محمدحسین بابالو: توسعه بورس کالای ایران به یکی از الزامات این بازار بدل شده و هم اکنون که شاهد بلوغ نسبی آن هستیم زمان آن فرارسیده تا بازتعریف ابزارهای توسعه در بورس کالا را مد‌نظر قرار دهیم. این تصمیم در شرایط فعلی می‌تواند به استراتژی اصلی بورس کالا بدل شود؛ زیرا در‌صورت نادیده گرفته شدن آن ممکن است دستاوردهای فعلی نیز به مرور زمان تغییر ماهیت داده و مسیری نزولی را با استهلاک برخی از موفقیت‌ها به همراه آورد. توجه به توسعه بورس کالا می‌تواند از یکسو موفقیت‌های فعلی را حفظ کند و از سوی دیگر در برابر تضعیف ساختاری بورس کالا به شدت موضع‌گیری کند. این در حالی است که تلاش‌های رسانه‌ای «دنیای اقتصاد» و سایر رسانه‌های معتبر اقتصادی درخصوص مقاومت در برابر خروج محصولات پتروشیمی از بورس کالا، تلاش برای ورود به بازار عراق، ایجاد صندوق‌های کالایی و حمایت از تامین مالی از بستر بورس کالا تاکنون موفقیت‌آمیز بوده و موجب شده تا بدنه جامعه اقتصادی و تجاری کشور، موارد فوق را به رسمیت شناخته و برای استفاده حداکثری از آن خود پیش‌قدم شود.

به‌عنوان مثال بررسی دقیق ابعاد و شرایط عرضه محصولات پتروشیمی در بورس کالا موجب شد که در کنار الزامات قانونی، خود شرکت‌های پتروشیمی نیز چندان از عرضه در بورس کالا دلزده نشوند که موجب شد تا فاز اقناعی با فاز الزامی هم‌پوشانی داشته و در نهایت عرضه محصولات پتروشیمی در بورس به روالی مرسوم بدل شود. از سوی دیگر هنوز هم ابزارهای مالی و توسعه‌ای بورس کالا نتوانسته به موفقیت‌های مورد نظر به‌صورت کامل دست یابد. بنابراین تحقق غایی اهداف به ادامه تلاش‌های توسعه محور در بورس کالا نیاز دارد.

ضرورت توسعه در بورس کالا

تجربه معاملات سال‌های اخیر نشان می‌دهد که رونق آن بیشتر به اضافه شدن ابزارهای مالی نوین و تقویت محسوس حجم معاملات در بازار فیزیکی باز‌می‌گردد. به عبارت دقیق‌تر در دو سال اخیر شاهد بودیم که ورود قدرتمندانه محصولات کشاورزی و رونق بازار فرعی موجب شده تا حجم معاملات در سال‌های ۹۴ و ۹۵ افزایش یابد؛ اگرچه موفقیت‌های سال ۹۵ برجسته‌تر بود. کاهش ۲۱ درصدی حجم و افت ۳۶ درصدی ارزش معاملات محصولات صنعتی و معدنی همچنین تضعیف ۱۲ درصدی حجم و عقب‌نشینی ۲۰ درصدی ارزش محصولات پتروشیمی در کنار جهش ۵۹۵ درصدی حجم و صعود ۵۵۴ درصدی ارزش معامله محصولات کشاورزی در سال ۹۴ در نهایت موجب شد تا حجم معامله در بازار فیزیکی بورس کالا در آن سال ۵/ ۲ درصدی و ارزش آن ۲۶ درصد کاهش یابد. موارد فوق هرچند که در رکود سال ۹۴ چندان هم دور از ذهن نیست، ولی این نگرانی را ایجاد خواهد کرد که چنین مواردی باز هم ادامه یابد. در سال ۹۵ شاهد بودیم که معاملات محصولات کشاورزی از نظر حجم ۲۲۶ درصد و از نظر ارزش ۱۹۷ درصد افزایش داشت و البته محصولات پتروشیمی از لحاظ حجم ۲۶ درصد و از لحاظ ارزش ۳۴ درصد رشد داشته و معامله محصولات صنعتی و معدنی از لحاظ حجم ۹۵/ ۴ درصد کاهش و از لحاظ ارزش ۶/ ۲۱ درصد افزایش داشته است. این وضعیت موجب شد تا ارزش معاملات بازار فیزیکی بورس کالا در سال ۹۵، ۲۵ درصد و از لحاظ حجم ۹ درصد افزایش یابد تا در نهایت حجم معاملات کل در سال ۹۵، ۲۶درصد و ارزش آن ۷۳ درصد رشد داشته باشد. به‌عنوان نتیجه‌گیری حجم معامله بازار فیزیکی بورس کالا به‌عنوان مادر سایر بازارها در سال ۹۴ کاهش یافت؛ ولی در سال ۹۵ این افت را جبران کرد همچنین افزایشی بود.

