در گفتوگو با سیدتقی مرتضویان، فعال بازار قراضه مطرح شد
آهن قراضه؛ بازار یا نابازار
گروه بورس کالا - آزاده حسینی: تحلیلگران معمولا محصولات و کالاهای استراتژیک را مورد ارزیابی قرار میدهند و در بخش فولاد نیز معمولا کالاهای پرمصرف مانند میلگرد، ورق و تیرآهن مورد بررسی قرار میگیرد و به بازار آهن قراضه معمولا توجه کمتری میشود. اما با توجه به افزایش مصرف آن طی سالهای اخیر و توجه به اهمیت این ماده که بیشتر به عنوان مواد اولیه در واحدهای فولادسازی به کار برده میشود، در این گفتوگو که با سیدتقی مرتضویان کارشناس بازار قراضه صورت گرفته، بازار قراضه و نوسان آن و وضعیت بازار ضایعات به طور کلی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است که در پی میخوانید:
لطفا مختصری در مورد وضعیت بازار آهن قراضه توضیح دهید.
بهتر است بگوییم که در حال حاضر قراضه در نابازاری به سر میبرد و نه در بازار و در ابتدا در مورد نابازاری توضیحاتی میدهم اقتصاد بازار بر اساس سیر تطور تاریخی خود از قرن نوزدهم شروع شده و در بازخوانی نظریات قدیم تا به امروز تغییرات بنیادی در نظریات آن رخ داده است. در این رژیم اقتصادی سازوکارهای تعامل مولفههای اقتصادی نظیر عرضه، تقاضا، حجم پول در گردش، حجم سرمایهگذاری، حقوق مالکیت، شناخت نوع کالاها و بازار آن، نوسانات عرضه پول، افت و خیزهای تورمی، حجم پس انداز کل و... همگی در تعامل با هم و در قالب شناخت از تقسیمبندی بازارهای مختلف است.
هر گونه دخل و تصرف دستوری در هر کدام از مولفههای فوق میتواند به تاثیر در کل سیستم و بروز عوارض ناخواسته و غیرقابلکنترلی از برون داد این دستور خواهد شد. این یک روش نابازاری است که در نتیجه آن تعادل تقاضای کار برای تولید کالاها را بر هم میزند و این همان اتفاقی است که در حال حاضر در بازار قراضه روی داده است.
برخی از اقدامات نابازاری نیز که به نقص یا فقدان قوانین متناسب با رژیم اقتصاد بازار در جامعه است از آن جمله، بحث مربوط به حقوق مالکیت است که نقص فراوان در زمینه تضمین این حقوق برای افراد حقیقی و حقوقی و پر هزینه بودن آن، جذب سرمایه چه داخلی و چه خارجی را با مشکل مواجه کرده و بعضا آنان را فراری میدهد. عدم پایبندی برخی واحدهای فولادسازی به این حقوق باعث گسست بخشی از این سرمایه از درون سیستم آنها شده است یا به زودی خواهد شد.
بهطور مثال نوسانات عرضه پول در بازار قراضه، نامتناسب بودن تکنولوژیهای انتخابی توسعه صنعت فولاد کشور، نبود قوانین متناسب با توسعه اقتصاد بازار، وضعیت حقوق مالکیت و سرسامآور بودن هزینههای آن همگی باعث شدهاند تا در مقایسه با حجم سرمایه در گردش این بازار شاهد توسعه صنعتی در این بازار نباشیم و سرمایهگذاران عموما از این مقوله دوری جستهاند. عدم وجود قوانین پایدار و بالا بودن هزینههای مالکیت سرمایهگذاران را بهسوی کارهای غیرزیربنایی، کوتاه مدت و کم ریسک سوق داده و حاصل کار تحقق یک سیستم روزنگر در مقایسه با یک سیستم پایدار صنعتی دراز مدت بوده است. این همان سیاستهای نابازاری است و عوارضی که ایجاد کرده است.
