عربها صنعت فولاد را با سرعت توسعه میدهند
نیاز کشورهای حوزه خلیج فارس به ۵میلیارد دلار سرمایهگذاری در صنعت فولاد
گروه بورس فلزات - برای این که کشورهای حوزه خلیج فارس بتوانند در ظرف سه سال آینده از نظر نیاز به فولاد خودکفا شده و به یک صادرکننده صرف تبدیل شوند باید ۵میلیارد دلار در این صنعت سرمایهگذاری کنند. با توجه به ادغام و خریدهایی که در صنعت جهانی آهن و فولاد رخ میدهد تولیدکنندگان کشورهای حوزه خلیج فارس که فقط سهم یک درصدی ناچیزی از تولید جهانی فولاد را در اختیار دارند باید چندین استراتژی مانند واردات مشترک مواد اولیه ارتقای رقابت را همزمان اتخاذ کنند.
به هر صورت همان گونه که نیز قبلا اشاره شد برای تولید همکاریها و اجرای این تمهیدات باید ۵میلیارد دلار سرمایهگذاری صورت پذیرد.
کشورهای حوزه خلیج فارس به دلیل افزایش سریع تقاضا در بخش ساختمانی پروژههای زیربنایی و مستقلات شاهد توسعه قابل ملاحظهای در صنایع آهن و فولاد خود بوده است.
در شروع سال ۲۰۰۵ کشورهای حوزه خلیج فارس فقط ۴۵ کارخانه فولادسازی داشت که کل میزان سرمایهگذاری در آن ۸۴/۲میلیارد دلار بوده و ۱۱۶۰۴ نیروی انسانی در آن شاغل بودند.
در قطر ۵ کارخانه فولادسازی با ۶۶۲میلیون دلار سرمایهگذاری و ۱۴۷۰ نیروی انسانی در آن اشتغال داشتند.
دلیل افزایش سرمایهگذاری در این صنعت افزایش تقاضا برای آهن و فولاد بود که پیشبینی میشود از ۱۵میلیون تن در سال ۲۰۰۵ به ۷/۱۹میلیون تن تا سال ۲۰۰۸ برسد.
سرمایهگذاری سنگین در صنعت آهن و فولاد نه تنها موجب تشویق بخشخصوصی خواهد شد بلکه نهادهای مالی و بانکی را نیز ترغیب به تامین منابع مالی این سرمایهگذاریها نموده است.
با توجه به این سرمایهگذاریها در بخش آهن و فولاد میزان ظرفیت تولید میلگرد و مفتول از ۵میلیون تن در سال ۲۰۰۵ به ۸/۱۲میلیون تن در سال ۲۰۰۸ خواهد رسید.
در بخش تولید انواع ورق نیز کشورهای حوزه خلیج فارس در نظر دارند میزان ۸۵۰هزارتن تولید را به ۲میلیون تن برسانند.
طبق پیشبینی میزان تولید مقاطع خاص از ۹۲۷هزار تن به ۵/۱میلیون تن و انواع لوله از ۳/۱به ۹/۱میلیون تن در سال خواهد رسید.
در صورتی که این پروژهها اجرا شوند انتظار می رود که منطقه GCC به یکی از مهمترین مناطق تولید آهن و فولاد مبدل گردد.
به دلیل افزایش قیمت نفت و رشد سریع و بیسابقه مصرف محصولات فولادی ناشی از رونق بازار مستقلات و املاک و تجهیزات یا تسهیلات زیر بنایی موجب گسترش و توسعه صنعت آهن و فولاد گردیده که این فاصله فیمابین را تکمیل و یا پر خواهد نمود.
تخمین زده میشود که این فاصله برای میلگرد ۳/۲میلیون تن، ۲/۱میلیون تن(نبشی و مقاطع خاص) و بیش از ۵/۱میلیون تن برای انواع لوله باشد.
انتظار می رود که به دلیل پروژههای عمرانی تقاضا برای محصولات آهن و فولاد بالا رفته و تا سال ۲۰۰۸ فاصله بین عرضه و تقاضا همچنان وجود داشته باشد.
پیشبینی میشود که بعد از سال ۲۰۰۸ در این منطقه عرضه مازاد به وجود آمده و به دلیل اشباع شدن بازارهای منطقه این محصولات مازاد به بازارهای خارجی صادر شوند.
اکثر کارخانههای محصولات ساختمانی چندان تمایلی به صادرات محصولات خود ندارند چون نیاز داخلی منطقه بالا است. بین سالهای ۲۰۰۱ و ۲۰۰۵ میزان صادرات و صادرات مجدد محصولات آهن و فولاد منطقه ۸/۱۵درصد رشد داشته اما میزان واردات آن ۶/۱۹درصد رشد نشان میدهد.
با توجه به ادغام و خریدهایی که در صنعت جهانی فولاد به وجود میآید تولیدکنندگان کشورهای چون خلیجفارس میبایستی میزان کیفی محصولات راندمان تولید و مهارتهای فنی خود را ارتقا بخشند و از طرفی نیز از آنجایی که رقابت در سطح جهانی رو به افزایش است همکاریهای بین این کشورها در زمینه تبادل اطلاعات بازاریابی و نیز واردات مواد اولیه و قطعات یدکی باید گسترش یابد.
چنین اقداماتی دارای نتایج مثبتی بوده که منتهی به تقویت و حمایت صنعتی، تجاری و رقابتی صنایع آهن و فولاد کشورهای این حوزه گردیده و زمینه را برای ادغام بین آنان مهیا خواهد نمود.
ارسال نظر