موارد فوق نشان می‌دهد که پس از کاهش ۵/ ۲ درصدی حجم معاملات در سال ۹۴ در رینگ فیزیکی، رشد ۹ درصدی این حجم در سال ۹۵ تجربه شده، آن هم در کنار هجوم محصولات کشاورزی به بورس کالا. بنابراین بخش توسعه باید با دقت و حساسیت بالاتری مورد توجه قرار گیرد؛ چون ممکن است این رشد در سال جاری و حتی سال آینده با تهدید و تحدید ( محدود شدن) رو‌به‌رو شود. هم‌اکنون بخش بزرگی از امیدواری‌ها به افزایش حجم معاملات محصولات کشاورزی در بورس کالا مستهلک شده و شاید رشدهای آینده چندان هم بزرگ نباشد. این در حالی است که افزایش حجم معاملات پلیمرها و محصولات شیمیایی در سال ۹۵ نیز اوج توانمندی بازار است و از این پس انتظار افزایش حجم عرضه‌ها از سوی واحدهای جدید یا تقویت تقاضای مرسوم را نباید از این بازار داشته باشیم. این مطلب زنگ خطری جدی را پیش روی توسعه بورس کالا به صدا در آورده و نیاز به توجه به توسعه این بازار را برجسته‌تر از قبل ترسیم می‌کند.

رویکردهای توسعه محور در بورس کالای ایران

پذیرش استراتژی توسعه محور در بورس کالا به ملزومات خاصی نیاز دارد که بخشی از آنها در بدنه این بورس وجود داشته و بخشی دیگر به تعریف یا بازتعریف داده‌های مختلفی نیاز دارد که بخشی از آنها به توسعه در بازار داخلی و برخی دیگر به توسعه در بازارهای خارجی نیاز خواهد داشت.با فرض نادیده گرفتن شرایط عرضه و تقاضا، شرایط کلی و بستر معاملاتی بورس کالا به دو بخش اصلی تقسیم می‌شود یکی شرکت بورس کالای ایران و دیگری سیستم‌ها و مکانیزم‌های کارگزاری. نگاه به رشد ارزش معاملات اوراق سلف استاندارد موازی در بورس کالا در کنار افزایش حجم معامله محصولات کشاورزی نشان می‌دهد که بدنه معاملاتی بورس مخصوصا شرکت‌های کارگزاری به گونه‌ای ترسیم شده که گویی منتظر است رخدادی محقق شود تا از بستر ایجاد‌شده کسب معامله کند. به عبارت ساده‌تر در چارچوب‌های قانونی، الزامات و دستورالعمل‌های اجرایی معاملات محصولات پتروشیمی، فلزات و محصولات کشاورزی شاهد هستیم که بستر معاملات اصلی در رینگ فیزیکی در این چارچوب ایجاد شده که می‌تواند در سایه تلاش‌های بدنه اصلی بورس کالای ایران و البته ملزومات اقتصادی در کشور تعریف شود.

در بندهای فوق به صراحت جای خالی شرکت‌های کارگزاری حس می‌شود؛ یعنی انتظارات از این بخش از بدنه بورس کالا مخصوصا شرکت‌های کارگزاری برجسته محقق نشده و به عبارت ساده‌تر شرکت‌های کارگزاری به جز کسب مشتری و حتی پذیرش و عرضه کالاهایی محدود، فعالیت توسعه محور چندانی نداشته‌اند. این در حالی است که راه‌اندازی صندوق سپرده کالایی طلای لوتوس پارسیان در روزهای اخیر را باید یک استثنا برشمرد. شنیده‌ها حکایت از آن دارد که بسیاری از شرکت‌های کارگزاری معتبر هم اکنون در کشورهای همسایه به فعالیت تجاری مشغول هستند؛ ولی از این فعالیت‌ها، عایدی قابل توجهی به بدنه اصلی بورس کالای ایران منتقل نمی‌شود؛ اگرچه باز هم موارد استثنا وجود دارد. نگرانی بزرگ دیگر را باید در شائبه و شایعه معاملات خارج از بورس شرکت‌های کارگزاری در کشورهای منطقه دانست؛ زیرا بدون نیاز به مکانیزم بورس کالای ایران بسیاری از کالاهای داخلی را در بازارهای منطقه‌ای و جهانی عرضه می‌کنند گویی توسعه بورس کالا را از وظایف خود به شمار نمی‌آورند. این نکته‌ها هرچند که به‌عنوان شنیده و شایعه مطرح می‌شود، ولی جذابیت بالایی برای پیگیری‌های عمیق رسانه‌ای خواهد داشت.