در حال حاضر با وجود بحران مالی جهانی مساله را چگونه ارزیابی میکنید در واقع چه بخشی از مشکلات بوجود آمده به بحران جهانی و چه بخشی به مسائل داخلی جامعه بر میگردد.
بازار در واقع شبکه ارتباطی پهناور و درهم بافتهای است که برای اینکه درست کار کند به اطلاعات صحیح درباره عرضه و تقاضا نیاز دارد. به محض اینکه دخالتی در این شبکه صورت پذیرد کل این شبکه آرام آرام از هم پاره میشود.
آنچه که به بحران مالی جهان مرتبط است سعی و خطایی است نسبت به خود اصلاحی بازاری که در حال جهانی شدن است با همان مکانیزمهای اقتصاد آزاد که به سرعت به ترمیم خود خواهد پرداخت و دستاوردهای بزرگی را هم - به رغم زیانهای کوتاه مدت - برای جامعه بشری به ارمغان خواهد آورد. بازار مورد بحث ما نیز در این مدت دچار فراز و نشیبهایی مثبت و منفی میشود، اما برآیند آن مطلقا به نوع تلقی و دریافت ما از حاصل این بازیابی و خود اصلاحی اقتصاد جهانی خواهد بود، اما آنچه گفتیم به بازار باید به عنوان یک کل منسجم و یکپارچه نگریست و این میتواند ما را در اتخاذ راهکار بهینه رهنمون سازد.
اقتصاد جهانی شده است. نهادهای جهانی مانند بانک بینالمللی توسعه، صندوق بینالمللی پول، سازمان تجارت جهانی و....تشکیل شده که در مورد تامین و تدوین و اصلاح ساختارهایی جهت استقرار نظمی جهانی اقدام کنند. تراز کردن نگرشها و ارتباطات بنیادین کشور با تحول در حال انجام در اقتصاد جهانی میتواند ما را به پویایی در گذر از وضعیت حاضر بسیار کمک کند و این وظیفه بر عهده اندیشمندان و نخبگان اقتصادی جامعه ما خواهد بود. بنابراین چنین تاثیری را نمیتوان نادیده گرفت.
اما در بخش داخلی باید به کارکرد واقعی در اقتصاد ایران یعنی عرضه و تقاضا پرداخت. قیمتهای واقعی بازار است که وضع عرضه و تقاضا را روشن میکند. منظور از قیمت نه تنها بهای کالا، بلکه منظور دستمزد و بهره پول است که میتواند در یک تعامل آزاد به آزادسازی وضعیت به سرعت کمک کند. هرگونه دخالت دستوری نظیر اعمال نفوذ، پرداخت یارانه، تعرفههای گمرکی، احتکار، تعیین قیمت و نظایر آن که اقداماتی است نابازاری و حاصل برخوردهای انحصارات یا نظامات دستوری کلیت نظام اقتصادی بازار را دچار فروپاشی میکند.
جریان آزاد بازار تا زمانی ادامه دارد که اولا، نهادهای اقتصادی ادعای انحصار نکنند، ثانیا روشهای عرضه کالا و خدمات از طریق اصول یکنواخت انجام پذیرد و ثالثا نیازهای برآورده شده جمعی باشد نه یک گروه خاص. تنها شرط جریان مبادله آزاد کالا و خدمات در جامعه این است که فقط نیروی بازار (نه عوامل نابازاری نظیر قدرتهای الزام آور انحصار) قیمتها را تعیین کند.
در حال حاضر چه کسی قیمتهای بازار قراضه را تعیین میکند.
پس از شروع دوره بحران مالی جهانی وضعیت بازار قراضه روبه انقباض رفت. کاهش قیمتهای آهن و فولاد، اما خط قرمز سطح هزینهها و تورم داخلی باعث اتخاذ سیاست انقباضی توسط بازار شد. کارکرد فعلی بازار در سطح ۷درصد ظرفیت واقعی آن است. زمانی که یک صنعت رو به انقباض میرود شبکهها و زنجیرهای عرضه و ظرفیت نهادی رو به نابودی رفته و هزینههای مضاعفی در دوره بعدی خلق خواهد شد و این اتفاقی است که طی چهار ماه گذشته در اثر عوامل نابازاری بکار گرفته شده توسط مدیران فولادسازیها به وقوع پیوسته است.
