ناصر پژوهش

در این برهه حساس که بحران اقتصادی داخلی و جهانی می‌رود که طومار صنعت و تولید را در هم پیچیده و کلیه دولت‌های جهان حتی سرسخت‌ترین طرفداران اقتصاد سرمایه‌داری (آمریکا) با کلیه امکانات به... پشتیبانی از بخش خصوصی و تولید کشور خود پرداخته‌اند، متاسفانه در کشور ما بنگاه‌های اقتصادی دولتی و اغلب انحصاری با استفاده از دسترسی خود به مراکز قدرت، مشکلات بخش خصوصی و تولید را دو چندان می‌کنند.

دو شرکت دولتی تولیدکننده آلومینیوم کشور که با مدیریت تقریبا واحد، اداره می‌شوند راه نجات خود از بحران را در فشار بر صنایع پایین‌دستی این صنعت جست‌و‌جو می‌کنند.

این دو شرکت دولتی با استفاده از مدیریت انحصاری خود سال‌ها آلومینیوم تولیدی خود را که مواد اولیه صدها واحد تولیدی بزرگ و کوچک تولیدکننده مصنوعات آلومینیومی است گران‌تر از قیمت‌های جهانی فروختند و باعث از دست رفتن بازار صادرات بسیاری از این واحدها و از دست رفتن سهم بازار داخلی به نفع محصولات وارداتی (چینی) شده‌اند.

به علت بالا بودن قیمت آلومینیوم عرضه شده توسط این دو واحد دولتی، واردات آلومینیوم از خارج از کشور روزنه امیدی برای تامین مواد اولیه تولیدکنندگان محصولات آلومینیومی است که اغلب توسط واحدهای تولیدی بزرگ و متوسط و گاها توسط تجار صورت می‌گیرد.

موافقت با افزایش تعرفه برای واردات شمش آلومینیوم به معنی مواد اولیه ارزان برای رقبای خارجی و افزایش قدرت رقابتی آنها در بازارهای داخلی و خارجی و حذف صنایع پایین‌دستی آلومینیوم از چرخه تولید و بسته شدن صدها کارگاه و بیکاری کارگران آنها خواهد بود.

چرا باید برای حل مشکلات دو واحد تولیدی دولتی ادامه حیات صدها واحد تولیدی را به خطر بیندازیم و آنها را در یورش بی‌رحمانه محصولات ساخته‌شده خارجی بی‌دفاع رها کنیم؟

اگر نیاز به کاهش واردات و استفاده از تولیدات داخلی است (که حتما این امر باید انجام گیرد) چرا کار را با جلوگیری از واردات کالاهای غیرضروری مصرفی شروع نمی‌کنیم؟

تا چه زمانی باید سرمایه‌های تولیدی کشور نابود، کارگران بیکار و واردات محصولات مصرفی غیرضروری گسترش یابد.

رییس هیات‌مدیره شرکت ایران رادیاتور