هزاران تن ضایعات آهن مدفون در آبهای اروند رود
ارونگ، ارنگ و تیگرا، همگی اسامی باستان اروند رود ایران است. اروندرود، رودخانه پهناوری است در جنوب غربی ایران با طول حدود ۲۰۰ کیلومتر و با طول خط مرزی ۸۴ کیلومتر که شهرهای آبادان، خرمشهر، اروند کنار و تعدادی از شهرهای عراق را از طریق خلیجفارس به آبهای آزاد جهان پیوند میزند و همین امر باعث شده است که از اهمیت بسزایی برخوردار شود.
علی تاجدینی*
ارونگ، ارنگ و تیگرا، همگی اسامی باستان اروند رود ایران است. اروندرود، رودخانه پهناوری است در جنوب غربی ایران با طول حدود ۲۰۰ کیلومتر و با طول خط مرزی ۸۴ کیلومتر که شهرهای آبادان، خرمشهر، اروند کنار و تعدادی از شهرهای عراق را از طریق خلیجفارس به آبهای آزاد جهان پیوند میزند و همین امر باعث شده است که از اهمیت بسزایی برخوردار شود. وجود مناقشات فراوان بین طرفین این آبراه آزاد از ۴۰۰ سال پیش تاکنون و انعقاد قراردادها و پروتکلهای متعدد، شاهدی بر اثبات این ادعا است. ورود به تحلیل مناقشات سیاسی نه مورد این بحث است و نه در حد و توان اینجانب، تنها میخواهم به سرمایههایی اشاره کنم که حدود دو دهه است زیر آبهای این رودخانه ارزشمند مدفون است. آری.... شناورهای مغروقهای که نه تنها مسیر حرکت کشتیها را مسدود و عملا کارآیی این آبراه را به صفر نزدیک کرده است، بلکه هزاران تن ضایعات آهن را در خود جای داده است. نکته جالب توجه اینکه اکثر مالکان مبالغ ارزشگذاری شده این شناورها را از سازمانهای مختلف نظیر بیمه دریافت کردهاند و عمده این شناورها اکنون در مالکیت شرکتهای بیمه هستند. سوال: آیا رها کردن این مغروقهها به حال خود ارزش مادی برای این افراد، سازمانها یا شرکتهای بیمه ایجاد میکند یا نجات و اسقاط آنها میتواند چرخ کارخانههای ذوب و ریختهگری فولاد را به جریان بیندازد و موجب اشتغال شود ؟ آیا ایجاد اشتغال فقط این است که یک پروژه عظیم فولادی بهیکباره ایجاد و صدها نفر را مشغول به کارکند ؟ واقعا مشکل اصلی نجات این شناورها کجا است؟ گروهی اظهارنظر میکنند که هنوز به یک تکنولوژی اصولی و عملی با کارآیی بالا جهت نجات این شناورها دست نیافتهایم و هنوز با روش سنتی نجات این شناورها انجام میشود. آیا نمیتوان از شرکتهای متخصص در این امر بهره جست ؟ آیا نمیتوان به صورت پروژههای مشارکتی با این شرکتها وارد عمل شد؟ فرضا که این شرکتهای تخصصی در کشور وجود ندارند یا اینکه مالکان کنونی این شناورها به علت عدم توانایی و در اختیار نداشتن دانش فنی و برخی ملاحظات تمایلی به انجام این کار ندارند،... سوال من این است که آیا تا امروز صنایعی که با دانشگاه در ارتباط بوده اند ضرر کردهاند؟ آیا نمیشود این مقوله را تحت قالب یک پروژه تعریف کرد و از دانشگاه یاری خواست؟ ما که در کشور عزیزمان از حیث نیروی متخصص و کارآمد کمبودی نداریم. آیا واقعا عزممان را برای این کار جزم کردهایم و نتیجه نگرفتهایم؟
در حال حاضر دهها فروند انواع شناورها در اروند غرق شدهاند که در صورت نجات آنها، کارخانههای ذوب و ریختهگری (CM، CCM) کشورمان حداقل از بابت چند ماه مواد اولیه آسوده خاطر میشوند و شمش تولیدی همین کارخانهها در خطوط نورد ایرانی، بخشی از مقاطع فولادی مورد نیاز کشورمان را تامین میکند و از همه مهمتر اینکه قلب اروند با تردد کشتیهای صیادی و تجاری دوباره خواهد تپید، اگر مسوولان صنعت فولاد کشورمان قوانین صادرات ضایعات آهن ایران را با نگاهی مصممتر با گرایش توجه بیشتر به صنایع ذوبآهن داخلی، تدوین کند، دیگر هیچ دلال خارجی جهت تامین مواد اولیه مورد نیاز کارخانههای کشور خود به ایران وارد نخواهد شد.
* مدیر بازرگانی فولاد شرکت دیدهبان قرن
ارسال نظر