نگاه
دلالان واقعی بازار آهن چه کسانی هستند؟
روز دوشنبه ۲۳/۲/۸۷، مطلبی در صفحه ۱۴ روزنامه دنیای اقتصاد به چاپ رسیده بود. اول اینکه تاجر با دلالان فرق دارد، چرا که فعالیت تجار فولاد بدین نحو است که آهنآلات (تیرآهن، میلگرد، ورق و ...) را در پارتیهای مشخص شده از بورس کالا خریداری کرده و هزینه آنرا پرداخت میکنند.
سیدمحمدرضا مدرسی یزدی
روز دوشنبه ۲۳/۲/۸۷، مطلبی در صفحه ۱۴ روزنامه دنیای اقتصاد به چاپ رسیده بود. اول اینکه تاجر با دلالان فرق دارد، چرا که فعالیت تجار فولاد بدین نحو است که آهنآلات (تیرآهن، میلگرد، ورق و ...) را در پارتیهای مشخص شده از بورس کالا خریداری کرده و هزینه آنرا پرداخت میکنند. سپس باتوجه به تقاضای مشتریان (خردهفروشان، ساختمانسازان، پیمانکاران و ...) این محصولات را در بین آنها بهفروش میرسانند، که گاه از این رهگذر سودحاصل میشود و گاه باتوجه به شرایط بازار ضرر میکنند.
جهت معرفی دلالان میتوان به کارگزاران بورس کالای ایران اشاره داشت، که این شرکتها حقیقتا دلالان رسمی بازار فولاد هستند؛ چرا که بهای آهنآلات عرضه شده توسط کارخانجات در تالار بورس را از تجار دریافت میکنند و سپس خرید را برای تجار انجام میدهند.اگر به حوزه مسوولیت کارگزاران توجه شود میبینید که وظیفه آنها راهنمایی خریداران است و ارائه کیفیت و دورنمایی از بازار و چگونگی شرایط داخلی و خارجی بازار فولاد اما هیچکدام از این کارگزاران وظایف خود را بهدرستی انجام نمیدهند و تنها به نقش واسطهایی خود بین کارخانجات عرضهکننده و تجار فولاد اکتفا میکنند و سود کلانی را بدون هیچگونه دردسر و نگرانی به جیب خود میریزند.
برای تبیین و تشریح بهتر موضوع؛ بهعنوان مثال اگر قیمت آهن در تالار بورس ۹۹۵۰ ریال کشف شود، کارگزار مبلغی قریب به ۹۹۷۸ ریال بابت هر کیلو آهن از تاجر متقاضی دریافت میکند تا برای آن متقاضی خرید را انجام دهد. همچنین مبلغ ۲۸ ریال از عرضه کننده نیز دریافت میکند. حال اگر پارتی ۲۲۰ تنی (۰۰۰/۲۲۰ کیلوگرم) باشد کارگزار مبلغی قریب به ۰۰۰/۳۲۰/۱۲ ریال از طرفین (عرضهکننده و تقاضاکننده) دریافت میکند، بدون اینکه هیچگونه فعالیت خاصی را انجام داده باشد یا اینکه سرمایهای را بابت جابهجایی این پارتی آهن، قرار داده باشد.
بعد از خرید، تاجر باید مبلغی قریب به ۵۰ ریال بهعنوان مالیات بابت هرکیلو خرید به اداره دارایی نیز پرداخت کند. یعنی اینکه متقاضی (خریدار) بدون هزینه ریسک و خوابسرمایه و هزینه حملونقل مبلغی قریب به ۰۲۸/۱۰ ریال بهعنوان هزینه تمام شده جهت هر کیلو آهن باید پرداخت کند. همین تاجر، آهن خریداری شده را به مبلغ ۱۰۱۵۰ریال به فروش میرساند یعنی سود حاصل از فروش یک کیلو آهن برای خود تاجر مبلغی حدود ۱۲۲ریال است، آیا این حداقل حاشیه نسیه سود هم رانتخواری است؟ شبکه توزیع یا تجار، مبلغی حدود ۲۲۰۶۱۶۰۰۰۰ریال بابت یک پارتی ۲۲۰ تنی آهن باید پرداخت کنند و سودی که از این رهگذر برای آنها حاصل میشود حدود ۲۶۸۴۰۰۰۰ریال است. اگر قرار این حداقل سود هم برای شبکه توزیع یا تجار قائل نباشیم، پس انگیزه جهت حضور در بازار فولاد برای تجار چه چیز باید باشد؟ آیا انصاف است حق کارگزاری برای شرکتی که هیچگونه ریسکی را نمیپذیرد و هیچ خدمت خاصی را ارائه نمیکند چیزی حدود ۱۲۳۲۰۰۰۰ریال باشد ولی برای شبکه توزیع یا همان تجار فولاد سود حاصل از یک فعالیت تجاری که مبلغ سنگینی را سرمایهگذاری میکنند بدون احتساب تمام هزینههای ریسک، خواب سرمایه و حمل و نقل چیزی حدود ۲۶۸۴۰۰۰۰ریال، سود باشد؟ دلیل اینکه چرا اینگونه به فعالیت تجار فولاد اتهام رانتخواری یا دلالی وارد میشود چیست؟ دست چه کسانی در این رابطه در کار است؟ در پرتوی بیان اینگونه اظهارنظرها و مقالات چه کسانی بهره میبرند و چه کسانی میتوانند فعالیتهای نامشروع اقتصادی خود را پنهان کنند؟ قطعا هر فرد اقتصاددان و بیطرفی از شنیدن این موضوعات به گوشههای پنهان عملکرد بورس کالای ایران پی خواهد برد!
ارسال نظر