رویدادهای آتی قیمت نفت و فلزات خیال یا واقعیت!؟

محمد حسین بابالو

هم‌اکنون جهان و بالاخص بازار فلزات پایه پس از سقوطی سرسام‌آور به ثبات نسبی رسیده است. این در شرایطی است که به آغاز فصل سرما نزدیک شده‌ایم و قیمت نفت به‌عنوان یکی از فاکتورهای اصلی تعیین قیمت تمام شده فلزات پس از صعود و سقوطی ناچیز نسبتا به ثبات رسیده است. هم‌اکنون با توجه به فاصله موجود بین قیمت تمام شده و قیمت روز این سوال پیش خواهد آمد که آیا منتظر ثبات و نهایتا صعود قیمت‌ها باشیم یا یک پله دیگر سقوط؟ در این نوشتار به تحلیل این شرایط خواهیم پرداخت و سعی در پاسخ به این پرسش داریم.

هم‌اکنون قیمت غالب فلزات و فروآلیاژها و حتی مواد اولیه به ثبات نسبی رسیده و این ثبات نسبی پس از تجربه سقوط و به همراه کاهش تولید گسترده و با دامنه تبلیغات وسیع ذهن هر بیننده را به سمت ثبات در آینده و صعود قیمت‌ها متمایل می‌کند. هم اکنون دامنه نوسان فلزات نیکل، سرب و روی، مس و ... کاهش یافته است. تغییر قیمت سنگ‌آهن ناچیز بوده و به نسبت سقوط ۵۵‌درصد ثبات تلقی می‌شود. این در حالی است که زمزمه معاملات محموله‌های Spot شنیده می‌شود. هزینه حمل و نقل شدیدا کاهش یافته و بازار آماده معامله و تجارت است. بیلت به‌عنوان ماده‌ای واسطه و استراتژیک در صنعت فولاد پس از ثبات شدیدا در حال افزایش قیمت است. چین نیز صادرات این محصول را ۸۱‌درصد کاهش داده است. هر روز از کاهش تولید و متوقف شدن خطوط تولید صنایع فلزات اولیه خبر می‌رسد.

نفت به‌عنوان یکی از فاکتورهای موثر در قیمت تمام شده فلزات اندکی ثبات را تجربه کرده است. اوپک به‌عنوان قدرتمندترین تولیدکننده نفت خام تمام تلاش خود را مبنی بر ثبات و رشد قیمت این ماده به کار گرفته است. در چند سال گذشته این تلاش، تعداد جلسات و کاهش حجم تولید بی‌سابقه بوده و گویی تمام تولیدکنندگان برای امرار معاش کشور خود به بالا ماندن قیمت نفت نیاز دارند. قیمت‌های نفت به اواخر ۲۰۰۵ رسیده و این در حالی است که قیمت غالب فلزات در قیمت‌های ۲۰۰۳ قرار دارد. فراموش نکنیم که غالب هزینه‌های جانبی از جمله دستمزد، برق، فروآلیاژها و مواد کمک ذوب و الکترود، لوازم یدکی و ... افزایش داشته اند. در بسیاری از صنایع از جمله فولاد قیمت‌ها زیر قیمت واقعی است. خبرهای غیر رسمی‌حاکی از کاهش ۳۰ تا ۴۰‌درصدی تولید و گاهی کاهش ۵۰‌درصدی بسیاری از کارخانه‌های بزرگ دنیا است. این خبرها و بسیاری اخبار دیگر نوید گذران سریع دوران رکود و آغاز رونق مجدد بسیاری از صنایع فلزی است.

