آیا صنعت فولاد چین میتواند سودآوریاش را افزایش دهد؟
چین سعی میکند از یک اقتصاد کهنه در صنایع سنگین به یک اقتصاد جدید کارآمد تغییر یابد. دولت چین درحال بازسازی کامل صنعت فولاد خود است تا آن را سودآور کند. به گزارش «ایفنا» (مرکز خدمات فولاد ایران) صنعت فولاد چین بیش از ۵۰ درصد تولید فولاد دنیا را به خود اختصاص داده اما به علت کاهش تقاضای بخش ساختمانسازی با مازاد عرضه و ضرر سنگینی روبهرو است. دولت چین تلاش میکند تا از یک طرف ظرفیتها را پایین بیاورد و از طرف دیگر بین عرضه و تقاضا تعادلی بهوجود آورد تا قیمتها بیش از این کاهش نیابد. قرار است تا سال ۲۰۲۰ سطح تولید ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیون تن کاهش یابد اما این برنامه بلندپروازانهای است به علت اینکه با مسائلی در زمینه اشتغال و بازگشت سرمایه روبهرو خواهد شد.
چین سعی میکند از یک اقتصاد کهنه در صنایع سنگین به یک اقتصاد جدید کارآمد تغییر یابد. دولت چین درحال بازسازی کامل صنعت فولاد خود است تا آن را سودآور کند. به گزارش «ایفنا» (مرکز خدمات فولاد ایران) صنعت فولاد چین بیش از ۵۰ درصد تولید فولاد دنیا را به خود اختصاص داده اما به علت کاهش تقاضای بخش ساختمانسازی با مازاد عرضه و ضرر سنگینی روبهرو است. دولت چین تلاش میکند تا از یک طرف ظرفیتها را پایین بیاورد و از طرف دیگر بین عرضه و تقاضا تعادلی بهوجود آورد تا قیمتها بیش از این کاهش نیابد.قرار است تا سال ۲۰۲۰ سطح تولید ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیون تن کاهش یابد اما این برنامه بلندپروازانهای است به علت اینکه با مسائلی در زمینه اشتغال و بازگشت سرمایه روبهرو خواهد شد. دولت برنامه داشته است که در سال ۲۰۱۶ حدود ۴۵ میلیون تن از ظرفیت تولید فولاد را کاهش دهد ولی به زحمت تا سقف ۵۰ درصد از این مقدار را به انجام رسانده است.
سود صنعت فولاد در نیمه اول سال ۲۰۱۶ به ۶/ ۱۲ میلیارد یوآن تقریبا ۹۴۰/ ۱ میلیارد دلار رسیده است. اما با این حال نسبت سود در بخش فولاد یک درصد سرمایهگذاری است که در مقایسه با دیگر صنایع بسیار پایین است. این در حالی است که صنعت فولاد از نرخ پایین بهره و سوبسید انرژی استفاده میکند، از طرف دیگر پایین بودن نرخ سود در ارتباط با نسبت پایین بهرهوری است. یک تحلیل دانشگاهی اخیرا نشان میدهد که در بیش از ۵۰ درصد صنایع فولاد چین ، نسبت بازدهی هر کارگر بسیار پایین است و در مقایسه با آمریکا یا ژاپن به سختی به یکسوم میرسد، از سویی در کارخانههای دولتی ریخت و پاش در نیروی کار و انرژی بسیار دیده میشود. البته در مورد کارخانههای خصوصی اینچنین نیست بهخصوص آنکه آنها امکان نوآوری و تولید کالاهایی با ارزش افزوده بالاتر را دارند. اخیرا دو کارخانه بسیار بزرگ دولتی بائواستیل و ووهان به دنبال ادغام با یکدیگر رفتند. بائواستیل از نظر بهرهوری در انرژی شرکت بسیار موفقی است درحالیکه شرکت ووهان از نظر نیروی کار ساختار کاملا درستی دارد. دولت چین برنامه دارد که تولید فولاد را به دو بخش شمال و جنوب تقسیم کند و کارخانههای این منطقه را در یکدیگر ادغام کند، البته هیچ تضمینی نیست که ادغام کارخانهها به بهبود بهره وری کمک کند.
تنها بزرگ شدن کارخانهها میتواند به کاهش هزینههای آنها کمک کند اما این در صورتی است که آنها بتوانند بخش تولید و خدمات خود را از اول بازسازی کنند. تولیدکنندگان کوچک و متوسط فولاد هم عملا ناکارآمد هستند و با حداقل بازدهی مشغول به فعالیت هستند. افزایش قیمت فولاد در اوایل امسال باعث تشویق این کارخانهها شد تا از حداکثر ظرفیت خود استفاده کنند. کاهش تقاضا در بازار داخلی چین با افت قیمت باعث شده تا تولیدکنندگان چینی برای صادرات به بازارهای جهانی رو بیاورند، همین امر باعث رکود در صادرات فولاد شده است.
اخیرا اروپا و آمریکا صنعت فولاد چین را به دامپینگ متهم کردهاند ولی این صادرات باعث کاهش حجم موجودیها شده است تاآنجاکه در پایان ماه ژوئن حجم موجودیها ۶۳/ ۲۴درصد کاهش داشت.
ارسال نظر