: این افراد هیچ توجهی به زمان ارسال نفت ندارند. آنها فقط به معامله می‌پردازند و امیدوارند تا کالای خود را با قیمت بیشتر از قیمت خرید به فروش رسانند. در واقع آنها سعی دارند تا از آب گل‌آلود ماهی بگیرند. به گفته وی، اعضای انجمن از اولین کسانی بودند که چند سال پیش در پی آغاز بالا رفتن غیرعادی قیمت‌ها این ناآرامی‌ها را در بازار پیش‌بینی کردند. در آن زمان هنوز تعدادی از کالاها در ترمینال‌های عرضه وجود داشت، ولی قیمت‌ها همچنان صعود می‌کرد.
قیمت کالاها طی سه دوره تغییر می‌کند. زمانی که خریدار آن را انتخاب می‌کند، زمانی که این کالا برای فروش به خرده‌فروشی‌ها عرضه می‌شود و زمانی که این خرده‌فروشی‌ها آن را به مشتری می‌فروشند، ‌تلاطم در بازار زمانی اتفاق می‌افتد که مقدار زیادی پول نقد و سود مکانیکی به بازارها روانه می‌شود.
مایکل مسترز (Micheal Masters) یکی از کارشناسان بازار سرمایه هم این نظریه را تایید می‌کند. او در زمینه میزان سرمایه‌ای که به بازار داخل و از آن خارج می‌شود کارشناسی می‌کند. به گفته وی، میزان سرمایه نقدی که از بازارهای بورس کالاها و سلف نفت خارج می‌شود موجب شد تا قیمت نفت تا ماه جولای صعود بی‌سابقه داشته باشد. وی ادامه می‌دهد که موسسات مالی و سرمایه‌گذاری بزرگی مانند صندوق بازنشستگی کالیفرنیا، مرکز تجاری وال‌استریت و سایر سرمایه‌گذاران، سرمایه‌های خود را به داخل بازارهای سلف روانه کردند که باعث افزایش قیمت نفت شد. به گفته وی، میزان سرمایه‌ای که توسط این سازمان‌ها به بورس‌های کالا تزریق شد، در ۵سال گذشته از ۱۳میلیارد دلار به ۳۰۰میلیارد دلار رسیده است.
سال گذشته روزانه 27میلیون بشکه نفت در بازار بورس نیویورک مبادله شد که تمام این مقدار در ایالات‌متحده مصرف می‌شد و قیمت این ماده نیز همچنان بالا می‌رفت.
زمانی که کنگره آمریکا از کارشناسان بورس وال‌استریت خواست تا نقش واسطه‌گران در افزایش قیمت نفت را مشخص کنند با این پاسخ مواجه شد که صعود ارزش طلای سیاه فقط در گرو بازار عرضه و تقاضا است. در مقابل لارنس ریگلز، رییس بانک جی‌پی مورگان بازاریان را عامل اصلی رسیدن قیمت نفت به بیش از ۱۴۰دلار در ماه جولای می‌دانست.
مایکل گرین برگر (Micheal Greenberger) مدیر سابق معاملات کمیسیون معاملات سلف آمریکا می‌گوید: در زمان صعود قیمت‌ها میزان عرضه نفت به اندازه کافی بود. همچنین میزان افزایش تقاضا از طرف کشورها به‌خصوص کشورهای در حال توسعه به اندازه‌ای نبود که بازار رابا کمبود منابع مواجه کند. پس بازار عرضه و تقاضا دلیل قاطع افزایش بی‌سابقه قیمت نفت به حساب نمی‌آید.
همچنین گزارش اخیر MIT در مورد تولید و مصرف نفت جهان حاکی از آن است که بازار عرضه و تقاضا تاثیر چندانی در افزایش بی‌سابقه قیمت نفت در سال گذشته نداشته است. گزارش وزارت انرژی آمریکا هم نشان می‌دهد اگر عملکرد بازار سالم بود قیمت‌ها به جای بالا رفتن ریزش می‌کرد. از طرفی از سه ماه آخر سال ۲۰۰۷ تا سه ماه دوم سال ۲۰۰۸ میلادی تمام گزارش‌های سازمان اطلاعات انرژی بیان‌ گر کاهش میزان تقاضا و افزایش ذخایر نفت در بازار است که قاعدتا باید موجب کاهش قیمت‌ها شود. در حالی که در این دوره ارزش نفت به قله رسید. پس تنها چیزی که می‌توانست موجب این پدیده شود میزان درخواست سرمایه‌گذاران و نقش دلالان است.
با کاهش ناگهانی قیمت نفت و ورشکستگی موسسات مالی و اعتباری، بازاریابان و واسطه‌گران هم به تدریج از بازار خارج شدند. از تاریخ 15 جولای تا پایان ماه نوامبر حدود 70میلیارد دلار سرمایه از بازار سلف کالاها خارج شده است. با کاهش تقاضا از طرف سرمایه‌گذاران قیمت نفت بیش از 100دلار (75درصد) سقوط کرده است.
بسیاری از کارشناسان برآورد می‌کنند که هزینه تولید یک بشکه نفت ۶۰دلار می‌باشد و هر قیمتی پایین ۶۰دلار غیراقتصادی به نظر می‌رسد. نفت یکی از کالاهای آسیب‌پذیر در بازار است و همین آسیب‌پذیری موجب بی‌ثباتی‌های زیادی در بازار آن شده است. ولی این سوال مطرح است که قیمت نفت تا چه اندازه سقوط خواهد کرد؟ بر اساس آخرین گزارش سازمان اطلاعات انرژی آمریکا مصرف نفت این کشور در سال ۲۰۰۸ حدود ۷/۵درصد کاهش یافت.
بر طبق همین گزارش میزان مصرف نفت ایالات متحده در سال 2009 نیز همچنان با روند نزولی مواجه خواهد بود که تا سال 2010 ادامه خواهد یافت. نمودار زیر تغییرات مقدار مصرف نفت آمریکا را از سال 2008 تا سال 2010نشان می‌دهد.
این پیش‌بینی‌ها فقط در مورد آمریکا صدق نمی‌کند؛ تمامی جهان از رکود اقتصادی رنج می‌برند و تقاضای جهانی نیز برای نفت ماه به ماه کاهش می‌یابد. به گزارش سازمان انرژی آمریکا میزان مصرف نفت جهان در سال ۲۰۰۹ حدود ۸۰۰هزار بشکه در روز کاهش می‌یابد. کارشناسان پیش‌بینی می‌کنند با ادامه روند نزولی رشد اقتصادی جهان، بهای نفت همچنان شاهد ریزش باشد.