در عین حال گروهی دیگر از تحلیل‌گران به سپری شدن سریع رکود بدبین هستند. برخی از دلایل آنها بدین شرح است:

کند شدن نرخ رشد جهانی و بالاخص کاهش و گاهی منفی شدن رشد اقتصادی بسیاری از کشورهای جهان، بحران‌های مالی جهانی و کاهش توان وام‌دهی بانک‌ها و موسسات مالی و کاهش نقدینگی و قدرت خرید مردم، انباشته شدن انبارها از کالاهای فروش نرفته و ورشکستگی بسیاری از کارخانجات و بیکاری کارگران، کاهش رشد رفاه و بهره‌مندی افراد جامعه و بالطبع کاهش مصرف، انتقال کامل بحران مالی و صنعتی غرب به جوامع در حال توسعه و چین که رونق بازار مواد اولیه مدیون افزایش مصرف آنان است، ترس از آینده و کاهش سطح مصرف جامعه، تمایل به نگهداری پول نقد به جای خرید کالا همچون گذشته یا خرید حواله‌های نفت، مصنوعات و فلزات، سختگیری و کاهش پرداخت وام به افراد طبقه متوسط و ضعیف جامعه، افزایش ارزش دلار و بالطبع کاهش قیمت‌ها و سایر دلایل دیگر....پس از ذکر این دو دسته نظریات به بررسی آنها برای یافتن پاسخ می‌پردازیم.

بسیاری از اقتصاددانان این شرایط را با رکود دهه ۳۰ مقایسه کرده و سال‌ها زمان را برای بازگشتن به حالت عادی متصور هستند. این در حالی است که هم‌اکنون اقتصاددانان، هم تجربه دهه‌های پیشین را داشته و هم از علم و دانش بیشتری برای مقابله با این اوضاع و گذر از آن برخوردار هستند و هم منتظر دستی غیبی برای حل مسائل نیستند. آن بحران مناطق خاصی از جهان اقتصاد بازار آزاد را فرا گرفت؛ در حالی که این بحران تمام جهان را متاثر ساخته است. دولت‌ها نیز به سرعت به مقابله با این بحران برخاسته، کمر همت بسته و نزدیک به چند تریلیون دلار پول تزریق کرده و دوران نقاهت این بیماری فعلی را شدیدا کاهش خواهند داد. هم اکنون جمعیت جهان به نسبت دهه ۳۰ بیش از دو برابر و نیازهایش چند برابر شده است. به عبارت دیگر بزرگان قوم اجازه ادامه بحران و وسعت گرفتن بیش از این حد را نمی‌دهند. هم اکنون دانش بشری علم و تجربه و ابزار مقابله با این بحران را در دست داشته و یقینا از آن استفاده خواهد کرد.

مطلب دیگر توازن عرضه و تقاضا است. اخبار غیررسمی‌ حکایت از کاهش ۲۰ و گاهی ۵۰‌درصدی تولیدات بسیاری از کارخانه‌های بزرگ دارد. اگر به طور میانگین به جهان نگاهی بیفکنیم، متوجه متوسط کاهش ۱۵‌درصدی تولیدات جهانی می‌گردیم. البته آمار دقیق و مشخصی با فرض پراکندگی و گستردگی صنایع جهانی فولاد وجود ندارد. کشور چین به‌عنوان بزرگترین فولادساز جهان در سپتامبر ۲۰۰۸ به نسبت مدت مشابه پارسال ۱/۹‌درصد کاهش تولید داشته است. آرسلور میتال نیز به کاهش تولید اقدام نموده است. این در حالی است که در ۹ ماه اول امسال صادرات بیلت چین ۸۱‌درصد کاهش داشته است. در صورت ادامه این شرایط به احتمال قوی تا پایان سال میلادی، موجودی انبارها کاهش یافته و شرایط به حالت طبیعی خود بازمی‌گردد. فراموش نکنیم که بازار فولاد رکود سال ۱۹۹۹ و ۲۰۰۰ را به خاطر داشته و با جدیت به مقابله با عرضه بیش از تقاضا پرداخته است. هم اکنون جمعیت جهان و مصرف و سطح سرمایه‌گذاری‌ها بسیار افزایش داشته است. شرایط غالب فلزات بدین گونه است.