ما نمیتوانیم در بازار کاری کنیم تا توزیع کالا با فلان معیار توزیعی مورد نظر ما منطبق شود. این شیوه نابازاری نظم بازار را نابود خواهد کرد.
بخش خصوصی در کشور ما به تازگی فعالیت خود را در اقتصاد آغاز کرده است. اکثر فولادسازیهای کشور یا دولتی اند یا در پروسه خصوصی سازی، اما با تفکری بر مبنای مدیریت دولتی دست و پنجه نرم میکند. حتی تامین کنندگان قراضه نیز از این قاعده مستثنی نیستند. بنابراین پشتوانه فکری و مالی لازم جهت مواجهه با بحرانهای بزرگ را ندارند و به عوض مدیریت بر بحران وگذر از آن مطابق الگوهای رایج جهانی اقتصاد بازار خود را نیازمند کمک مالی دانسته یا از قوه انحصار خود در بازارهای پیرامونی خود و برخوردهای نابازاری صرفا جهت حفظ موقعیت و بقای خود بهره میگیرند. نمونه این اقدام اعلام قیمتهای دستوری جهت تامین قراضه مورد نیاز از سوی مصرفکنندگان و از سوی دیگر انبار کالای تولید شده یعنی دوگونه اقدام مخرب نابازاری و تحمیل تبعات آن به کل بازار میشوند. از طرف دیگر در یک اقدام هماهنگ همگی فولادسازان خواستار افزایش نرخ تعرفه واردات فولاد به کشور و بالا نگهداشتن دستوری سطح قیمتها هستند که عوارض ناشی از این درخواست صنفی برای کلیت جامعه، جز گرانی و تورم حاصلی نخواهد داشت.
آینده بازار قراضه را چگونه ارزیابی میکنید ؟
بازار آزاد حاصل و دستاورد تمامی گذشته بشر است. شناخت و پیروی از اصول آن و به رسمیت شناختن حقوق مالکیت فردی و خصوصی افراد رمز و راز توفیق، در ساختن آیندهای روشن برای اقتصاد کشور و از جمله بازار منقبض شده قراضه در کشور است. پیروی از آزادسازی قیمتهای واقعی بازار و به تبع آن آزاد سازی عرضه و به انبساط کشیدن مجدد این بازار مستلزم چندماهی زمان خواهد بود تا خودبهخود بازار فرم واقعی خود را پیدا کند.
برخی از محدودیتهای موجود نظیر مشکل سوخت و انرژی و به تبع آن افزایش مصرف قراضه و نیز تحولات دیگری که در بازار قراضه جهانی به وقوع پیوسته ونیز عدم تکافوی ذخائر کافی در واحدهای فولادسازی بزرگ و برخی پارامترهای دیگر، پیشبینی تغییر شرایط از رکود به رونق تدریجی از زمستان را نوید میدهد. اما از همه مهمتر تغییر رویکرد دولت محور به نهاد محور بخش خصوصی است که میتواند سیستم بازار را جایگزین اقدامات نابازاری کند.
وقایع جاری امروز بدین معنی نیست که افزایش قیمت قراضه چاره نهایی تبدیل رکود به رونق بازار است، هر نوع نگرش بخشی در این زمینه نیز نگاهی غیربازاری است، بلکه چاره نهایی نگاهی سیستمی و آینده نگر در حذف عوامل و نگرشهای نابازاری در چرخه کل اقتصاد بازار از جمله بازار قراضه است.
هرچند زمان زیادی را لازم خواهیم داشت تا آموزههای آزادی کسب و کار و قواعد بازی در جامعه ما بدرستی درک شده و بهکار گرفته شود، اما بهر شکل امیدواریم و مهمتر از همه اینکه میدانیم گریزی از آن نیست چون نیاز جامعه بشری است و دستاوردهای شگرفی را برای ما به ارمغان خواهد آورد.
ارسال نظر