بررسی روند تولید، واردات و مصرف فولاد در ایران طی یک دهه اخیر
افزایش دو برابری واردات فولاد به ایران
افزایش دو برابری واردات انواع آهنآلات طی ۱۰ سال گذشته نشان از مصرف بالای این کالای استراتژیک در کشور دارد این در حالی است که کارشناسان رابطه مستقیمی بین رشد مصرف فولاد و میزان توسعهیافتگی کشورها میدانند از این رو میتوان افزایش میزان مصرف در فولاد را به فال نیک گرفت، اما باید به رابطه افزایش مصرف طی سالهای گذشته و رقم سرانه مصرف نیز توجه داشت، این در حالی است که این میزان مصرف بیشتر از محل واردات تامین شده و تولید فولاد در داخل نتوانسته همپای سرعت مصرف حرکت کند.
افزایش دو برابری واردات انواع آهنآلات طی ۱۰ سال گذشته نشان از مصرف بالای این کالای استراتژیک در کشور دارد این در حالی است که کارشناسان رابطه مستقیمی بین رشد مصرف فولاد و میزان توسعهیافتگی کشورها میدانند از این رو میتوان افزایش میزان مصرف در فولاد را به فال نیک گرفت، اما باید به رابطه افزایش مصرف طی سالهای گذشته و رقم سرانه مصرف نیز توجه داشت، این در حالی است که این میزان مصرف بیشتر از محل واردات تامین شده و تولید فولاد در داخل نتوانسته همپای سرعت مصرف حرکت کند.
اگر سرانه مصرف فولاد را 400 کیلوگرم در سال در نظر بگیریم، نیاز کشور در سال 1394 حدود 30 میلیون تن خواهد بود. اختلاف این عدد با پیشبینی تولید (42 میلیون تن) به منظور صادرات در نظر گرفته شده است.
با توجه به برخورداری از مزایای نسبی، تولید فولاد بیش از میزان مصرف داخلی برای در دست گرفتن بازار منطقه مورد توجه بوده چنانکه در پایان برنامه توسعه پنجم نیز میزان تولید فولاد ۴۲ میلیون تن در نظر گرفته شده، اما واقعیتها حاکی از این است که براساس برنامه چهارم توسعه کشور، بنا بود تا میزان تولید فولاد کشور در سال پایانی برنامه به حدود ۲۸ میلیون تن برسد. اگر سال ۱۳۸۸ را سال پایانی برنامه چهارم توسعه کشور بدانیم یا اینکه با ارفاق سال ۱۳۸۹ را بپذیریم و همچنین به جای میزان واقعی تولید فولاد کشور نیز همان میزان ظرفیت تولیدی اعلامی از سوی وزارت صنایع و معادن یعنی عدد ۱۸ میلیون را لحاظ کنیم، باز هم با پیشبینی تولید فولاد در پایان برنامه چهارم توسعه، فاصله ۱۰ میلیون تنی وجود خواهد داشت و عملا کشور همچنان محتاج واردات این کالای استراتژیک باقی مانده است.
حال باید دید با توجه به هدفمندی یارانهها و حذف مزایای تولید از جمله انرژی ارزان و مواد اولیه که به تازگی دولت از ارائه مواد اولیه به خصوص سنگآهن به بخش خصوصی سر باز زده میتوان بخش خصوصی که در سالهای اخیر با آزادسازی قیمتها و راهاندازی بورس فلزات در زمینه تولید حضوری فعال پیدا کرده بود را در عرصه تولید مشاهده کرد یا با محدودیتهایی که برای فروش و عرضه محصولات با قیمت دستوری اعمال کرده یکی پس از دیگری از عرصه تولید خارج خواهند شد.
این در حالی است که با توجه به واگذاری واحدهای دولتی فولاد به بخش خصوصی وزارت صنایع و معادن بارها نشان داده است که بنا ندارد بخش دولتی را در فرآیند تولید فولاد بیش از گذشته درگیر کند و حتی اگر بخش خصوصی هم استقبال کند، با توجه به ۸ طرح فولادی که در دست دارد. مفهوم این است که امید چندانی به افزایش ظرفیت تولید فولاد از طریق بخش دولتی وجود ندارد و در خوشبینانهترین حالت میزان ۲/۴ میلیون تن ظرفیت فولادهای هشتگانه، نهایت عملکرد بخش دولتی خواهد بود که با توجه به عدد
42 میلیون تن، رقم قابل توجهی نیست.
اگر در یک تناسب ساده، میزان تولید فولاد را نصف تولید سنگآهن بدانیم برای تولید ۴۲ میلیون تن فولاد در پایان برنامه پنجم توسعه، به ۸۴ میلیون تن سنگآهن نیاز است. براساس اعلام وزارت صنایع و معادن، تولید سنگآهن کشور در سال ۱۳۸۸ حدود ۳۲ میلیون تن بوده است. اینکه آیا با توجه به فاکتورهایی ازجمله طرحهای توسعه معادن، ذخیره، عیار و... سنگآهن مورد نیاز در پایان برنامه پنجم توسعه، تولید خواهد شد؟
با توجه به طرحهای بزرگ تولید فولاد در کشورهای حاشیه خلیج فارس از جمله قطر و اماراتمتحده عربی، معلوم نیست که بتوان در یک رقابت نزدیک جایی برای بازار هدف در نظر گرفت.
ارسال نظر