«دنیای اقتصاد» طرح ادغام فولادسازان در منطقه ویژه خلیج فارس را بررسی میکند
استراتژی ادغام در صنعت فولاد
در حال حاضر حدود۲۵۰ واحد فولادی فعال و یا در حال احداث با ظرفیتهای مختلف (از ۳۰ هزار تن گرفته تا ۶ میلیون تن) در سراسر کشور وجود دارد که به نظر میرسد دیر یا زود برای به دست آوردن قدرت رقابت باید به سمت ادغام یا همکاری مشترک پیش بروند. اما در حالی که شرکتهای فولادسازی فعال در منطقه ویژه خلیج فارس در حال اجماع برای ادغام و آغاز فعالیت مشترک خود هستند، این سوال مطرح میشود که تشکیل نخستین کنسرسیوم فولاد در جنوب کشور، چه مزایایی برای صنعت فولاد کشور خواهد داشت؟ آیا این طرح عیبهایی احتمالی نیز خواهد داشت؟ در گفتوگو با کارشناسان درباره سوالات یاد شده میتوان به این نتیجه رسید که بهطور کلی حرکت به سمت ادغام شرکتهای فولادی با توجه به تجربههای جهانی آن، اقدامی منطقی است، اما کارشناسان در کنار اشاره به محاسنی مانند کاهش هزینههای تولید، افزایش قدرت رقابت، بهرهبرداری بیشتر از زنجیره تولید و مانند اینها به سختیهای ادغام شرکتها و چالشهایی که بر سر این راه وجود دارد نیز اشاره میکنند.
تحولی که ۲۰ سال قبل آغاز شده بود
یک کارشناس صنعت فولاد در رابطه با ایده ادغام شرکتهای فولادی در منطقه ویژه خلیج فارس به «دنیای اقتصاد» میگوید: در علم اقتصاد اصلی وجود دارد که بر اساس آن هر اقدامی که در ابعادی بزرگ انجام شود ارزانتر تمام میشود. بر این اساس چنانچه واحدهای فولادسازی بعد از ادغام با یکدیگر تبدیل به یک واحد تولیدی بزرگ شوند، هزینه تولید آنها کاهش پیدا کرده و رقابتیتر میشوند. رضا زائرحیدری در ادامه میگوید: ادغام و همکاری مشترک اتفاقی است که از حدود 20 سال قبل در بسیاری از کشورهای صنعتی آغاز شده است، اگرچه ما با تاخیر به این سمت حرکت کردهایم اما چنانچه این اتفاق در صنعت فولاد کشور رخ دهد، الگویی مثبت در جهت کاهش هزینهها، فروش و خرید یکپارچه و مواردی از این دست در صنعت فولاد خواهد بود. به عقیده زائرحیدری اگرچه حرکت به سمت ادغام و همکاری مشترک در شرکتهای فولادی خوب به نظر میرسد، از سویی انجام آن کاری بسیار دشوار و تخصصی خواهد بود. او در این زمینه میگوید: ادغام شرکتها کار سادهای نیست تا آنجا که ما شاهد ورود رشتههای تخصصی در حوزه مدیریت ادغام هستیم، به هر صورت به نظر میرسد شرکتهایی که نتوانند هزینههای خود را کاهش دهند سرنوشتی جز حذف نخواهند داشت، بنابراین بعید نیست که در آیندهای نهچندان دور استراتژی ادغام طرفداران خاص خود را پیدا کند.