گسترش بازار مالی بر پایه دارایی فیزیکی، شفافیت معاملات و الزام خریدار و فروشنده به شفافیت‌های مالی و مالیاتی، کسب اطلاعات از وضعیت واقعی در بازار و مدیریت عرضه و تقاضا را می‌توان از ساده‌ترین کارکردهای بورس کالا در شرایط فعلی اقتصاد کشور به شمار آورد که از نگاه تصمیم‌سازان اقتصادی نیز به دور نخواهد ماند. با توجه به موارد فوق باید توسعه و گسترش افقی (افزایش حجم معاملات کالاهای موجود) و عمودی (پذیرش کالاهای بیشتر و ابزارهای مالی نوین) و پیشرفت بورس کالا (بهبود ساز و کارهای معاملاتی، کاهش هزینه‌ها و حتی اخلاق محوری در فعالیت‌های این بورس، حضور در سایر بازارها و بهینه‌سازی فرآیندها) را مورد توجه قرار داد. این موارد در کنار سایر عناوینی که به آن اشاره شد قطعا از عهده تنها شرکت بورس کالای ایران بر نمی‌آید و باید بدنه کارگزاری و حتی سایر ارگان‌های دولتی نیز به کمک بورس کالا بشتابند. با توجه به تلاش‌های رسانه‌ای و البته کارنامه موفق بورس کالا در سال‌های اخیر، هم‌اکنون نگاه مثبت و فراگیری نسبت به ساز و کار این نهاد مالی در بدنه تصمیم‌سازی دولت ایجاد شده، بنابراین زمینه برای توسعه بورس کالا از نگاه تصمیم‌سازان اقتصادی در ایران فراهم است. درخصوص فعالیت‌های بدنه شرکت بورس کالای ایران نیز باید پذیرفت که فعالیت‌های این نهاد در مقایسه با شرکت‌های مشابه قابل قبول است اگرچه هنوز هم در زمینه آغاز و رونق معاملات خرده‌فروشی، ورود کالاهای وارداتی یا پذیرش انبارهای بیشتر، همکاری و هماهنگی با شرکت‌های عرضه‌کننده در چارچوب سامانه ثامن برای تسهیل تامین مالی و اوراق سپرده کالایی به فعالیت بیشتری نیاز دارد. در هر حال کارنامه بورس کالا را باید باز هم موفق ارزیابی کرد.

به نظر می‌رسد زمان آن فرارسیده باشد که بخشی از فعالیت‌های توسعه محور در بورس کالا به عهده شرکت‌های کارگزاری سپرده شود تا از یکسو این شرکت‌ها بتوانند فضای جدید و جذاب‌تری برای تقویت حجم معاملات و سودآوری خود ایجاد کرده و از طرف دیگر بتواند جایگاه خود را به‌عنوان کارگزار پیشرو در بازارهای جدید باز کند که همین مطلب ذاتا موفقیت‌های بزرگی را برای آنها به همراه خواهد داشت. شرکت‌های کارگزاری باید بپذیرند که ورود در بازارهای جدید در بستر بورس کالا به مثابه خط شکنی تجاری برای آنها ایفای نقش خواهد کرد که در شهرت، جذابیت و اهمیت آنها تاثیر بسزایی داشته و در نهایت به تامین منافع مالی آنها نیز منجر خواهد شد.

در نهایت توسعه بورس کالا را باید در چند پرده، مهم ارزیابی کرد؛ توسعه در بازار داخلی و سپس توسعه در بازارهای خارجی با حضور مستقیم بورس کالا در سایر بازارها یا حضور شرکت‌های کارگزاری. هنوز در بازارهای داخلی پتانسیل افزایش حجم عرضه‌ها، ایجاد بازاری تخصصی برای خرده‌فروشی، استفاده بیشتر از بازار فرعی برای کالاهایی با استانداردهای متفاوت، استفاده از ابزارهای مالی جدید حتی اوراق پروژه و مخصوصا عرضه کالاهای وارداتی وجود دارد. هر کدام از این موارد می‌تواند رونق جدیدی را به بورس کالا ارائه کند تا جایی که توانمندی‌های این بازار مالی را دوچندان خواهد ساخت و به کمک تنوع معاملاتی می‌تواند حجم معاملات و مشتری بیشتری را جذب کند.از سوی دیگر در بازارهای بین‌المللی نیز شرایط برای حضور و ایفای نقش بورس کالای ایران فراهم است و البته با انتخاب مجدد دکتر روحانی به سمت رئیس‌جمهوری می‌توان به رونق بیشتر آن خوش بود.این درحالی است که حضور بورس کالا در کنار بدنه شرکت‌های کارگزاری می‌تواند به‌صورت مجزا بر تقویت حجم معاملات موثر باشد و البته انتظار بر این است که شرکت‌های کارگزاری خود پیشقراول کشف بازارهای جدید باشند. در آینده اما و اگرها و همین ملزومات این شیوه رشد و توسعه بورس کالا مورد بررسی و ارزیابی قرار خواهد گرفت.

قاعده هرم توسعه تالار نقره‌ای