نکته دیگر قیمت نفت است که که همان‌گونه که در تحلیل‌های گذشته ذکر شد نزدیک به ۳۰‌درصد قیمت بسیاری از فلزات از جمله آهن را شامل می‌شود. اوپک با جدیت عجیبی که در سال‌های گذشته دیده نشده با کاهش قیمت نفت مخالفت می‌کند. این در شرایطی است که احتمال کاهش بیشتر تولید متصور است. فصل سرما نیز نزدیک بوده و هنوز بارش برف پاییزی مشاهده نگردیده است. دولت‌ها برای امرار معاش و رهایی کشورهای غالبا در حال توسعه خود از رکود نیاز به قیمت نفت بالاتری دارند. کسری بودجه غالب کشورهای صادرکننده نفت جدی شده و حتی کشورهای تولیدکننده غیر از اوپک نیز به فکر چاره‌اندیشی هستند. هنوز شوک روانی سرمای زمستان به بازار نفت هجوم نیاورده است و هنوز نفت سفید و گاهی گازوئیل گرم‌کننده منازل بسیاری از مردم کشورهای آسیایی و اروپای شرقی است. در حال حاضر به دلیل کاهش تولید کارخانه‌ها تقاضا کاهش یافته و در صورت آغاز به کار مجدد، تقاضا رشد چشمگیری خواهد داشت.

هم‌اکنون شرایط بازار نفت به گونه‌ای مبهم است. ترس از کاهش قیمت وجود دارد، ولی قیمت کاهش زیادی نمی‌یابد. اوپک توانسته از سقوط قیمت‌ها جلوگیری کند، یعنی در برابر بازار مقاومت کرده و تقریبا موفق نیز بوده است. عربستان برای ماه دسامبر تولید نفت خود را کاهش خواهد داد. نهایتا سازمان‌های بین‌المللی انرژی نفت ۱۰۰ دلاری را برای ماه‌های آینده پیش‌بینی نموده‌اند.

شرایط به گونه‌ای است که گویی همه چیز به قیمت و نوسان بشکه‌های نفت وابسته شده است. فراموش نکنیم قیمت فلزات به قیمت‌های سال۲۰۰۳، حمل و نقل به قرن بیستم و نفت هنوز در مرز سال ۲۰۰۵ است. نکته دیگر حجم سرمایه‌گذاری‌ها در صنعت نفت بوده که با توجه به افزایش قیمت کالاها و فلزات و مواد غذایی و ... در چند سال گذشته سرمایه‌گذاری کافی بر این صنعت صورت نگرفته است. به گفته آژانس بین‌المللی انرژی: تولید انرژی سریع‌تر از حد انتظار در حال کاهش است و این موضوع تولیدکنندگان نفت را برای تامین تقاضا بدون سرمایه‌گذاری بیشتر با مشکل مواجه خواهد کرد. در صورت نبود سرمایه‌گذاری‌های بیشتر تولید سالانه نفت خام ۱/۹‌درصد و در صورت سرمایه‌گذاری‌های بیشتر ۴/۶‌درصد در حال کاهش است.

نکته دیگر جو روانی و ترس از آینده است که همچون پاشنه آشیل بازار نفت و به‌تبع آن فلزات عمل می‌کند. اگر نگاهی به معامله‌های روزانه نفت بیندازید این نوسان قیمت و بیم و امید را به وضوح مشاهده می‌نمایید. هم‌اکنون تحلیل رویدادهای اقتصادی و صنعتی به ثبات و حتی صعود قیمت نفت منتهی می‌شود، ولی قیمت ثابت است گویی همه منتظر اتفاقی هستند، یک برف سنگین یا خبر از اعتصاب کارکنان یک پالایشگاه یا یک پایانه نفتی موتور محرک صعود مجدد قیمت نفت را به حرکت درخواهد آورد. فلزات نیز به‌تبع از نفت و بالاخص با فرار از جو روانی رکود حاکم راه رشد را در پیش خواهند گرفت.

نکته دیگر تاثیر پذیرفتن چند فاز از یکدیگر است. ثبات غالب فلزات و صعود بیلت مسیر را برای تغییرات مثبت نفت هموارتر نموده است. یک حرکت بازار نفت یا به عبارت دیگر موتور محرک اقتصاد جهانی و مواد اولیه منتظر یک استارت آغاز است. امید است این آغاز هرچه زودتر آغاز گردد.

Babaloo_eng@yahoo.com