تعدیل ظرفیتها، مهمترین چالش ادغام
ادغام شرکتهای تولیدکننده فولاد در منطقه ویژه خلیج فارس طرحی است که یک کارشناس دیگر در حوزه صنعت فولاد نیز آن را بهطور کلی اقدامی مفید ارزیابی میکند. محمدرضا دانشگر عقیده دارد طرح ادغام از دو جهت برای حاضران در این طرح سود به همراه دارد. نخست اینکه هرکدام از این شرکتها بهعنوان یک حلقه از زنجیره فولاد میتوانند از مزیتهای یکدیگر استفاده کنند و فرآیندهای تولیدی یکدیگر را پوشش دهند و تکمیل کنند. از نگاه دانشگر دیگر مزیت ادغام فولادسازان خلیج فارس کاهش هزینههای حمل و نقل آنان است. او در توضیح بیشتر میگوید: صنعت فولاد دنیا در حال حرکت به سمت تولید یکپارچه و گروهی است زیرا این سبک از تولید بسیاری از هزینهها را سرشکن میکند. برای مثال کاهش هزینههای حمل و نقل، عرضه قدرتمندتر محصولات در بازارهای خارجی (با توجه به دسترسی به آبهای آزاد) و مواردی از این دست از جمله مزیتهایی هستند که نمیتوان آنها را نادیده گرفت. دانشگر اما در کنار اشاره به این مزیتها و تاکید بر این نکته که طرح ادغام بهصورت بالقوه مثبت است، میگوید: با این وجود با توجه به دشواریهای خاصی که ادغام شرکتها با یکدیگر دارد ممکن است در عمل چالشهایی برسر راه اجرای این طرح وجود داشته باشد بنابراین ضروری است که ریسکها و هزینههای این کار هم دیده شود. او در ادامه میگوید: در چنین تصمیمی بحثهای مربوط به مالکیت، سرمایهگذاری، توجه به ساختار سازمانی جدید، نحوه اداره و... باید مورد بازنگری و بسیار شفاف مورد بررسی و توافق قرار گیرد. دیگر چالشی که این کارشناس صنعت فولاد به آن اشاره میکند بحث ایجاد تعادل در ظرفیتهای هرکدام از شرکتهایی است که قرار است با یکدیگر ادغام شوند. دانشگر در توضیح بیشتر میگوید: بازنگری در ظرفیتها و ایجاد بالانس در آنها به این معنی است که اگر یک شرکت گندلهسازی توان تولیدی برابر با ۲ میلیون تن دارد، زنجیرههای بعدی تولید باید توان پذیرش این میزان از ماده اولیه برای ذوب یا مراحل بعدی را داشته باشد. در واقع ضروری است که ورودیها و خروجیهای تکتک واحدهای فعال در این طرح ادغام با یکدیگر در هماهنگی کامل قرار گیرد.
دانشگر نیز در نهایت با اشاره به تعداد زیاد طرحهای تولیدی و در دست اجرای فولادی در کشور عقیده دارد بسیاری از این طرحها به خصوص طرحهای کوچک دیر یا زود مجبور به حرکت به سمت ادغام یا همکاری مشترک هستند زیرا در غیر این صورت امکان حذف آنها در فضای رقابتی تولید و فروش فولاد وجود دارد. این کارشناس لزوما ادغام را راهکار نهایی برای واحدهای فولادی مختلف نمیداند و میگوید: تشکیل تعاونی یا کنسرسیومهایی برای تامین مواد اولیه، فروش محصولات، تکمیل یا راهاندازی طرحهای بزرگ فولادی از جمله استراتژیهایی هستند که میتوانند به ایجاد رقابتپذیری بیشتر در صنعت فولاد کشور کمک کنند، شاید در این صورت ما نیز بتوانیم در جایگاهی مانند کشور کرهجنوبی قرار بگیریم. در حال حاضر تولید سالانه فولاد خام کره جنوبی به حدود ۷۰ میلیون تن در سال میرسد که ۹۰ درصد از این میزان از سوی سه شرکت پوسکو، هیوندایی و دانگ کوک تولید میَشود. اما در نهایت اگرچه کارشناسان عقیده دارند طرح ادغام شرکتهای فولادسازی در منطقه ویژه خلیج فارس چالشهای خاص خود را به همراه خواهد داشت، اما با توجه به ابعاد مثبتی که دارد میتوان آن را به فال نیک گرفت.
ارسال نظر